کلمه جو
صفحه اصلی

pusher


معنی : فروشنده، زوردهنده
معانی دیگر : (شخص یا چیز) فشارآور، هل دهنده، (هواپیما) دارای ملخ در عقب موتور، واروملخ (pusher airplane هم می گویند)، (خودمانی) فروشنده ی مواد مخدر

انگلیسی به فارسی

زوردهنده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that pushes.

(2) تعریف: (slang) a seller of illegal drugs.
مشابه: connection

• drug dealer (slang); counterpuncher, someone whose playing strategy is to play safe and keep the ball in play until their opponent makes enough mistakes to lose (tennis)
a pusher is a person who sells illegal drugs; an informal word.

مترادف و متضاد

فروشنده (اسم)
vendor, monger, candy man, seller, salesman, salesperson, pusher, marketeer, marketer, shop assistant, shopman

زور دهنده (اسم)
pusher

جملات نمونه

1. When a drug pusher offered the Los Angeles youngster $100 to peddle drugs, Jack refused.
[ترجمه ترگمان]جک نپذیرفت که زمانی که یک فروشنده مواد مخدر به جوان لس آنجلس ۱۰۰ دلار پیشنهاد مواد مخدر داد، جک نپذیرفت
[ترجمه گوگل]جک در حالی که یک فروشنده مواد مخدر لس آنجلس 100 دلار برای فروش مواد مخدر پیشنهاد داد، جک خودداری کرد

2. The police are waging war on drug pushers in the city.
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال راه اندازی جنگ با فروشندگان مواد مخدر در شهر است
[ترجمه گوگل]پلیس در حال مبارزه با مواد مخدر در شهر است

3. The group arranges transport and pushers, works out a suitable route and tries to arrange a pub lunch and tea.
[ترجمه ترگمان]گروه transport و pushers را مرتب می کند، یک مسیر مناسب را انجام می دهد و سعی می کند ناهار و چای پاتوق را ترتیب دهد
[ترجمه گوگل]این گروه حمل و نقل و پرسنل را ترتیب می دهد، یک مسیر مناسب را به کار می گیرد و تلاش می کند تا ناهار و چای ناهار را ترتیب دهد

4. His wife was wearing pedal pushers and a sleeve-less blouse.
[ترجمه ترگمان]همسرش pushers pedal و یک پیراهن آستین کوتاه پوشیده بود
[ترجمه گوگل]همسرش پوشیده از پدال و بلوز آستین بود

5. She quickly slipped ahead of the trolley pushers as one of them blocked the exit, manoeuvring his way through.
[ترجمه ترگمان]وقتی یکی از آن ها راه خروج را مسدود کرده بود، به سرعت از تراموا دور شد و راه خروج را باز کرد
[ترجمه گوگل]او به سرعت از طرف طرفداران واگن برقی حرکت کرد، به عنوان یکی از آنها خروج را مسدود کرد، مانور راه خود را از طریق

6. We're very pleased and need to catch the pushers and users of crack.
[ترجمه ترگمان]ما خیلی خوشحالیم و نیاز داریم که فروشندگان و کاربران ترک را دستگیر کنیم
[ترجمه گوگل]ما بسیار خوشحال هستیم و نیاز به گرفتن طرفداران و کاربران کراک هستیم

7. I am the driver and pusher but have had a hip replacement which restricts the distance that I can push the wheelchair.
[ترجمه ترگمان]من راننده و pusher هستم، اما جایگزینی کفل نیز داشته ام که فاصله را محدود می کند تا بتوانم ویلچر را به جلو هل بدهم
[ترجمه گوگل]من راننده و پرنده هستم اما جایگزین لگن داشته ام که فاصله ای را که من می توانم صندلی چرخدار را کم کنم محدود می کند

8. They are pushers more than pullers of public opinion.
[ترجمه ترگمان]بیش از pullers افکار عمومی مردم را آزار می دهند
[ترجمه گوگل]آنها بیشتر طرفداران افکار عمومی هستند

9. Pedal pushers in Darlington often go unnoticed by a magnetic loop system at a pedestrian crossing on Parkgate.
[ترجمه ترگمان]pushers Pedal در دارلینگتون اغلب بدون توجه به سیستم حلقه مغناطیسی در یک گذرگاه عابر پیاده در Parkgate بدون جلب توجه قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]طرفداران پدال در Darlington اغلب با یک سیستم حلقه مغناطیسی در یک گذرگاه عابر پیاده در Parkgate بی توجه هستند

10. The robber bridegroom could be a drug pusher in-stead of a homicidal cannibal, for instance.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، داماد سارق می توانست به جای یک آدم خوار شکار مواد مخدر به جای دیگری حمل کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، جادوگر دزد میتواند به عنوان یک شوک تزریقی به جای یک قاچاق انسان به قتل برسد

11. Can we retrieve our culture from the product pushers?
[ترجمه ترگمان]آیا ما می توانیم فرهنگ خود را از the محصول بازیابی کنیم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم فرهنگ ما را از طرف فروشندگان بازیابی کنیم؟

12. He told them to put their pushers out to undercut Huey's prices.
[ترجمه ترگمان]او به آن ها گفت که pushers را کنار بگذارند تا قیمت های Huey را کاهش دهند
[ترجمه گوگل]او به آنها گفت که برای جلوگیری از قیمت های هویته، آنها را برانگیخته می کند

13. Ethel is a pencil pusher at the same company for 25 years.
[ترجمه ترگمان]Ethel یک pusher مداد در یک شرکت به مدت ۲۵ سال است
[ترجمه گوگل]Ethel یک مداد مداد در همان شرکت 25 ساله است

14. The notorious drug - pusher has been contriving an escape from the prison.
[ترجمه ترگمان]اون هل دهنده معروف از زندان فرار کرده
[ترجمه گوگل]مواد مخدر بدنام - هل دادن به فرار از زندان است

15. I'm sick and tired of a pen pusher without a future, I'm dying to a hop.
[ترجمه ترگمان]من از هل دادن خودکار بدون آینده خسته و خسته هستم
[ترجمه گوگل]من از یک قلم پرتاب کننده بدون یک آینده خسته می شوم، من به یک هپ می میرم


کلمات دیگر: