کلمه جو
صفحه اصلی

atomic clock


بمب اتم، بمب اتمی (atom bomb هم می گویند)، ساعت اتمی، گاهشمار اتمی

انگلیسی به فارسی

ساعت اتمی، گاه‌شمار اتمی


ساعت اتمی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an extremely accurate timekeeping device regulated by the reliably constant frequency at which atoms of certain highly reactive substances absorb or emit electromagnetic radiation.

• highly accurate electronic clock regulated by the vibration frequencies of particular atoms or molecules

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] ساعت اتمی مرجع بسیار دقیقی برای بسامد یازمان که از تشدید هسته ای و نامتغیر اتم های عاصری نظیر سزیم در حضور میدان الکترو مغناطیسی آر اف حاصل می شود . دقت 1 جزء در 10 میلیون قابل دسترسی است .
[زمین شناسی] ساعت اتمی دستگاهی برای همگن کردن زمان دوره ای یک پدیده در داخل یک اتم یا مولکول است.

جملات نمونه

1. The atomic clock designed according to the method has simple structure and omits a locking circuit of the traditional atomic clock, thereby improving the adaptability for the external environment.
[ترجمه ترگمان]ساعت اتمی که مطابق با این روش طراحی شده است، ساختار ساده ای دارد و مدار قفل کردن ساعت اتمی سنتی را حذف می کند و در نتیجه سازگاری با محیط خارجی را بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]ساعت اتمی طراحی شده بر اساس روش، ساختار ساده ای دارد و از یک مدار قفل شدن ساعت اتمی سنتی خارج می شود، بنابراین سازگاری برای محیط خارجی بهبود می یابد

2. The Chip Scale Atomic Clock (CSAC), originally developed for DARPA, is 100 times smaller than its predecessors and uses 100 times less power as well.
[ترجمه ترگمان]مقیاس اتمی چیپ (CSAC)، که در ابتدا برای دارپا توسعه داده شده بود، ۱۰۰ برابر از پیشینیان خود بوده و از ۱۰۰ برابر قدرت کم تر استفاده می کند
[ترجمه گوگل]ساعت Atomic Scale Scale (CSAC)، که در اصل برای DARPA طراحی شده است، 100 برابر کوچکتر از پیشینیان خود است و از 100 بار نیز کمتر استفاده می کند

3. But new atomic clock experiments show the pace of time changes at everyday speeds and heights – when you ride a bicycle or climb a stepladder.
[ترجمه ترگمان]اما آزمایش ها ساعت اتمی جدید، سرعت تغییرات زمان در سرعت و ارتفاعات هر روز را نشان می دهند - وقتی که شما یک دوچرخه را سوار بر یک دوچرخه می کنید یا از یک stepladder بالا بروید
[ترجمه گوگل]اما آزمایشات ساعتهای اتمی جدید سرعت تغییرات زمان را در سرعت و ارتفاع روزانه نشان می دهد - هنگامی که دوچرخه سواری می کنید یا صعود می کنید

4. The atomic clock is accurate to one millionth of a second.
[ترجمه ترگمان]ساعت اتمی برای یک هزارم ثانیه دقیق است
[ترجمه گوگل]ساعت اتمی دقیق به یک میلیون دومی از ثانیه است

5. Scientists developed the first atomic clock in 194
[ترجمه ترگمان]دانشمندان اولین ساعت اتمی را در ۱۹۴ به دست آوردند
[ترجمه گوگل]دانشمندان اولین ساعت اتمی را در سال 194 توسعه دادند

6. The loop design of the passive atomic clock is discussed to accomplish the transfer of the frequency accuracy and stability from the atomic resonance to the locked oscillator.
[ترجمه ترگمان]طراحی حلقه از ساعت اتمی منفعل، برای انجام انتقال دقت فرکانسی و پایداری از تشدید اتمی به نوسان ساز قفل مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]طراحی حلقه ساعت اتمی منفعل برای تحقق انتقال دقت و ثبات فرکانس از رزونانس اتمی به نوسانگر قفل بحث شده است

7. In a traditional atomic clock, atoms are illuminated by microwaves, in the gigahertz frequency range.
[ترجمه ترگمان]در یک ساعت اتمی سنتی، اتم ها با microwaves، در محدوده فرکانسی گیگاهرتز، روشن می شوند
[ترجمه گوگل]در یک ساعت اتمی سنتی، اتم ها توسط مایکروویو ها روشن می شوند، در محدوده فرکانس گیگا هرتز

8. Such a molecular or atomic clock is now being developed and promises to be very accurate.
[ترجمه ترگمان]این ساعت مولکولی یا اتمی در حال حاضر توسعه داده می شود و قول می دهد که بسیار دقیق عمل کند
[ترجمه گوگل]چنین ساعت مولکولی یا اتمی در حال توسعه است و وعده داده می شود که بسیار دقیق باشد

9. The atomic clock enabled scientists to measure time with much greater accuracy.
[ترجمه ترگمان]ساعت اتمی دانشمندان را قادر ساخت تا زمان را با دقت بیشتری اندازه گیری کنند
[ترجمه گوگل]ساعت اتمی دانشمندان را قادر به اندازه گیری زمان با دقت بسیار بیشتر

10. These transmit coded signals containing information from highly accurate atomic clocks on board.
[ترجمه ترگمان]این سیگنال ها سیگنال های کد دار حاوی اطلاعات مربوط به ساعت های اتمی بسیار دقیق را روی عرشه ارسال می کنند
[ترجمه گوگل]این سیگنال های رمزگذاری شده حاوی اطلاعاتی از ساعت های اتمی بسیار دقیق روی هیئت مدیره است

11. Other more recent tests involve direct comparison of the time-keeping of atomic clocks or of masers.
[ترجمه ترگمان]دیگر تست های اخیر شامل مقایسه مستقیم زمان - نگه داشتن ساعت های اتمی و یا of هستند
[ترجمه گوگل]سایر آزمایشهای اخیر شامل مقایسه مستقیم زمان نگهداری ساعتهای اتمی یا مازورها است

12. It also has the advantage of reducing many systematic effects present in atomic clocks.
[ترجمه ترگمان]همچنین مزیت کاهش بسیاری از اثرات سیستماتیک موجود در ساعت های اتمی را نیز دارد
[ترجمه گوگل]همچنین دارای مزایای کاهش بسیاری از اثرات سیستماتیک در ساعتهای اتمی است

13. Similarly, events can be timed to the precision of atomic clock broadcasts.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، رویدادها را می توان برای دقت برنامه های ساعت اتمی برنامه ریزی کرد
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، رویدادها را می توان به دقت پخش های ساعت اتمی محدود کرد

14. Concept of time in the theory of relativity is harmony with that in classic physics while paradox on the law of running change of pendulum clock and atomic clock exists.
[ترجمه ترگمان]مفهوم زمان در نظریه نسبیت، سازگاری با آن در فیزیک کلاسیک است در حالی که تناقض در قانون تغییر ساعت آونگ و ساعت اتمی وجود دارد
[ترجمه گوگل]مفهوم زمان در تئوری نسبیت، هماهنگی با آن در فیزیک کلاسیک است، در حالی که پارادوکس در قانون تغییر زمان حرکت آداپتور و ساعت اتمی وجود دارد


کلمات دیگر: