مشتاقانه
tantalizingly
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• temptingly, tormentingly, teasingly, provocatively
جملات نمونه
1. The diary entries were tantalizingly brief.
[ترجمه ترگمان]یادداشت های روزانه کوتاه شده بود
[ترجمه گوگل]نوشته های دفتر خاطرات بسیار کوتاه بود
[ترجمه گوگل]نوشته های دفتر خاطرات بسیار کوتاه بود
2. The branch was tantalizingly out of reach.
[ترجمه ترگمان]شاخه درختی که در دست داشت، از دسترس دور بود
[ترجمه گوگل]این شاخه به شدت از دسترس خارج شد
[ترجمه گوگل]این شاخه به شدت از دسترس خارج شد
3. She was tantalizingly out of reach.
[ترجمه ترگمان]از دسترس او خیلی ناراحت بود
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای از دسترس خارج شد
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای از دسترس خارج شد
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
5. But the subsection tantalizingly offers more than it gives.
[ترجمه ترگمان]اما این بخش به ما بیش از آنچه می دهد، عرضه می کند
[ترجمه گوگل]اما زیرمجموعه ای که بیشتر از آنچه می دهد، ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]اما زیرمجموعه ای که بیشتر از آنچه می دهد، ارائه می دهد
6. The objects bring visitors tantalizingly close to a shadowy figure who seems always to hover just out of reach.
[ترجمه ترگمان]اشیا باعث می شود که بازدیدکنندگان بسیار نزدیک به فردی در سایه قرار بگیرند که به نظر می رسد همیشه دور از دسترس قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]اشیاء را به بازدیدکنندگان گره خورده نزدیک به یک شخصیت سایه ای می کند که به نظر می رسد همیشه به دور از دسترس قرار گیرد
[ترجمه گوگل]اشیاء را به بازدیدکنندگان گره خورده نزدیک به یک شخصیت سایه ای می کند که به نظر می رسد همیشه به دور از دسترس قرار گیرد
7. The trait has, however, been linked tantalizingly with an individual's ability to become absorbed in activities such as reading, listening to music or daydreaming.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این ویژگی با توانایی فرد در جذب شدن در فعالیت هایی مانند خواندن، گوش دادن به موسیقی یا خیال بافی ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]این ویژگی، با این حال، به شدت مرتبط با توانایی فرد در جذب فعالیت هایی نظیر خواندن، گوش دادن به موسیقی و افکار پوچ است
[ترجمه گوگل]این ویژگی، با این حال، به شدت مرتبط با توانایی فرد در جذب فعالیت هایی نظیر خواندن، گوش دادن به موسیقی و افکار پوچ است
8. All the dishes were hearty and tantalizingly tasty.
[ترجمه ترگمان]تمام غذاها خوش مزه و tantalizingly بودند
[ترجمه گوگل]تمام غذاها دلپذیر و طعم دهنده خوشمزه بودند
[ترجمه گوگل]تمام غذاها دلپذیر و طعم دهنده خوشمزه بودند
9. Tantalizingly, they say that doing this would create "a market-based view of future output and the likelihood of severe shocks, " although they do not explain how this market would be structured.
[ترجمه ترگمان]tantalizingly، آن ها می گویند که انجام این کار \"دیدگاه مبتنی بر بازار از خروجی آینده و احتمال شوک های شدید\" را ایجاد می کند، اگرچه آن ها توضیح نمی دهند که چگونه این بازار سازماندهی خواهد شد
[ترجمه گوگل]با این حال، آنها می گویند که انجام این کار 'یک دیدگاه مبتنی بر بازار در مورد تولیدات آینده و احتمال وقوع شوک های شدید' را ایجاد می کند، گرچه آنها توضیح نمی دهند که این بازار چگونه ساختار یافته است
[ترجمه گوگل]با این حال، آنها می گویند که انجام این کار 'یک دیدگاه مبتنی بر بازار در مورد تولیدات آینده و احتمال وقوع شوک های شدید' را ایجاد می کند، گرچه آنها توضیح نمی دهند که این بازار چگونه ساختار یافته است
10. In the past three weeks, China has come tantalizingly close to signaling some sort of a policy shift. The PBOC has fixed the yuan mid-point at a series of record highs, and did so yet again on Monday.
[ترجمه ترگمان]در سه هفته گذشته، چین به طور بسیار زیادی به علامت دهی به نوعی از یک تغییر سیاست برخورد کرده است The the یوان را در وسط یک سری از highs ثبت کرده است و تا دوشنبه دوباره این کار را انجام داده است
[ترجمه گوگل]در سه هفته گذشته، چین به تدریج نزدیک به سیگنالهایی در مورد نوع تغییر سیاست قرار گرفته است PBOC یوجین را در اوج رکورد قرار داده است و روز دوشنبه نیز دوباره آن را ادامه داد
[ترجمه گوگل]در سه هفته گذشته، چین به تدریج نزدیک به سیگنالهایی در مورد نوع تغییر سیاست قرار گرفته است PBOC یوجین را در اوج رکورد قرار داده است و روز دوشنبه نیز دوباره آن را ادامه داد
11. Powerful anti-HIV drugs have come tantalizingly close to eradicating the virus from people, driving the blood level of HIV so low that standard tests cannot detect it.
[ترجمه ترگمان]داروهای ضد HIV قدرتمند به تازگی به پایان رسیده اند تا ویروس را از مردم ریشه کن کنند و سطح خون اچ آی وی را چنان پایین ببرند که آزمون های استاندارد نمی توانند آن را تشخیص دهند
[ترجمه گوگل]داروهای ضد ویروسی قدرتمند برای ریشه کن کردن ویروس از افراد بسیار خطرناک است و سطح خون اچ آی وی بسیار پایین است و آزمایشات استاندارد نمی توانند آن را شناسایی کنند
[ترجمه گوگل]داروهای ضد ویروسی قدرتمند برای ریشه کن کردن ویروس از افراد بسیار خطرناک است و سطح خون اچ آی وی بسیار پایین است و آزمایشات استاندارد نمی توانند آن را شناسایی کنند
12. But we are tantalizingly close to giving the F. D. A. the resources it needs to hire enough inspectors -- and the authority it needs to empower those inspectors to do their jobs.
[ترجمه ترگمان]اما ما سر و کار زیادی داریم که اف د الف منابعی که لازم است بازرسان کافی را استخدام کند - - و اختیارات لازم برای توانمند سازی این بازرسان برای انجام کار آن ها
[ترجمه گوگل]اما ما به شدت نزدیک به دادن F D A منابع مورد نیاز برای استخدام بازرسان به اندازه کافی - و اقتدار آن نیاز به قدرت آن بازرسان برای انجام کار خود
[ترجمه گوگل]اما ما به شدت نزدیک به دادن F D A منابع مورد نیاز برای استخدام بازرسان به اندازه کافی - و اقتدار آن نیاز به قدرت آن بازرسان برای انجام کار خود
13. Programming in Scala is tantalizingly familiar and different at the same time.
[ترجمه ترگمان]برنامه نویسی در Scala نیز در عین حال بسیار آشنا و متفاوت است
[ترجمه گوگل]برنامه نویسی در Scala در عین حال بسیار متمایز و متفاوت است
[ترجمه گوگل]برنامه نویسی در Scala در عین حال بسیار متمایز و متفاوت است
14. Now that objective is no longer tantalizingly out of reach.
[ترجمه ترگمان]اکنون این هدف دیگر tantalizingly از دسترس نیست
[ترجمه گوگل]حالا این هدف دیگر از دست ندهید
[ترجمه گوگل]حالا این هدف دیگر از دست ندهید
15. Slowly and tantalizingly start removing your clothes.
[ترجمه ترگمان]به آرامی و tantalizingly شروع به پاک کردن لباس های خود بکنید
[ترجمه گوگل]به آرامی و مشتاقانه شروع به از بین بردن لباس های خود کنید
[ترجمه گوگل]به آرامی و مشتاقانه شروع به از بین بردن لباس های خود کنید
پیشنهاد کاربران
هوس انگیز
کلمات دیگر: