کلمه جو
صفحه اصلی

role model


(آدم) سرمشق (دیگران)، نمونه، اسوه، الگو، الهام بخش

انگلیسی به فارسی

(آدم) سرمشق (دیگران)، نمونه، اسوه، الگو، الهامبخش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who serves as an example in the performance of a particular role.
مشابه: example

- He takes his father as a role model of what a man should be.
[ترجمه مرضیه] او پدرش را به عنوان الگویی از آنچه که یک مرد باید باشددر نظر می گیرد
[ترجمه ترگمان] او پدرش را به عنوان الگویی از آنچه باید باشد، تلقی می کند
[ترجمه گوگل] او پدرش را به عنوان الگویی از آنچه انسان باید می گیرد، می گیرد

• sample for imitation, model to be emulated

مترادف و متضاد

someone worth imitating


Synonyms: epitome, example, exemplar, good example, hero, heroine, idol, mentor, paragon, shining example, star, superstar, very model


جملات نمونه

1. I will be a role model for others.
[ترجمه ترگمان]من یک الگو برای دیگران خواهم بود
[ترجمه گوگل]من الگوی دیگری برای دیگران خواهم بود

2. I want to be a positive role model for my sister.
[ترجمه ترگمان]می خواهم یک الگو مثبت برای خواهرم باشم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک مدل مثبت برای خواهرم باشم

3. A teenaged Barry Bonds considered him a role model and used to hang around his locker at the old Cleveland Stadium.
[ترجمه ترگمان]بری اوراق قرضه پسر نوجوانی او را به عنوان یک الگو در نظر گرفت و برای آویزان کردن در locker در استادیوم قدیمی کلیولند مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]یک برادر نوجوان Barry Bonds او را به عنوان یک مدل نقش به شمار آورد و برای چانه زدن در قفسه قدیمی خود در ورزشگاه Cleveland قدیمی استفاده کرد

4. Why is he my main role model and confidant?
[ترجمه ترگمان]چرا او الگوی اصلی من و confidant است؟
[ترجمه گوگل]چرا او نقش اصلی من و اعتماد به نفس است؟

5. She is a good role model for young players with her excellent attitude and obvious love of the game.
[ترجمه ترگمان]او الگوی خوبی برای بازیکنان جوان با نگرش عالی و عشق آشکار به بازی است
[ترجمه گوگل]او یک مدل خوب برای بازیکنان جوان با نگرش عالی و عشق واضح بازی است

6. He wasn't evil enough to be a role model to us.
[ترجمه ترگمان]اون به اندازه ای شریر نبود که بتونه یک الگو برای ما باشه
[ترجمه گوگل]او به اندازه کافی شیطانی نبود که بتواند الگو باشد

7. Their spiritual adviser, their role model and beau celebre, was Willis In-Your-Face Mack.
[ترجمه ترگمان]مشاور مذهبی آن ها، مدل their و celebre، ویلیس در صورت ماک است
[ترجمه گوگل]مشاور روحانی آنها، مدل زندگی خود و جشن تولد، ویلیس در چهره شما بود

8. Mary Martin no doubt offered a strong role model.
[ترجمه ترگمان]مری مارتین بدون شک مدل قوی تری را پیشنهاد کرد
[ترجمه گوگل]مری مارتین بدون شک مدل الگوی قوی ارائه می دهد

9. He is a role model of a gentleman and of how contentment can be found in being a gentleman.
[ترجمه ترگمان]او یک نمونه کامل از یک آقا است و از این بابت خوشحال می شود که شخص محترمی است
[ترجمه گوگل]او یک نمونه از یک نجیب زاده است و از اینکه چگونه می تواند در رضایت نجیب زاده یافت شود، است

10. She is a leader and role model for many women in business.
[ترجمه ترگمان]او یک مدل و الگو برای بسیاری از زنان در کسب وکار است
[ترجمه گوگل]او رهبر و الگوی نقش بسیاری از زنان در کسب و کار است

11. Q: Do you consider yourself a role model?
[ترجمه ترگمان]سوال: آیا شما خود را یک مدل نقش در نظر گرفته اید؟
[ترجمه گوگل]Q آیا شما خود را یک الگو برای خود می بینید؟

12. Banneker can be a role model for them.
[ترجمه ترگمان]Banneker می تواند یک الگو برای آن ها باشد
[ترجمه گوگل]Banneker می تواند یک الگو برای آنها باشد

13. Brando's a role model for everybody in the business.
[ترجمه ترگمان]براندو یک الگو برای هر کسی در کسب وکار است
[ترجمه گوگل]مدل براندو برای همه در کسب و کار است

14. Our new role model, Hildamay, isn't selfish: more a regular girl guide.
[ترجمه ترگمان]مدل نقش جدید ما، Hildamay، خودخواه نیست: بیشتر یک راهنمای معمولی
[ترجمه گوگل]مدل جدید الگوی ما، هیلدمای، یک راهنمای دختر معمولی نیست

پیشنهاد کاربران

Someone thar other people respect and copy

example اسوه
Nickname is a good example
نشان الگو نیک پدراست

الگو
اینگیلیسیش میشه: example

نمونه الگو

noun
[count] :
someone who another person admires and tries to be like

◀️ ( Parents need to be good role models ( for their children
◀️Athletes should remember that they are role models

الگو
Someone that people respect and copy

الگو

الگوی رفتاری


کلمات دیگر: