تانتری
tantric
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to a hindu or buddhist tantra
جملات نمونه
1. Tantric Sex is meditative, spontaneous and intimate lovemaking.
[ترجمه ترگمان]سکس با تفکر و spontaneous و intimate
[ترجمه گوگل]تانتریک جنسیت عشق ورزیدن به مراقبه، خودبخودی و صمیمی است
[ترجمه گوگل]تانتریک جنسیت عشق ورزیدن به مراقبه، خودبخودی و صمیمی است
2. Tantric master Wim (Iceman) Hof set another chilling Guinness World Record.
[ترجمه ترگمان]Tantric master، master Wim (Iceman)، رکورد دیگری از رکوردهای جهانی گینس را ثبت کرد
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد تینتری ویم (Iceman) Hof یکی دیگر از رکورد جهانی گینس را خنثی کرد
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد تینتری ویم (Iceman) Hof یکی دیگر از رکورد جهانی گینس را خنثی کرد
3. Tantric practices use both ritual and meditation to unify the devotee with the chosen deity.
[ترجمه ترگمان]اعمال Tantric از هر دو مراسم و مراقبه برای متحد کردن فدایی با خدای انتخاب شده استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]شیوه های تانتری از هر دو آیین و مدیتیشن برای متحد کردن جانبازان با خدای انتخاب شده استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]شیوه های تانتری از هر دو آیین و مدیتیشن برای متحد کردن جانبازان با خدای انتخاب شده استفاده می کنند
4. The Tantric path encompasses beauty, sensitivity, and exhilaration through eating, drinking, tasting, smelling, touching.
[ترجمه ترگمان]مسیر Tantric شامل زیبایی، حساسیت و نشاط از طریق خوردن، نوشیدن، چشیدن مزه، بو کشیدن، لمس کردن و لمس کردن است
[ترجمه گوگل]مسیر Tantric شامل زیبایی، حساسیت و هیجان از طریق خوردن، نوشیدن، مزه کردن، بوییدن، لمس کردن است
[ترجمه گوگل]مسیر Tantric شامل زیبایی، حساسیت و هیجان از طریق خوردن، نوشیدن، مزه کردن، بوییدن، لمس کردن است
5. It is based mainly on the rigorous intellectual disciplines of Madhyamika and Yogacara philosophy and utilizes the symbolic ritual practices of Vajrayana (Tantric Buddhism).
[ترجمه ترگمان]آن عمدتا مبتنی بر رشته های علمی بسیار جدی فلسفه Madhyamika و Yogacara است و از شیوه های نمادین سنت نمادین of (Tantric Buddhism)بهره می برد
[ترجمه گوگل]این اساسا بر اساس رشته های فکری سخت فکری فلسفه مادیامیکا و یوگاکارا است و از شیوه های نمادین آیین وجریاانا (بودایی تانتری) استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این اساسا بر اساس رشته های فکری سخت فکری فلسفه مادیامیکا و یوگاکارا است و از شیوه های نمادین آیین وجریاانا (بودایی تانتری) استفاده می کند
6. Whether it's group sex, S/M, Tantric spiritual sex, or cross dressing, this part will help you explore and the diversity that makes each person's Sexuality unique.
[ترجمه ترگمان]چه سکس گروهی، S \/ M، جنسیت روحانی، یا لباس پوشیدن، این بخش به شما در اکتشاف و تنوعی که هر فرد را منحصر به فرد می کند، کمک می کند
[ترجمه گوگل]این که آیا این رابطه جنسی گروهی، S / M، جنس مذکر تانتریک و یا مرسوم است، این بخش به شما کمک خواهد کرد که کشف کنید و تنوعی که جنسیت هر فرد را منحصر به فرد می کند
[ترجمه گوگل]این که آیا این رابطه جنسی گروهی، S / M، جنس مذکر تانتریک و یا مرسوم است، این بخش به شما کمک خواهد کرد که کشف کنید و تنوعی که جنسیت هر فرد را منحصر به فرد می کند
7. The Garuda has special importance in the tantric teachings of Tibetan Buddhism where he is sometimes seen as a manifestation of Guru Rinpoche.
[ترجمه ترگمان]Garuda دارای اهمیت ویژه ای در تعالیم tantric بودیسم تبتی است که در آن به عنوان تجلی گورو Rinpoche شناخته می شود
[ترجمه گوگل]Garuda اهمیت ویژه ای در آموزه های تندیری بودایی های تبتی دارد که بعضی اوقات بعنوان تظاهرات گور رینپوچه دیده می شود
[ترجمه گوگل]Garuda اهمیت ویژه ای در آموزه های تندیری بودایی های تبتی دارد که بعضی اوقات بعنوان تظاهرات گور رینپوچه دیده می شود
8. Hof said he uses tantric meditation to control his body temperature.
[ترجمه ترگمان]دربار می گوید که از مراقبه tantric برای کنترل دمای بدنش استفاده می کند
[ترجمه گوگل]هوف گفت که از مدیتیشن تانتری برای کنترل دمای بدن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]هوف گفت که از مدیتیشن تانتری برای کنترل دمای بدن استفاده می کند
9. There is no goal in Tantric sex, only the present moment of perfect and harmonious union.
[ترجمه ترگمان]هیچ هدفی در رابطه جنسی Tantric وجود ندارد، تنها لحظه فعلی اتحاد کامل و هماهنگ
[ترجمه گوگل]هیچ هدف در جنس تونتری وجود ندارد، تنها لحظه کنونی اتحاد کامل و هماهنگ
[ترجمه گوگل]هیچ هدف در جنس تونتری وجود ندارد، تنها لحظه کنونی اتحاد کامل و هماهنگ
10. A further example of abstract form which is not mere pattern is Tantric art.
[ترجمه ترگمان]یک مثال دیگر از فرم انتزاعی که تنها الگو نیست هنر است
[ترجمه گوگل]یک مثال دیگر از شکل انتزاعی که الگوی ساده ای نیست، هنر تانتری است
[ترجمه گوگل]یک مثال دیگر از شکل انتزاعی که الگوی ساده ای نیست، هنر تانتری است
11. Hof said he survives by controlling his body temperature through tantric meditation.
[ترجمه ترگمان]هوف گفت که او با کنترل کردن دمای بدنش از طریق تفکر tantric جان سالم به در برده است
[ترجمه گوگل]هوف می گوید که او با کنترل دمای بدن خود از طریق مدیتیشن تانتری، زنده ماند
[ترجمه گوگل]هوف می گوید که او با کنترل دمای بدن خود از طریق مدیتیشن تانتری، زنده ماند
12. Appears prominently in the Kama Sutra and often used in the practise of tantric sex.
[ترجمه ترگمان]در \"کاما\" به طور برجسته در \"کاما\" استفاده می شود و اغلب در تمرین سکس tantric استفاده می شود
[ترجمه گوگل]به طور برجسته در Kama Sutra ظاهر می شود و اغلب در عمل جنس تانتری استفاده می شود
[ترجمه گوگل]به طور برجسته در Kama Sutra ظاهر می شود و اغلب در عمل جنس تانتری استفاده می شود
13. Almost everyone is familiar with the 7 th century classic the Sutra a Tantric treatise on lovemaking.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه با کتاب کلاسیک قرن هفتم درباره عشق بازی کردن (Sutra)آشنا هستند
[ترجمه گوگل]تقریبا همه با کلاسیک هفتم هجری قمری آشنا هستند
[ترجمه گوگل]تقریبا همه با کلاسیک هفتم هجری قمری آشنا هستند
14. In the same way that butter is refined from milk, the Vajra Words are the most important essence of the Buddha's sutric and tantric teachings in the form of pith instruction.
[ترجمه ترگمان]به همین روش کره از شیر تصفیه شده، کلمات Vajra مهم ترین ماهیت of بودا و آموزه های tantric به شکل دستورالعمل pith هستند
[ترجمه گوگل]به همان شیوه ای که کره از شیر برداشته می شود، واژه های وجرا مهمترین جوهر تعالیم بودایی و تدریجی در قالب آموزش صلیبی است
[ترجمه گوگل]به همان شیوه ای که کره از شیر برداشته می شود، واژه های وجرا مهمترین جوهر تعالیم بودایی و تدریجی در قالب آموزش صلیبی است
کلمات دیگر: