1. come a cropper
1- واژگون شدن،از سر افتادن،نقش بر زمین شدن،کله معلق شدن 2- شکست خوردن،موفق نشدن،مردود شدن،ناکام شدن
2. their financial plans came a cropper
طرح های مالی آنها با شکست مواجه شد.
3. Swedish investors have come a cropper in London.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران سوئدی به cropper در لندن رسیده اند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران سوئد در لندن در حال رشد هستند
4. She came a cropper on the ski slopes.
[ترجمه ترگمان]She روی شیب های اسکی شکست
[ترجمه گوگل]او بر روی دامنه های اسکی برداشت کرد
5. He came a cropper on the ski slopes.
[ترجمه ترگمان]He روی شیب های اسکی شکست
[ترجمه گوگل]او بر روی دامنه های اسکی متلاشی شد
6. She came an almighty cropper when her back wheels hit an icy patch.
[ترجمه ترگمان]وقتی که چرخ های پشتش به یک تکه یخ زده برخورد کرد، شکست
[ترجمه گوگل]هنگامی که چرخ های عقب او یک پچ یخ می کردند، او یک کوهنورد متعالیه آمد
7. The air cushion type lawn cropper is one kind of advanced lawn trim machinery.
[ترجمه ترگمان]از این cropper چمن کوتاه یک نوع ماشین advanced است
[ترجمه گوگل]نوع کاهنده هوا نوع کاهنده هوا یکی از انواع ماشین های ترمز پیشرفته چمن است
8. Numbers Members of a farming cropper cooperative provide the food at reduced prices.
[ترجمه ترگمان]اعداد اعضای یک تعاونی کشاورزی به قیمت کاهش یافته غذا را تامین می کنند
[ترجمه گوگل]تعداد اعضای یک تعاونی کشاورز مواد غذایی را در قیمت های پایین عرضه می کنند
9. Loyd came a cropper on his bicycle and broke his leg.
[ترجمه ترگمان]loyd بر دوچرخه اش شکست و پایش شکست
[ترجمه گوگل]لویید بر روی دوچرخه خود متلاشی شد و پا را شکست
10. She fell a cropper last week while out riding.
[ترجمه ترگمان]هفته پیش شکست خورد
[ترجمه گوگل]او در هفته گذشته در حالی که سوار شد، سقوط کرد
11. That way he'll come a cropper sooner.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب زودتر a
[ترجمه گوگل]به این ترتیب او زودتر بر می گرداند
12. Brush cutter, hedge trimmer, gasoline chainsaw, cropper, long pole chainsaw, tea trimmer, earth drill.
[ترجمه ترگمان]با نیشکر چینی، trimmer، اره برقی، cropper، chainsaw بلند، trimmer بلند، قطعات چای، مشق نظامی
[ترجمه گوگل]برش برش، لرزش گیر، اره برقی بنزین، اره برقی، اره برقی طولی، دستگاه برش چای، مته زمین
13. Dishonest people are bound to come a cropper in the end.
[ترجمه ترگمان]مردم Dishonest در پایان cropper
[ترجمه گوگل]افراد نادان باید در نهایت به هدف برسند
14. She a cropper in the math examination.
[ترجمه ترگمان]توی امتحان ریاضی شکست خورد
[ترجمه گوگل]او یک متخصص در آزمون ریاضی است