کلمه جو
صفحه اصلی

pull round


معنی : بهبودی یافتن، رفع نقاهت کردن
معانی دیگر : رفع نقاهت کردن، بهبودی یافتن

انگلیسی به فارسی

رفع نقاهت کردن، بهبودی یافتن


گرد کردن، رفع نقاهت کردن، بهبودی یافتن


مترادف و متضاد

بهبودی یافتن (فعل)
gain, improve, ameliorate, better, amend, recover, recuperate, pick up, convalesce, mend, pull round

رفع نقاهت کردن (فعل)
pull round

جملات نمونه

1. After two days of fever, he began to pull round.
[ترجمه ترگمان]پس از دو روز تب شروع به کشیدن کرد
[ترجمه گوگل]پس از دو روز تب، او شروع به دور کردن کرد

2. You will soon pull round here in the country.
[ترجمه ترگمان]به زودی همین جا در ده خواهید رفت
[ترجمه گوگل]شما به زودی در این کشور در اینجا می روید

3. The firm will soon pull round once the trade position improves.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به زودی موقعیت شغلی خود را بهبود خواهد بخشید
[ترجمه گوگل]شرکت به زودی پس از کسب موقعیت تجاری بهبود می یابد

4. John puts his face down on the table, his arms pulled round to hide it.
[ترجمه ترگمان]جان سرش را روی میز گذاشت، بازوانش دور کمرش چرخید تا آن را مخفی کند
[ترجمه گوگل]جان روی چهره اش را روی میز می اندازد، سلاح هایش دور می شود تا آن را پنهان کند

5. Grade 1 step kicking and a strenuous pull round an overhung chockstone led to a notch below the summit.
[ترجمه ترگمان]لگد زدن به درجه یک و یک کشش شدید در اطراف یک chockstone معلق به سمت یک شکاف در پایین قله منجر شد
[ترجمه گوگل]لگد زدن درجه یک و قدم زدن یک چرخه ی شلوغی، باعث شد تا یک قله در زیر قله برگزار شود

6. They had thought he would never pull round, but now he is as strong as ever.
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر کرده بودند که او هرگز عقب نشینی نخواهد کرد، اما حالا مثل همیشه قوی است
[ترجمه گوگل]آنها تصور می کردند که او هرگز دور نخواهد زد، اما اکنون هم چنان قوی است

7. The nurse said I'll be able to pull round in a few days.
[ترجمه ترگمان]پرستار گفت که می توانم چند روز دیگر خودم را جمع و جور کنم
[ترجمه گوگل]پرستار گفت من قادر خواهم بود در چند روز به جلو بروم

8. You'll soon pull round here in the country.
[ترجمه ترگمان]به زودی این جا در کشور خواهید ماند
[ترجمه گوگل]شما به زودی در اینجا در اینجا می روید

9. You'll soon pull round here.
[ترجمه ترگمان]زود برگرد اینجا
[ترجمه گوگل]شما به زودی دور اینجا می روید

10. After three days of high fever, she began to pull round.
[ترجمه ترگمان]پس از سه روز تب بالا رفت
[ترجمه گوگل]پس از سه روز تب بالا، او شروع به دور کردن کرد

11. The man has been very ill but I think he will pull round.
[ترجمه ترگمان]این مرد بسیار بیمار است، اما من فکر می کنم او خودش را عقب خواهد کشید
[ترجمه گوگل]این مرد بسیار بیمار بوده است، اما فکر می کنم او دور خواهد رفت

12. She is now at Lu - shan sanatorium and endeavouring to pull round.
[ترجمه ترگمان]اکنون در آسایشگاه لو - برن است و برای دور زدن خود تلاش می کند
[ترجمه گوگل]او اکنون در آسایشگاه لو - شان است و تلاش می کند تا دور گردنش را بپوشد

13. After two days of high fever, he began to pull round.
[ترجمه ترگمان]پس از دو روز تب بلند شروع به کشیدن کرد
[ترجمه گوگل]پس از دو روز تب بالا، او شروع به دور کردن کرد


کلمات دیگر: