پاک نشده
uncleaned
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of cleaned.
• not cleaned, dirty
جملات نمونه
1. The health risk from drinking unclean water is considerable.
[ترجمه ترگمان]خطر سلامتی از نوشیدن آب آلوده قابل توجه است
[ترجمه گوگل]خطر سلامت از نوشیدن آب غیرقانونی قابل توجه است
[ترجمه گوگل]خطر سلامت از نوشیدن آب غیرقانونی قابل توجه است
2. By bathing in unclean water, they expose themselves to contamination.
[ترجمه ترگمان]با آب تنی در آب های کثیف خود را به آلایندگی خواهند برد
[ترجمه گوگل]با حمام کردن در آب های غیر خالص، آنها خود را به آلودگی می رسانند
[ترجمه گوگل]با حمام کردن در آب های غیر خالص، آنها خود را به آلودگی می رسانند
3. The powdered milk was not as good as breast milk, and was downright dangerous when it was mixed with unclean water.
[ترجمه ترگمان]شیر خشک به اندازه شیر مادر خوب نبود، و هنگامی که با آب آلوده مخلوط می شد، کاملا خطرناک بود
[ترجمه گوگل]شیر پودر به اندازه شیر مادر تغییر نکرد و هنگامی که با آب خالص مخلوط شد خطرناک بود
[ترجمه گوگل]شیر پودر به اندازه شیر مادر تغییر نکرد و هنگامی که با آب خالص مخلوط شد خطرناک بود
4. Jews and Muslims consider pigs unclean.
[ترجمه ترگمان]یهودیان و مسلمانان خوک را چرکین در نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]یهودیان و مسلمانان خوک ها را بی روح می دانند
[ترجمه گوگل]یهودیان و مسلمانان خوک ها را بی روح می دانند
5. Drinking unclean water can cause diarrhoea and sickness.
[ترجمه ترگمان]نوشیدن آب کثیف می تواند باعث اسهال و بیماری شود
[ترجمه گوگل]نوشیدن آب خالص می تواند باعث اسهال و بیماری شود
[ترجمه گوگل]نوشیدن آب خالص می تواند باعث اسهال و بیماری شود
6. They felt as though they had done something discreditable and unclean.
[ترجمه ترگمان]احساس می کردند که کار بد و کثیفی کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها احساس کردند که آنها چیزی را فریبکارانه و ناپسند ساخته اند
[ترجمه گوگل]آنها احساس کردند که آنها چیزی را فریبکارانه و ناپسند ساخته اند
7. Women were deemed unclean during and immediately after childbirth.
[ترجمه ترگمان]زنان در طی زایمان و بلافاصله پس از زایمان احساس گناه تلقی می شدند
[ترجمه گوگل]زنان در طی و بلافاصله پس از زایمان نجس می باشند
[ترجمه گوگل]زنان در طی و بلافاصله پس از زایمان نجس می باشند
8. Many engaged in certain unclean occupations, such as slaughtering and leather-curing.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها در کاره ای کثیف و ناسالم، مثل سلاخی کردن چرم و چرم سرگرم بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری درگیر مشاغل خاصی نظیر کشتار و چرم زدن هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری درگیر مشاغل خاصی نظیر کشتار و چرم زدن هستند
9. That filthy cage of unclean birds must and will assuredly be purified by fire. . . .
[ترجمه ترگمان]این قفس کثیف پرندگان کثیف باید بوسیله آتش پاک شود
[ترجمه گوگل]این قفس کثیف از پرندگان ناپاک باید و قطعا باید با آتش تمیز شود
[ترجمه گوگل]این قفس کثیف از پرندگان ناپاک باید و قطعا باید با آتش تمیز شود
10. Who would separate the clean from the unclean?
[ترجمه ترگمان]چه کسی از این خاک کثیف جدا خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی پاک را از ناپاک جدا می کند؟
[ترجمه گوگل]چه کسی پاک را از ناپاک جدا می کند؟
11. And she was usually asked to wash the dead - a task which, like delivering babies, was considered unclean.
[ترجمه ترگمان]و او معمولا از او خواسته بود که مردگان را بشویند، کاری که مثل تحویل بچه ها به نظر کثیف می رسید
[ترجمه گوگل]و معمولا خواسته شد که مرده ها را بشویید - کاری که مانند تحویل بچه ها نجس بود
[ترجمه گوگل]و معمولا خواسته شد که مرده ها را بشویید - کاری که مانند تحویل بچه ها نجس بود
12. A NORTH-EAST ice-cream firm was yesterday fined for operating in unclean premises.
[ترجمه ترگمان]دیروز یک شرکت کرم شمال شرقی برای عملیات در محوطه آلوده جریمه شد
[ترجمه گوگل]یک شرکت بستنی در شمال شرق برای انجام عملیات در محل نجس جریمه شد
[ترجمه گوگل]یک شرکت بستنی در شمال شرق برای انجام عملیات در محل نجس جریمه شد
13. But in both these situations she is marked as unclean and is segregated, as in both cases she bleeds.
[ترجمه ترگمان]اما در هر دو این شرایط او را چرکین می کند و از هم جدا می شود، چنانکه در هر دو مورد خونریزی می کند
[ترجمه گوگل]اما در هر دو حالت، او به عنوان غیر خالص علامت گذاری شده و جدا شده است، همانطور که در هر دو مورد او خونریزی می کند
[ترجمه گوگل]اما در هر دو حالت، او به عنوان غیر خالص علامت گذاری شده و جدا شده است، همانطور که در هر دو مورد او خونریزی می کند
14. Although this godsend might do palpable good for needy individuals and worthy institutions, I feel that it is still somehow unclean.
[ترجمه ترگمان]اگر چه این موهبت الهی ممکن است برای افراد نیازمند و نهاده ای ارزشمند خیلی خوب عمل کند، من احساس می کنم که هنوز به طریقی کثیف است
[ترجمه گوگل]اگرچه این خدایت ناپذیر ممکن است برای افراد نیازمند و نهادهای ارزشمندی خوب باشد، من احساس می کنم که هنوز به نوعی ناپسند است
[ترجمه گوگل]اگرچه این خدایت ناپذیر ممکن است برای افراد نیازمند و نهادهای ارزشمندی خوب باشد، من احساس می کنم که هنوز به نوعی ناپسند است
15. Their terrific performances leave you feeling unclean and sober.
[ترجمه ترگمان]نمایش های عالی اونا تو رو کثیف و پاک می کنن
[ترجمه گوگل]عملکرد فوق العاده آنها باعث می شود شما احساس ناخوشی و آرام کنید
[ترجمه گوگل]عملکرد فوق العاده آنها باعث می شود شما احساس ناخوشی و آرام کنید
پیشنهاد کاربران
ناپاک، ناتمیز، کثیف
نشسته، ناشسته، ناشور
نشسته، ناشسته، ناشور
کلمات دیگر: