کلمه جو
صفحه اصلی

tantalise

انگلیسی به انگلیسی

• tease, provoke or tease by presenting something as available and then withholding it; expose someone to something inaccessible; annoy; criticize (also tantalize)

جملات نمونه

1. A tantalising aroma of roast beef fills the air.
[ترجمه ترگمان]یک رایحه قوی گوشت بریان هوا را پر می کند
[ترجمه گوگل]عطر و طعم گوشت گاو کباب پر از هوا است

2. By a tantalising quirk of fate, the pair have been drawn to meet in the first round of the championship.
[ترجمه ترگمان]این زوج با تحریک quirk سرنوشت خود برای دیدار در دور اول این رقابت ها کشیده شده اند
[ترجمه گوگل]با یک شگفت انگیز از سرنوشت سرنوشت، این جفت ها در دور اول مسابقات قهرمانی قرار گرفته اند

3. Princess Anne yesterday gave a tantalising glimpse of the ring - without meaning to.
[ترجمه ترگمان]دیروز شاهزاده آن بی آن که بخواهد می تواند حلقه را ببیند
[ترجمه گوگل]شاهزاده آن روز گذشته یک نگاه اجمالی به حلقه - بدون معنی به آن داد

4. The formative years of a genius are a perennially fascinating and tantalising subject.
[ترجمه ترگمان]سال های سازنده یک نابغه، همواره به عنوان یک موضوع جذاب و اغوا کننده محسوب می شوند
[ترجمه گوگل]سالهای نابغه یک ساله، یک موضوع بسیار جذاب و ماندگار است

5. The tantalising apple just above their heads is acceptance as a full member of the western world.
[ترجمه ترگمان]سیب tantalising درست بالای سر آن ها به عنوان عضوی کامل از دنیای غرب پذیرفته شده است
[ترجمه گوگل]سیب شگفت انگیز فقط بالای سر خود پذیرش به عنوان یک عضو کامل از دنیای غرب است

6. Sometimes, they were moss green, tantalising as moss agate.
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات آن ها سبز رنگ بودند و به دنبال خزه بسته می شدند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آنها جوانه سبز بودند که به عنوان آهو آفتابگردان مبهم بودند

7. The Forest of Dean in June is both tantalising - and very rewarding.
[ترجمه ترگمان]رئیس دین در ماه ژوئن هم خود را تحریک می کند و هم پاداش می دهد
[ترجمه گوگل]جنگل دین در ماه ژوئن هر دو خیره کننده است - و بسیار پاداش دهنده است

8. Again, we come across tantalising circumstantial evidence, with the aid of standardised tests.
[ترجمه ترگمان]باز هم ما با کمک آزمون های استاندارد، به این دلیل که به دنبال جلب آرا هستیم، می پردازیم
[ترجمه گوگل]مجددا ما با شواهد حقیقی رو به رو می شویم، با کمک آزمایش های استاندارد شده

9. Jones - celebrating his 21st birthday today - must be tantalising Taylor after three brief Liverpool returns this season.
[ترجمه ترگمان]جونز که امروز بیست و یکمین سالگرد تولدش را جشن گرفته است، بعد از سه بازگشت مجدد لیورپول در این فصل، باید به خاطر تحریک تیلور باشد
[ترجمه گوگل]جونز - امروز 21 سالگرد تولد خود را جشن می گیرد - پس از سه دوره کوتاه لیورپول، این فصل باید تیلور را تحریک کند

10. The delicious smell tantalised us.
[ترجمه ترگمان] بوی خوش مزه ما رو از خودش دور میکنه
[ترجمه گوگل]بوی خوشمزه ما را تحسین کرد

11. The game continues to attract young teenagers whose education is disrupted by the tantalising prospect that they will become professional players.
[ترجمه ترگمان]این بازی ادامه پیدا می کند تا نوجوانان جوانی را جذب کند که تحصیلات آن ها با این امید است که بازیکنان حرفه ای شوند
[ترجمه گوگل]این بازی همچنان برای جذب جوانان جوان است که آموزش و پرورش آنها را با چشم انداز خیره کننده ای که آنها تبدیل به بازیکنان حرفه ای می شوند، مختل می کند

12. The most tantalising of opportunities has thus opened up for Mr Takeshita: the chance to be prime minister again.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب The فرصت برای آقای Takeshita باز شد: این شانس دوباره نخست وزیر شدن است
[ترجمه گوگل]از اینرو، تحسین برانگیزترین فرصت ها برای آقای تاکیشیتا فرصتی را برای نخست وزیر ایجاد کرد

13. And because they've been given a tantalising series of glimpses of a fuller life, they're aware and starving.
[ترجمه ترگمان]و به خاطر این که آن ها یک سری از جنبه های گوناگون زندگی فولر را در نظر گرفته اند، آن ها می دانند و گرسنگی می کشند
[ترجمه گوگل]و به این دلیل که آنها یک سری مبهم از یک نگاه کلی از یک زندگی کامل تر داده اند، آنها آگاه و گرسنه هستند

14. She pushed back the warm honeyed tendrils of her hair from her neck, allowing a tantalising breeze to fan her skin.
[ترجمه ترگمان]او حلقه های گرم و شیرین موی او را از گردنش عقب کشید و به یک باد آزار دهنده اجازه داد تا از پوست او خوشش بیاید
[ترجمه گوگل]او او را از گردن او تیزهوشان گرم از موهای خود محروم کرد، و اجازه می داد یک نسیم خیره کننده برای فدا کردن پوست او باشد


کلمات دیگر: