1. After two days of fever, he began to pull round.
[ترجمه ترگمان]پس از دو روز تب شروع به کشیدن کرد
[ترجمه گوگل]پس از دو روز تب، او شروع به دور کردن کرد
2. You will soon pull round here in the country.
[ترجمه ترگمان]به زودی همین جا در ده خواهید رفت
[ترجمه گوگل]شما به زودی در این کشور در اینجا می روید
3. The firm will soon pull round once the trade position improves.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به زودی موقعیت شغلی خود را بهبود خواهد بخشید
[ترجمه گوگل]شرکت به زودی پس از کسب موقعیت تجاری بهبود می یابد
4. John puts his face down on the table, his arms pulled round to hide it.
[ترجمه ترگمان]جان سرش را روی میز گذاشت، بازوانش دور کمرش چرخید تا آن را مخفی کند
[ترجمه گوگل]جان روی چهره اش را روی میز می اندازد، سلاح هایش دور می شود تا آن را پنهان کند
5. Grade 1 step kicking and a strenuous pull round an overhung chockstone led to a notch below the summit.
[ترجمه ترگمان]لگد زدن به درجه یک و یک کشش شدید در اطراف یک chockstone معلق به سمت یک شکاف در پایین قله منجر شد
[ترجمه گوگل]لگد زدن درجه یک و قدم زدن یک چرخه ی شلوغی، باعث شد تا یک قله در زیر قله برگزار شود
6. They had thought he would never pull round, but now he is as strong as ever.
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر کرده بودند که او هرگز عقب نشینی نخواهد کرد، اما حالا مثل همیشه قوی است
[ترجمه گوگل]آنها تصور می کردند که او هرگز دور نخواهد زد، اما اکنون هم چنان قوی است
7. The nurse said I'll be able to pull round in a few days.
[ترجمه ترگمان]پرستار گفت که می توانم چند روز دیگر خودم را جمع و جور کنم
[ترجمه گوگل]پرستار گفت من قادر خواهم بود در چند روز به جلو بروم
8. You'll soon pull round here in the country.
[ترجمه ترگمان]به زودی این جا در کشور خواهید ماند
[ترجمه گوگل]شما به زودی در اینجا در اینجا می روید
9. You'll soon pull round here.
[ترجمه ترگمان]زود برگرد اینجا
[ترجمه گوگل]شما به زودی دور اینجا می روید
10. After three days of high fever, she began to pull round.
[ترجمه ترگمان]پس از سه روز تب بالا رفت
[ترجمه گوگل]پس از سه روز تب بالا، او شروع به دور کردن کرد
11. The man has been very ill but I think he will pull round.
[ترجمه ترگمان]این مرد بسیار بیمار است، اما من فکر می کنم او خودش را عقب خواهد کشید
[ترجمه گوگل]این مرد بسیار بیمار بوده است، اما فکر می کنم او دور خواهد رفت
12. She is now at Lu - shan sanatorium and endeavouring to pull round.
[ترجمه ترگمان]اکنون در آسایشگاه لو - برن است و برای دور زدن خود تلاش می کند
[ترجمه گوگل]او اکنون در آسایشگاه لو - شان است و تلاش می کند تا دور گردنش را بپوشد
13. After two days of high fever, he began to pull round.
[ترجمه ترگمان]پس از دو روز تب بلند شروع به کشیدن کرد
[ترجمه گوگل]پس از دو روز تب بالا، او شروع به دور کردن کرد