1. This oil acts as a purgative / has a purgative effect.
[ترجمه ترگمان]این روغن به عنوان مسهل عمل می کند و دارای اثر مسهل است
[ترجمه گوگل]این روغن به عنوان خنثی کننده / اثر خفیف اثر می کند
2. This oil has a purgative effect.
[ترجمه ترگمان]این روغن دارای اثر مسهل است
[ترجمه گوگل]این روغن یک اثر خفیف دارد
3. He was given a purgative before the operation.
[ترجمه ترگمان]قبل از عمل a purgative
[ترجمه گوگل]او قبل از عملیات خفیفی داده شد
4. Prunes can have a purgative effect.
[ترجمه ترگمان]prunes می توانند اثر مسهل داشته باشند
[ترجمه گوگل]آلو می تواند اثر خفیف داشته باشد
5. It was colossal and magnificent-a purgative of national despair.
[ترجمه ترگمان]It بسیار بزرگ و باشکوه بود
[ترجمه گوگل]این عظیم و با شکوه بود - خلوص ناپذیر ناامیدی ملی
6. Throughout Britain, thousands of teenagers, offered a rude purgative to royal overkill, chorused a noisy amen.
[ترجمه ترگمان]در سراسر انگلستان، هزاران نوجوان، که بار مسهل rude به overkill سلطنتی می دادند، با یک آمین پر سر و صدا به هم گفتند
[ترجمه گوگل]در سراسر انگلستان، هزاران نوجوان، یک سرزنش بی ادبانه را به سرزمین سلطنتی ارائه دادند، یک آمین پر سر و صدا زدند
7. The thorn apple has a strong purgative –it makes you go to the toilet.
[ترجمه ترگمان]سیب خار یک مسهل قوی دارد - این باعث می شود که شما به دستشویی بروید
[ترجمه گوگل]سیب خار خشکی قوی دارد و باعث می شود شما به توالت بروید
8. Take some purgative and it will help you purge your bowels of bad matter.
[ترجمه ترگمان]some را به دست بگیر و به تو کمک خواهد کرد که bowels را پاک کنی
[ترجمه گوگل]نگاهی به برخی از خفیف و آن را به شما کمک می کند روده خود را از مواد بد است
9. The popular idea of recession as purgative an ill - judged binge - has a strong and enduring emotional appeal.
[ترجمه ترگمان]ایده عمومی رکود، به عنوان مسهل خوردن یک فرد مبتلا به پرخوری بیمار - یک جاذبه عاطفی قوی و ماندگار است
[ترجمه گوگل]ایده مردمی رکود اقتصادی به عنوان خردمندانه و غیرمستقیم به نظر می رسد - تجدید نظر عاطفی قوی و پایدار است
10. The thesis has also analyzed the prescription mentality purgative recipes of warm nature.
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه همچنین ذهنیت تجویز شده برای طبیعت گرم نیز مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این پایان نامه همچنین تفکر تجویز پروتئین خاموشی طبیعت گرم را تحلیل کرده است
11. The popular idea of recession as purgative - the hangover following an ill - and enduring emotional appeal.
[ترجمه ترگمان]ایده عمومی رکود اقتصادی به عنوان مسهل - بعد از یک درخواست عاطفی ماندگار و ماندگار است
[ترجمه گوگل]ایده مردمی از رکود به عنوان خفیف - خماری پس از بیمار و تجدید نظر عاطفی مداوم است
12. Causing evacuation, especially of the bowels; purgative.
[ترجمه ترگمان] \"به خصوص روده،\" purgative
[ترجمه گوگل]باعث تخلیه، به خصوص روده ها؛ خفیف
13. One was to bring down the fever, another a purgative, the third to an acid condition.
[ترجمه ترگمان]یکی این بود که تب را به بار آورد، دیگری مسهل، سومی به شرط اسیدی
[ترجمه گوگل]یکی این بود که تب را کاهش دهد، یکی دیگر از خفیف، و سوم به شرایط اسیدی
14. Aim To study the different decocting extractive methods on the contents of purgative principles of combined anthraquinones from Chinese Rhubarb.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه روش های مختلف decocting استخراجی در محتوای مسهل ترکیبی از anthraquinones های ترکیبی از Rhubarb چینی
[ترجمه گوگل]هدف: برای مطالعه روش های مختلف استخراج طلاکاری شده بر روی محتویات اکسید کننده های ترکیبی آنتراکینون از رباب چینی