کلمه جو
صفحه اصلی

astrophysics


معنی : فیزیک نجومی، مبحی اجرام سماوی
معانی دیگر : (بخش اصلی ستاره شناسی که با مشخصات فیزیکی کیهان و چگالی و نورافشانی و حرارت و ساختمان ستارگان سر و کار دارد) فیزیک کیهانی، فیزیک فضایی، مبحک اجرام سماوی

انگلیسی به فارسی

فیزیک نجومی، مبحث اجرام سماوی


فیزیک نجومی، مبحی اجرام سماوی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: astrophysical (adj.), astrophysicist (n.)
• : تعریف: (used with a sing. verb) the branch of physics that deals with the physical and chemical properties of heavenly bodies and interstellar space.

• study of the physical and chemical composition of celestial bodies
astrophysics is the study of the physical and chemical structure of the stars, planets, and other natural objects in space.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] اختر فیزیک فیزیک مربوط به اختر شناسی ستاره ای .

مترادف و متضاد

فیزیک نجومی (اسم)
astrophysics

مبحی اجرام سماوی (اسم)
astrophysics

جملات نمونه

1. He is using theories on the frontier of astrophysics.
[ترجمه ترگمان]او از تئوری هایی راجع به مرزه ای فیزیک نجومی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]او از نظراتی در مرز استروفی فیزیک استفاده می کند

2. Astronomy and Astrophysics Modern astrophysics studies the formation, structure and evolution of stars and galaxies and of the Universe itself.
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسی و اخترفیزیک مدرن فیزیک نجومی، شکل گیری، ساختار و تکامل ستاره ها و کهکشان ها و خود جهان را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]ستاره شناسی و اخترفیزیک اخترفیزیک مدرن، شکل گیری، ساختار و تکامل ستاره ها و کهکشان ها و خود جهان را مورد مطالعه قرار می دهد

3. This module was designed for astrophysics research.
[ترجمه ترگمان]این ماژول برای پژوهش فیزیک نجومی طراحی شد
[ترجمه گوگل]این ماژول برای تحقیقات آسترو فیزیک طراحی شده است

4. He eventually graduated as a bachelor of astrophysics at London University.
[ترجمه ترگمان]او در نهایت فارغ التحصیل فیزیک نجومی در دانشگاه لندن شد
[ترجمه گوگل]او در نهایت به عنوان لیسانس اخترفیزیک در دانشگاه لندن فارغ التحصیل شد

5. Competition in everything from astrophysics to athletics was treated as a zero - sum game .
[ترجمه ترگمان]رقابت در هر چیزی از فیزیک نجومی تا ورزش کار به عنوان یک بازی صفر در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]مسابقه در همه چیز از ا astrophysics به ورزش به عنوان یک بازی صفر درمان شد

6. The main principle and applications to astrophysics of PCA are reviewed in this paper.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله اصول و کاربردهای مورد نیاز در فیزیک نجومی مورد بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]اصل اصلی و کاربرد آن در اخترفیزیک PCA در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است

7. I am an astrophysics student for the University of TX.
[ترجمه ترگمان]من یک دانشجوی فیزیک نجومی برای دانشگاه of هستم
[ترجمه گوگل]من یک دانشآموخته فیزیک در دانشگاه TX هستم

8. We provide courses in the field of physics, astrophysics and mathematics.
[ترجمه ترگمان]در زمینه فیزیک، فیزیک نجومی و ریاضیات دوره هایی فراهم می کنیم
[ترجمه گوگل]ما دوره هایی در زمینه فیزیک، استروافیسک و ریاضیات ارائه می دهیم

9. The Harvard Smithsonian Center for Astrophysics (CfA) astronomers studied two dusty regions of star formation in the constellation Serpens Cauda, located 000 light years away.
[ترجمه ترگمان]مرکز اخترفیزیک هاروارد (CfA)دو منطقه گرد و غبار ستاره را در صورت فلکی Serpens Cauda، که در حدود ۰۰۰ سال نوری در آن قرار دارد، مورد مطالعه قرار دادند
[ترجمه گوگل]ستاره شناسان مرکز هریستف اسمیتسونیان فیزیکدانان (CfA) دو ناحیه گرد و غبار تشکیل ستاره را در صورت فلکی Serpens Cauda، که در حدود 000 سال نوری قرار داشتند، مطالعه کردند

10. For this very reason, progress of modern astrophysics requires access to the electromagnetic spectrum in the broadest energy range.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، پیشرفت فیزیک نجومی مدرن نیازمند دسترسی به طیف الکترومغناطیسی در گسترده ترین محدوده انرژی است
[ترجمه گوگل]به همین دلیل پیشرفت اخترفیزیک مدرن نیازمند دسترسی به طیف الکترومغناطیسی در محدوده وسیع انرژی است

11. This paper touches the progress in VLBI astrophysics concerning some high lights of extragalactic continuum astronomy, interstellar masers and pulsars and stars from VLBI observations.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به پیشرفت فیزیک نجومی مربوط به برخی از چراغ های بالای ستاره شناسی، ستاره شناسی، ستاره شناسان بین ستاره ای و ستارگان و ستارگان از مشاهدات vlbi اشاره می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله به پیشرفت در اخترفیزیک VLBI مربوط به برخی از نورهای بالا از نجوم مستطیلی اضافی، مازرس بین ستارهای و تپه ها و ستارگان از مشاهدات VLBI مربوط می شود

12. Clearly infrared observations are set to make a large impact on astronomy and astrophysics during the next few years.
[ترجمه ترگمان]واضح است که مشاهدات مادون قرمز برای ایجاد تاثیر زیادی بر نجوم و فیزیک نجومی در طول چند سال آینده تنظیم می شوند
[ترجمه گوگل]واضح است که مشاهدات مادون قرمز تاثیر زیادی بر نجوم و فیزیک در طی چند سال آینده دارد

13. This is accomplished by metaphorically fitting the discourse of astrophysics on to that of psychology.
[ترجمه ترگمان]این کار به صورت مجازی با استفاده از گفتمان فیزیک نجومی در ارتباط با روان شناسی انجام می شود
[ترجمه گوگل]این است که به صورت استعاری منطبق با گفتمان اخترفیزیک بر روی روانشناسی انجام شده است

14. I was drawn to the women on the faculty, especially in astrophysics.
[ترجمه ترگمان]به خصوص در ستاره شناسی، به زنان به زنان جذب شدم
[ترجمه گوگل]من به زنان در دانشکده، به ویژه در اخترفیزیک، کشیده شدم

15. Due to their high luminosity and high mass-loss rates, massive stars are playing an important role in the studies of modern astrophysics, such as the formation and the evolution of galaxies.
[ترجمه ترگمان]به خاطر درخشندگی بالا و میزان بالای تلفات زیاد، ستاره های بزرگ نقش مهمی در مطالعات فیزیک نجومی مدرن، مانند شکل گیری و تکامل کهکشان ها بازی می کنند
[ترجمه گوگل]ستاره های عظیم با توجه به شدت نور و حساسیت زیاد آنها در مطالعات اختر فیزیک مدرن، مانند شکل گیری و تکامل کهکشان ها، نقش مهمی ایفا می کنند

پیشنهاد کاربران

اخترفیزیک

اختر فیزیک
the scientific study of the physical and chemical properties and structures of stars, planets, and other objects in outer space

Other forms :

( Astrophysical ( adj
( Astrophysicist ( noun


کلمات دیگر: