کلمه جو
صفحه اصلی

pubescence


معنی : بلوغ، سن بلوغ، رویش مو در پشت زهار
معانی دیگر : برنایی، سن بلوه، بلوه

انگلیسی به فارسی

سن بلوغ، بلوغ، رویش مو در پشت زهار


تومور، بلوغ، سن بلوغ، رویش مو در پشت زهار


انگلیسی به انگلیسی

• state of being sexually mature

مترادف و متضاد

بلوغ (اسم)
maturity, adolescence, puberty, maturation, pubescence, nubility

سن بلوغ (اسم)
puberty, pubescence, age

رویش مو در پشت زهار (اسم)
pubescence

جملات نمونه

1. The gene controlling pubescence color(t)could be located on the extrachromosome of the new trisomic.
[ترجمه ترگمان]ژن های کنترل ژن pubescence (t)را می توان بر روی extrachromosome of جدید قرار داد
[ترجمه گوگل]ژن کنترل رنگ توده (t) را می توان در extrachromosome تریزومیک جدید قرار داد

2. There also appeared variations in pubescence growth, pod-bearing and foliar size and shape, etc, which expanded the sources of soybean germplasm.
[ترجمه ترگمان]همچنین تفاوت هایی در رشد pubescence، bearing پوسته و شکل و شکل و غیره وجود داشت که منابع of سویا را گسترش داد
[ترجمه گوگل]همچنین تغییراتی در رشد پوسیدگی، غلاف درختی و اندازه و شکل برگ، و غیره وجود داشت که منابع ژرم پلاسم سویا را گسترش داد

3. In general, the purely mechanical effects of the pubescence depend on four main characteristics of the trichomes: density, erectness, length, and shape.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، اثرات صرفا مکانیکی of به چهار ویژگی اصلی of بستگی دارد: چگالی، erectness، طول و شکل
[ترجمه گوگل]به طور کلی، اثرات کاملا مکانیکی تخمک بستگی به چهار ویژگی اصلی تراکم، تراکم، طول و شکل دارد

4. Distribution characteristics of leaf pubescence on leaf blade and hull pubescence on hull were observed under an optical microscope.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های توزیع برگ برگ بر روی تیغه برگ و بدنه کشتی بر روی بدنه در زیر میکروسکوپ نوری مشاهده شد
[ترجمه گوگل]خصوصیات توزیع پوسیدگی برگ بر روی تیغه برگ و پوسته تخم مرغ بر روی پوست در یک میکروسکوپ نوری مشاهده شد

5. Antennae yellowish brown thinly clothed with grey pubescence, scape and 2nd segments dark reddish brown, apex of 3rd to 10th segments pitchy .
[ترجمه ترگمان]thinly زرد مایل به زرد با clothed خاکستری، scape و دومین قسمت قهوه ای مایل به قرمز، نوک سوم تا ۱۰ بخش pitchy
[ترجمه گوگل]آنتن قهوهای مایل به زرد مایل به سبز نازک با پوزیشن خاکستری، پهلوان و بخش دوم قهوه ای مایل به قرمز تیره، قله ارکستر از بخش های 3 تا 10 به صورت نازک

6. Leaf blade thinly leathery; fruit with coarse pubescence.
[ترجمه ترگمان]تیغه نازک و چرم مانند میوه و میوه خشک
[ترجمه گوگل]تیغه برگ نازک چرمی میوه با پوسیدگی درشت

7. For the same variety, leaf pubescence had a higher density but a shorter length on reverse side than on obverse side.
[ترجمه ترگمان]برای انواع یک سان، pubescence برگ دارای چگالی بالاتر اما طول کوتاه تر نسبت به سمت چپ بود
[ترجمه گوگل]برای همان گونه، تخمگذاری برگ دارای چگالی بالاتری بود، اما طول کوتاهتر آن در سمت راست نسبت به سمت جلو بود

8. It is conceivable that pubescence forms a barrier, particularly for young nymphs.
[ترجمه ترگمان]قابل تصور است که pubescence یک مانع را به ویژه برای پری های جوان تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]قابل تصور است که پوسیدگی یک مانع است، مخصوصا برای پوره جوان

9. Hull pubescence scattered irregularly on the whole hull with distinct length.
[ترجمه ترگمان]هال به طور نامنظم به طور نامنظم روی بدنه با طول متمایز پخش شده بود
[ترجمه گوگل]توده حصیری به طور نامنظم در کل حصیر با طول مشخصی پراکنده شده است

10. Scutellum covered with yellow pubescence.
[ترجمه ترگمان]scutellum با pubescence زرد پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]Scutellum پوشیده شده با توده زرد

11. Leaf blade usually oblong to ovate, cordate or nearly so at base; leaf and fruit without pubescence .
[ترجمه ترگمان]تیغه برگ معمولا به ovate، cordate یا تقریبا به همین ترتیب در پایه، برگ و میوه بدون pubescence است
[ترجمه گوگل]تیغه برگ معمولا مستطیل به تخم مرغی، نافذ یا تقریبا در پایه است برگ و میوه بدون پوسیدگی

12. Using some cultivars, such as Fuding Dahaocha and Fuan Dabaicha, which were suitable for processing white tea, the biochemical compositions of tender shoots and pubescence were determined.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از نوع cultivars، مانند Fuding Dahaocha و Fuan Dabaicha، که برای فرآوری چای سفید مناسب بودند، ترکیبات بیوشیمیایی شاخه های نازک و pubescence مشخص شد
[ترجمه گوگل]با استفاده از برخی از ارقام، مانند Fuding Dahaocha و Fuan Dabaicha، که برای پردازش چای سفید مناسب بود، ترکیبات بیوشیمیایی شاخه های مناقصه و پوسیدگی تعیین شد

13. Acne is an inflammation of the skin that can form in adulthood just as easily as it forms in pubescence .
[ترجمه ترگمان]آکنه التهاب پوست است که می تواند در بزرگسالی به همان راحتی که در pubescence شکل می گیرد، شکل بگیرد
[ترجمه گوگل]آکنه التهاب پوستی است که در بزرگسالان می تواند به همان اندازه به آسانی ایجاد شود


کلمات دیگر: