1. distributive justice
عدالت توزیعی
2. Reorganization is necessary on the distributive side of this industry.
[ترجمه ترگمان]Reorganization در بخش توزیعی این صنعت ضروری است
[ترجمه گوگل]سازماندهی مجدد در بخش توزیع این صنعت ضروری است
3. Indubitably this vision of distributive justice satisfies the demands of liberal philosophy, because it respects both formal equality and individual autonomy.
[ترجمه ترگمان]indubitably این دیدگاه عدالت توزیعی، مطالبات فلسفه لیبرال را برآورده می سازد، چرا که به هر دو استقلال رسمی و استقلال فردی احترام می گذارد
[ترجمه گوگل]به طور ناخودآگاه، این دیدگاه عدالت توزیع، خواسته های فلسفه لیبرال را برآورده می کند، زیرا به برابری رسمی و استقلال فردی احترام می گذارد
4. Distributive conflicts have to be resolved by some form of bargaining process.
[ترجمه ترگمان]تعارض Distributive باید با نوعی از فرآیند چانه زنی حل و فصل شود
[ترجمه گوگل]مناقشات توزیع باید با نوعی از روند چانه زنی حل شود
5. Questions of peace and war, global distributive justice, gender and racial inequality, and environmental degradation concern us all.
[ترجمه ترگمان]سوالات صلح و جنگ، عدالت توزیعی جهانی، نابرابری جنسیتی و نژادی و تخریب محیط زیست همگی ما را نگران می کند
[ترجمه گوگل]پرسش های صلح و جنگ، عدالت توزیع جهانی، جنسیت و نابرابری نژادی و تخریب محیط زیست همه ما را مورد توجه قرار می دهند
6. We can compare this concept of distributive justice found in choice theories with an equivalent pattern found in interests theories.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم این مفهوم عدالت توزیعی را در نظریه های انتخاب با یک الگوی معادل که در تیوری ها یافت می شود مقایسه کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم این مفهوم عدالت توزیع را در نظریه های انتخابی با الگوی مشابه موجود در نظریه های منافع مقایسه کنیم
7. A novel distributive localization method using the angle of departure is proposed to reduce the cost and complexity of existing localization methods for wireless sensor networks.
[ترجمه ترگمان]برای کاهش هزینه و پیچیدگی روش های موجود در شبکه های حسگر بی سیم، یک روش جدید محلی برای استفاده از زاویه انحراف ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک روش محلی سازی توزیع جدید با استفاده از زاویه خروج پیشنهاد شده است تا هزینه و پیچیدگی روش های محلی سازی را برای شبکه های حسگر بی سیم کاهش دهد
8. Different historical period decides distributive element is different.
[ترجمه ترگمان]دوره تاریخی مختلف مشخص می کند که عنصر توزیعی متفاوت است
[ترجمه گوگل]دوره تاریخی مختلف تصمیم می گیرد که عنصر توزیع متفاوت باشد
9. The variation of condition did not change the distributive range magnitude of the dispersed phase droplet.
[ترجمه ترگمان]تغییر شرایط، دامنه توزیع قطرات پاشیده شده فاز پراکنده را تغییر نداد
[ترجمه گوگل]تنوع شرایط مقدار دامنه توزیعی قطره فاز پراکنده را تغییر نداد
10. Distributive justice is based on allocation result. And procedural justice is based on determine process.
[ترجمه ترگمان]عدالت Distributive مبتنی بر نتیجه تخصیص است و عدالت رویه ای براساس فرآیند تعیین شده است
[ترجمه گوگل]عدالت توزیعی مبتنی بر نتیجه تخصیص است و عدالت رویهی مبتنی بر تعیین فرایند است
11. Distributive shock: Distributive shock results from a relative inadequacy of intravascular volume caused by arterial or venous vasodilation ; circulating blood volume is normal.
[ترجمه ترگمان]شوک Distributive: شوک ناشی از نارسایی نسبی حجم intravascular ناشی از شریانی بودن یا وریدی کردن وریدی، جریان خون معمولی طبیعی است
[ترجمه گوگل]شوک توزیع: شوک توزیعی ناشی از ناتوانی نسبی حجم داخل عروقی ناشی از وازادیالسیون شریانی یا وریدی است حجم گردش خون طبیعی است
12. When file space greatens, new distributive space is not mixed certainly original space is successive.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فضای فایل greatens، فضای توزیعی جدید به طور حتم ترکیب نشده باشد، فضای اولیه متوالی است
[ترجمه گوگل]هنگامی که فضای فایل بزرگتر می شود، فضای توزیع جدید مخلوط نمی شود، اما فضای اصلی پیوسته است
13. Distributive justice and the arrival of direct-acting antivirals: Who should be first in line?
[ترجمه ترگمان]عدالت کیفری و رسیدن antivirals فعال مستقیم: چه کسی باید ابتدا در خط باشد؟
[ترجمه گوگل]عدالت توزیع و ورود داروهای ضد ویروسی به طور مستقیم: چه کسی باید در ابتدا قرار بگیرد؟
14. long-term trend is similar to distributive the U word of a mirror writing ( or parabola ).
[ترجمه ترگمان]این گرایش بلندمدت شبیه به واژه (یا سهمی)است
[ترجمه گوگل]روند بلندمدت شبیه به توزیع U word از نوشتن آینه (یا parabola) است
15. Second, the outcome of the game does not correspond to any ideal of distributive justice.
[ترجمه ترگمان]دوم، نتیجه بازی مطابق با هیچ ایده آل عدالت توزیعی نیست
[ترجمه گوگل]دوم، نتیجه بازی به هیچ ایده ای از عدالت توزیع نمی رسد