کلمه جو
صفحه اصلی

purchaser


معنی : خریدار
معانی دیگر : خریدار

انگلیسی به فارسی

خریدار


انگلیسی به انگلیسی

• one who buys, buyer; client, customer
a purchaser is a person who buys something; a formal word.

مترادف و متضاد

خریدار (اسم)
alienee, buyer, purchaser, shopper, vendee

جملات نمونه

1. Most stores will allow the purchaser to exchange goods.
[ترجمه ترگمان]اغلب فروشگاه ها اجازه مبادله کالا را به خریدار خواهند داد
[ترجمه گوگل]اکثر فروشگاه ها به خریدار اجازه مبادله کالاها را خواهند داد

2. France was the No. 1 purchaser of Iraqi oil.
[ترجمه ترگمان]فرانسه خریدار شماره یک نفت عراق بود
[ترجمه گوگل]فرانسه اولین خریدار نفت عراق بود

3. The vendor signs a contract with the purchaser.
[ترجمه ترگمان]فروشنده قرارداد با خریدار را امضا می کند
[ترجمه گوگل]فروشنده قرارداد را با خریدار امضا می کند

4. We haven't been able to find a purchaser for our house yet.
[ترجمه ترگمان]هنوز نتونستیم یک خریدار پیدا کنیم
[ترجمه گوگل]ما هنوز نمی توانیم یک خریدار را برای خانه مان پیدا کنیم

5. The price must be legible to a purchaser.
[ترجمه ترگمان]خریدار باید قابل خواندن باشد
[ترجمه گوگل]قیمت باید برای خریدار قابل خواندن است

6. The territory was too expensive for any purchaser, so the two couples parceled out a picnic lunch.
[ترجمه ترگمان]این سرزمین برای هر خریدار بسیار گران بود، بنابراین هر دو زوج برای صرف ناهار به یک پیک نیک رفتند
[ترجمه گوگل]این قلمرو برای هر خریدار خیلی گران بود، بنابراین دو زوج ناهار پیک نیک را جدا کردند

7. The purchaser of the house will pay the deposit next week.
[ترجمه ترگمان]خریدار خانه هفته آینده مبلغ سپرده را پرداخت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]خریدار خانه این صندوق را هفته آینده پرداخت می کند

8. It began as a joint initiative between purchaser and provider with 15 users of mental health services and their carers.
[ترجمه ترگمان]این برنامه به عنوان یک اقدام مشترک میان خریدار و عرضه کننده با ۱۵ کاربر خدمات بهداشت روانی و مراقبان آن ها آغاز شد
[ترجمه گوگل]آن را به عنوان یک ابتکار مشترک بین خریدار و ارائه دهنده با 15 کاربران خدمات بهداشت روان و مراقبین آنها آغاز شد

9. The purchaser must be legally qualified to own a gun.
[ترجمه ترگمان]خریدار باید به طور قانونی صلاحیت دریافت اسلحه داشته باشد
[ترجمه گوگل]خریدار باید از نظر قانونی واجد شرایط صاحب یک اسلحه باشد

10. On the sale[sentence dictionary], the purchaser should not assume any such liabilities as they are not liabilities to the employees.
[ترجمه ترگمان]در مورد فروش [ فرهنگ لغت [ جمله ]، خریدار نباید چنین بدهی هایی را فرض کند زیرا آن ها به کارمندان بدهکار نیستند
[ترجمه گوگل]در فروش [فرهنگ لغت جمله]، خریدار نباید چنین وظایفی را به عهده بگیرد، زیرا آنها مسئولیت کارکنان را ندارند

11. The company issued each purchaser with a document confirming that the purchaser was the sole owner of the wine he had purchased.
[ترجمه ترگمان]این شرکت هر خریدار را با سندی که تایید می کرد که خریدار تنها مالک شرابی است که خریده بود، صادر کرد
[ترجمه گوگل]این شرکت هر خریدار را با یک سند تایید کرد که خریدار تنها مالک شراب بود که خریداری کرده بود

12. It may be that the purchaser signed a confidentiality agreement at the outset of negotiations.
[ترجمه ترگمان]ممکن است که خریدار توافقنامه محرمانه را در آغاز مذاکرات امضا کرده است
[ترجمه گوگل]ممکن است خریدار در آغاز مذاکرات توافقنامه محرمانه را امضاء کند

13. At the very least the Purchaser will expect the Vendor to give this warranty so far as it is aware.
[ترجمه ترگمان]حداقل the انتظار دارند که فروشنده تا آنجا که آگاه است، این گارانتی را بدهد
[ترجمه گوگل]حداقل خریدار انتظار دارد که فروشنده تا زمانی که اطلاع داشته باشد این گارانتی را ارائه دهد

14. Following due diligence the purchaser may try to seek price reductions to cover issues which their accountant's have identified.
[ترجمه ترگمان]در ادامه، خریدار ممکن است سعی کند به دنبال کاهش قیمت برای پوشش موضوعاتی باشد که accountant شناسایی کرده اند
[ترجمه گوگل]پس از بررسی دقیق، خریدار ممکن است سعی در جستجوی کاهش قیمت برای پوشش مسائل که حسابداران خود را شناسایی کرده اند

15. The purchaser would thereby be deemed to have full knowledge of all disputes.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، خریدار باید از تمام اختلافات آگاهی کامل داشته باشد
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب خریدار می بایست آگاهی کامل از تمام اختلافات داشته باشد


کلمات دیگر: