کلمه جو
صفحه اصلی

psychosis


معنی : جنون، بیماری روانی
معانی دیگر : روان پریشی، پسیکوز، سایکوز

انگلیسی به فارسی

بیماری روانی، جنون


روانپریشی، جنون، بیماری روانی


انگلیسی به انگلیسی

• severe mental disorder including delusions and loss of contact with reality
psychosis is a kind of severe mental illness; a medical term.

اسم ( noun )
حالات: psychoses
مشتقات: psychotic (adj.), psychotic (n.)
• : تعریف: serious mental disorder that affects all aspects of the personality and involves withdrawal from reality.

- She suffered from a psychosis that caused her to experience hallucinations and exhibit strange behavior.
[ترجمه ترگمان] او از روانی رنج می برد که باعث شد او دچار توهم شود و رفتار عجیب خود را از خود نشان دهد
[ترجمه گوگل] او از یک روانپزشکی رنج می برد که موجب تحریک احساسات و رفتار عجیب و غریب شد

مترادف و متضاد

جنون (اسم)
insanity, dementia, lunacy, psychosis

بیماری روانی (اسم)
psychosis

جملات نمونه

1. She fell into a drug-induced psychosis.
[ترجمه ترگمان]اون دچار بیماری روانی شده
[ترجمه گوگل]او به یک روانپریشی ناشی از دارو افتاد

2. The mental state that had created her psychosis was no longer present.
[ترجمه ترگمان]حالت روحی که به وجود اورده بود، بیماری روانی او دیگر وجود نداشت
[ترجمه گوگل]وضعیت ذهنی که روانش را ایجاد کرده بود دیگر حاضر نبود

3. He may have some kind of neurosis or psychosis later in life.
[ترجمه ترگمان]ممکن است بعدا در زندگی نوعی روان نژندی یا روان پریشی داشته باشد
[ترجمه گوگل]او ممکن است بعدها نوعی از عصب یا روان درمانی باشد

4. Mass hypnosis, mass psychosis, as related to auto-suggestion.
[ترجمه ترگمان]هیپنوتیزم جمعی، جنون جمعی، مربوط به پیشنهاد اتوموبیل سازی
[ترجمه گوگل]هیپنوتیزم توده، روانشناسی توده ای، به صورت خودکار پیشنهادی مرتبط است

5. It is described as a psychosis, which is characterised by a distortion in the person's perception of reality.
[ترجمه ترگمان]این بیماری به عنوان یک جنون توصیف می شود که با تحریف در درک فرد از واقعیت مشخص می شود
[ترجمه گوگل]این به عنوان یک روانشناسی توصیف شده است که توسط تحریف در ادراک فرد از واقعیت مشخص می شود

6. But even functional psychosis can vary in symptomatology and psychiatrists generally distinguish between two main forms.
[ترجمه ترگمان]اما حتی جنون کارکردی نیز می تواند در symptomatology متفاوت باشد و روانپزشکان به طور کلی بین دو شکل اصلی تمایز قایل می شوند
[ترجمه گوگل]اما حتی روان درمانی عملکردی می تواند در علائم شناختی متفاوت باشد و روان پزشکان معمولا بین دو فرم اصلی تفاوت دارند

7. There have also been reports of psychosis following overuse.
[ترجمه ترگمان]گزارشاتی از جنون ناشی از استفاده بیش از حد وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین گزارش شده است که سوء مصرف بیش از حد از روان درمانی است

8. Some psychologists contend that even some forms of psychosis are retaliatory in nature.
[ترجمه ترگمان]برخی از روانشناسان ادعا می کنند که حتی برخی از اشکال جنون نیز در طبیعت retaliatory هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از روانشناسان ادعا می کنند که حتی برخی از اشکال روان پریشی در طبیعت نیز انتقاد دارند

9. Now her final play, 48 Psychosis, gets a posthumous production at the same address.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، آخرین نمایشنامه او، ۴۸ Psychosis، پس از مرگ، در همان آدرس، تولید خود را دریافت می کند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر بازی نهایی خود، 48 Psychosis، یک تولید پس از مرگ را با همان آدرس دریافت می کند

10. The symptoms of psychosis as we know them today appear in all literatures from the earliest times.
[ترجمه ترگمان]علائم جنون در حالتی که امروزه آن ها را می شناسیم از اولین بار در تمام ادبیات ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]علائم روان پریشی همانطور که امروز آنها را می شناسیم، در همه ادیان از همان ابتدا دیده می شود

11. In addition to these signs of affective psychosis Kempe also showed features of schizophrenia, notably hallucinations, occurring in several modalities.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این علائم بیماری جنون عاطفی نیز ویژگی هایی از شیزوفرنی، به ویژه توهمات، در چند حالت رخ می دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این علائم روانپریشی عاطفی، کمپه همچنین ویژگی های اسکیزوفرنی، به ویژه توهم ها را در چندین حالت نشان داد

12. The following year, Bark Psychosis signed to Virgin and finally began to fulfil the promise of their live shows.
[ترجمه ترگمان]سال بعد، Bark Psychosis به مریم عذرا اشاره کرد و در نهایت شروع به برآورده کردن وعده نمایش زنده آن ها کرد
[ترجمه گوگل]سال بعد، پوست روحانی به Virgin امضا کرد و در نهایت شروع به اجرای وعده برنامه های زنده اش کرد

13. Can cause paranoia, psychosis, sterility and flashbacks several years after the drug is taken.
[ترجمه ترگمان]ممکن است منجر به جنون، جنون، نازایی و یادآوری چندین سال پس از مصرف مواد مخدر شود
[ترجمه گوگل]چند سال پس از مصرف دارو، می تواند موجب پارanoایی، روان پریشی، بی اشتهایی و افسردگی شود

14. Methods The families of 87 probands with schizophreniform psychosis were studied by segregation analysis and polygenic threshold theory. Results The segregative rate was 0 202
[ترجمه ترگمان]روش ها خانواده های ۸۷ probands با psychosis schizophreniform توسط آنالیز تفکیک نژادی و تئوری آستانه polygenic مورد مطالعه قرار گرفتند نتایج نرخ segregative برابر با ۲۰۲ بود
[ترجمه گوگل]روش ها: خانواده ها از 87 نفر مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک با استفاده از تجزیه جدایی و تئوری آستانه پلی ژنی مورد مطالعه قرار گرفتند نتایج: میزان اختلال 202/0 بود


کلمات دیگر: