کلمه جو
صفحه اصلی

unchangeably

انگلیسی به فارسی

غیر قابل تعویض است


انگلیسی به انگلیسی

• immutably, in an unchanging manner, in the manner of remaining the same

جملات نمونه

1. To this view, it advanced unchangeably the view of accountant assumption in this paper, from accountant main body, continuance management, accountant stages and currency measure.
[ترجمه ترگمان]برای این دیدگاه، دیدگاه حسابداران در این مقاله، از حسابداری اصلی حسابداری، مدیریت دوام، مراحل حسابداری و اندازه گیری واحد پول، پیش رفت
[ترجمه گوگل]به این دیدگاه، از دیدگاه حسابرس در این مقاله، از مبنای اصلی حسابدار، مدیریت مداوم، مراحل حسابداری و اندازه گیری ارز، غیرقابل تغییر است

2. It aims unchangeably at popularizing the knowledge in natural science and improving people's scientific accomplishment.
[ترجمه ترگمان]هدف آن unchangeably کردن دانش در علوم طبیعی و بهبود دستاوردهای علمی مردم است
[ترجمه گوگل]این هدف به طور قابل ملاحظه ای در تبلیغ علم در علوم طبیعی و پیشرفت علمی مردم است

3. The sum of energy during any keeps unchangeably.
[ترجمه ترگمان]مجموع انرژی در طول هر یک از این موارد unchangeably است
[ترجمه گوگل]مجموع انرژی در هر زمان غیر قابل تغییر است

4. His views were unchangeably fixed.
[ترجمه ترگمان]نظراتش بیش از حد ثابت بود
[ترجمه گوگل]دیدگاه های او ثابت ناپذیر بود

5. A true friend unbosoms freely, advises justly, assists readily, adventures boldly, takes all patiently, defends courageously, and continues a friend unchangeably. William Penn
[ترجمه ترگمان]دوست واقعی، unbosoms، به صراحت توصیه می کند، به آسانی کمک می کند، ماجراهای شجاعانه، همه را صبورانه تحمل می کند، با شهامت دفاع می کند، و به دوستی unchangeably ادامه می دهد ویلیام پن
[ترجمه گوگل]یک دوست واقعی آزادانه، به طور صحیح مشاوره می دهد، به راحتی کمک می کند، ماجراهای باهوش، تمام صبر و حوصله را تمام می کند، شجاعانه دفاع می کند و دوستانه را بدون تغییر می گذارد ویلیام پن

6. If you want to succeed, you have to go with the trend but not to go unchangeably against it.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید موفق شوید، باید با این روند همراه شوید، اما نباید به آن عادت کنید
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید موفق شوید، باید با روند رو به رو شوید، اما نه به طور غیرقابل پیش بینی در برابر آن

7. The regiment was a home, too, and a home as unchangeably dear and precious as the parental home.
[ترجمه ترگمان]هنگ هم خانه ای بود و خانه ای در خانه پدری که در خانه پدر و مادری بسیار عزیز و گرامی بود
[ترجمه گوگل]کلک نیز یک خانه بود و یک خانه به عنوان جایگزین عزیز و با ارزش به عنوان خانه پدر و مادر

8. Events related to people's own benefits or health remain the focus in our society unchangeably.
[ترجمه ترگمان]رویداده ای مربوط به منافع و یا سلامت افراد، کانون توجه جامعه ما هستند
[ترجمه گوگل]رویدادهای مربوط به مزایای شخصی یا سلامتی خود را در جامعه ما با هم تعویض می کنند


کلمات دیگر: