1. Marjorie puts up her fists like a pugilist, groans and pushes him away.
[ترجمه ترگمان]Marjorie پنجه هایش را مثل یک بوکسور بلند می کند، می نالد و او را به کناری هل می دهد
[ترجمه گوگل]مارجوری مشت هایش را مانند یک مشت زنی می کشد، دوری می کند و او را هل می دهد
2. Each pugilist has three statistics, displayed via a bar system.
[ترجمه ترگمان]هر pugilist دارای سه آمار است که از طریق یک سیستم بار نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]هر pugilist دارای سه آمار است که از طریق یک سیستم نوار نمایش داده می شود
3. A pugilist flushed with life and strength is entering the ring.
[ترجمه ترگمان]یکی از pugilist از زندگی و نیرو وارد حلقه می شود
[ترجمه گوگل]یک پودولیزه که با زندگی و قدرت سیراب شده است وارد حلقه می شود
4. "That's right, " said the Pugilist, "that is right, my good friend; if pugilism had been put down yesterday, I wouldn't have this kind of Nose to-day.
[ترجمه ترگمان]the گفت: \" این درست است، دوست عزیز من؛ اگر دیروز غروب کرده بود، این نوع بینی را امروز نخواهم داشت \"
[ترجمه گوگل]'درست است، گفت:' Pugilist '، درست است، دوست خوب من؛ اگر دیروز دچار انحطاط نشود، من امروز این نوع بینی را ندارم
5. The pugilist blocked his opponent's blows and then put in a sudden right to the jaw.
[ترجمه ترگمان]بوکسور مشت حریف را مسدود کرد و بعد با یک ضربه ناگهانی به فک فرو رفت
[ترجمه گوگل]Pugilist ضربات حریف خود را مسدود کرد و سپس به طور ناگهانی به فک افتاد
6. Mr Smith, the famous pugilist, is in hard condition.
[ترجمه ترگمان]آقای اسمیت، pugilist معروف، در شرایط دشواری قرار دارد
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت، Pugilis معروف، در شرایط سخت است
7. He looked a pugilist who a blow to the head and was about to topple.
[ترجمه ترگمان]او کسی را دید که به سر او ضربه می زند و می خواهد سرنگون شود
[ترجمه گوگل]او یک مورچه را دید که ضربه ای به سر داشت و قصد داشت سرازیر شود
8. There was a long-standing tradition of professionalism, which centred around jockeys and pugilists for the most part.
[ترجمه ترگمان]یک سنت دیرینه حرفه ای گری وجود داشت که پیرامون jockeys و pugilists برای اغلب آن ها متمرکز بود
[ترجمه گوگل]سنت طولانی مدت حرفه ای بودن وجود داشت، که اکثر اوقات در اطراف جک ها و قاتلان متمرکز بود
9. His adversaries include still more cossacks, a border guard or two, a rabbi, and a pugilist.
[ترجمه ترگمان]دشمنان او عبارتند از: قزاق ها، یکی از نگهبانان مرزی یا دو نفر، یک خاخام، و یک pugilist
[ترجمه گوگل]دشمنان او شامل یک قوم دیگر هستند، یک گارد مرزی یا دو نفر، یک خرگوش و یک قاتل
10. Each of the three men who were about to become my putative godfathers was a former pugilist.
[ترجمه ترگمان]به هر یک از سه نفر که در این مورد به صورت godfathers درآمده بودند pugilist بود
[ترجمه گوگل]هر یک از سه مردی که قرار بود برای تبدیل شدن به پدر و مادر منتظر من باشند، یک قاتل سابق بود
11. The former soldier in the Territorial Army, who wears a black mask, utility belt, Union Flag top, fingerless gloves, combat trousers and military boots, uses his skills as a trained pugilist.
[ترجمه ترگمان]سرباز سابق در ارتش ارضی، که نقاب سیاه، کمربند ابزار، پرچم اتحادیه، دستکش های چرمی، شلوار جنگی و چکمه های نظامی به تن دارد، از مهارت های خود به عنوان کارگر آموزش دیده استفاده می کند
[ترجمه گوگل]سرباز پیشین ارتش سرزمینی که ماسک سیاه، کمربند کمربند، پرچم اتحادیه پرچم، دستکشهای انگشتی، شلوار مبارزه و چکمه های نظامی استفاده می کند، از مهارت هایش به عنوان یک دانش آموز آموزش دیده استفاده می کند
12. The whole reproval focuses on a azygos computer brief: melee-style pugilist conflict robots of the future.
[ترجمه ترگمان]کل reproval بر روی یک کامپیوتر azygos متمرکز هستند: melee - سبک melee، ربات های جنگی آینده
[ترجمه گوگل]تمام نزاع بر روی یک کامپیوتر از ژیروسکوپ متمرکز روباتی متضاد به سبک pugilist روباتی آینده است