uncollected، فراهم نشده
uncollected
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of collected.
• متضاد: collected
• متضاد: collected
• not collected, not gathered, not levied
جملات نمونه
1. The uncollected garbage mounts in city streets.
[ترجمه ترگمان]The uncollected در خیابان های شهر جمع می شوند
[ترجمه گوگل]جمع آوری زباله جمع آوری شده در خیابان های شهر
[ترجمه گوگل]جمع آوری زباله جمع آوری شده در خیابان های شهر
2. If uncollected, they will be held on the door at the venue.
[ترجمه ترگمان]اگر uncollected باشد، آن ها را در محل برگزار خواهند کرد
[ترجمه گوگل]در صورت عدم جمع آوری، آنها در محل برگزاری مسابقه برگزار خواهند شد
[ترجمه گوگل]در صورت عدم جمع آوری، آنها در محل برگزاری مسابقه برگزار خواهند شد
3. Bursting sacks of uncollected refuse lay in heaps.
[ترجمه ترگمان]کیسه های پر Bursting که حمل می کردند در میان توده های انبوه پراکنده بودند
[ترجمه گوگل]کیسه های انفجاری از انهدام غیرقانونی در انبوه قرار دارند
[ترجمه گوگل]کیسه های انفجاری از انهدام غیرقانونی در انبوه قرار دارند
4. A woman walks past piles of uncollected garbage in Thessaloniki, Greece.
[ترجمه ترگمان]یک زن از past زباله uncollected در تسالونیکی، یونان عبور می کند
[ترجمه گوگل]زنی از یک زباله جمع آوری نشده در یک جزیره ی تسالونیکی عبور می کند
[ترجمه گوگل]زنی از یک زباله جمع آوری نشده در یک جزیره ی تسالونیکی عبور می کند
5. The average daily balance less the float ( uncollected funds).
[ترجمه ترگمان]متوسط تراز روزانه کم تر از وجه شناور است (سرمایه uncollected)
[ترجمه گوگل]تعرفه روزانه ماهیانه کمتر از شناور (صندوق جمع آوری نشده)
[ترجمه گوگل]تعرفه روزانه ماهیانه کمتر از شناور (صندوق جمع آوری نشده)
6. Certificates will be destroyed uncollected for ONE year.
[ترجمه ترگمان]گواهی ها به مدت یک سال نابود خواهند شد
[ترجمه گوگل]گواهینامه ها برای یک سال نابود خواهند شد
[ترجمه گوگل]گواهینامه ها برای یک سال نابود خواهند شد
7. Each year the federal government loses billions of uncollected taxes because of the underground economy.
[ترجمه ترگمان]هر ساله دولت فدرال بیلیون ها مالیات از مالیات را به دلیل اقتصاد زیر زمینی از دست می دهد
[ترجمه گوگل]هر ساله دولت فدرال به علت اقتصاد زیرزمینی میلیاردها مالیات غیرقانونی را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]هر ساله دولت فدرال به علت اقتصاد زیرزمینی میلیاردها مالیات غیرقانونی را از دست می دهد
8. Then I thanked uncollected my prize in a hurry.
[ترجمه ترگمان]آن وقت با عجله از uncollected تشکر کردم
[ترجمه گوگل]سپس از جایزه من در عجله غافلگیر شدم
[ترجمه گوگل]سپس از جایزه من در عجله غافلگیر شدم
9. Financial meltdown, with that most visible, third world symbol of a municipality in crisis: piles of uncollected rubbish.
[ترجمه ترگمان]بحران مالی، با آشکار شدن بیش از حد، نماد جهانی سوم شهرداری در بحران: توده ای از زباله uncollected
[ترجمه گوگل]فروپاشی مالی، با آن بیشتر قابل مشاهده، نماد سوم جهان از یک شهرداری در شمع های بحرانی از زباله جمع آوری نشده است
[ترجمه گوگل]فروپاشی مالی، با آن بیشتر قابل مشاهده، نماد سوم جهان از یک شهرداری در شمع های بحرانی از زباله جمع آوری نشده است
10. At the same time, the government lost millions in interest not earned while taxes, fees, and fines went uncollected.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، دولت میلیون ها دلار سود خود را از دست نداده است، در حالیکه مالیات، عوارض و جریمه ها افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]در عین حال، دولت میلیون ها دلاری را از دست داد، در حالی که مالیات ها، هزینه ها و جریمه ها جمع آوری نشده بود
[ترجمه گوگل]در عین حال، دولت میلیون ها دلاری را از دست داد، در حالی که مالیات ها، هزینه ها و جریمه ها جمع آوری نشده بود
11. Update of amount paid for invoices by customers allows calculation of uncollected revenue outstanding.
[ترجمه ترگمان]به روز رسانی مقدار پرداختی بابت فاکتورها توسط مشتریان امکان محاسبه درآمد uncollected را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]به روز رسانی مبلغی که برای مشتریان صورتحساب پرداخت می شود، امکان محاسبه درآمد غیرقانونی را به حساب می آید
[ترجمه گوگل]به روز رسانی مبلغی که برای مشتریان صورتحساب پرداخت می شود، امکان محاسبه درآمد غیرقانونی را به حساب می آید
12. In another recent incident, the body of a deceased patient was left, uncleaned and uncollected, on an open ward for more than eight hours, placing hospital staff and other patients at risk.
[ترجمه ترگمان]در یک حادثه اخیر، جسد یک بیمار درگذشته، uncleaned و uncollected، در یک بخش باز برای بیش از هشت ساعت، قرار داده شد و کارکنان بیمارستان و سایر بیماران را در معرض خطر قرار دادند
[ترجمه گوگل]در یکی دیگر از حوادث اخیر، بدن یک بیمار مرده، بیش از هشت ساعت باقی مانده، ناپایدار و جمع آوری شده، در بیمارستان بستری قرار گرفته و کارکنان بیمارستان و دیگر بیماران را در معرض خطر قرار داده است
[ترجمه گوگل]در یکی دیگر از حوادث اخیر، بدن یک بیمار مرده، بیش از هشت ساعت باقی مانده، ناپایدار و جمع آوری شده، در بیمارستان بستری قرار گرفته و کارکنان بیمارستان و دیگر بیماران را در معرض خطر قرار داده است
13. Now, Abidjan, afloat on watery lagoons, is parched, its citizenry athirst yet fearful of stepping out into the streets, where bodies lie uncollected and the smell of death emanates.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، آبیجان، که در تالاب های آبکی است، تشنه است، شهروندان آن تشنه این هستند که به خیابان ها بیایند، جایی که اجساد در آنجا قرار دارند و بوی مرگ ناشی می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، آبیدجان، در دریاچه های آبریز شناور شده است، خشک شده است، شهروندان خود را آرام تر از آن هنوز ترس از خروج از خیابان ها، جایی که جسم بدن غوطه ور نشده و بوی مرگ منتشر می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، آبیدجان، در دریاچه های آبریز شناور شده است، خشک شده است، شهروندان خود را آرام تر از آن هنوز ترس از خروج از خیابان ها، جایی که جسم بدن غوطه ور نشده و بوی مرگ منتشر می شود
14. Upon expiration of the aforementioned 30 - day period, uncollected Reward $ will be forfeited automatically without notice.
[ترجمه ترگمان]پس از انقضای دوره ۳۰ روزه ذکر شده، پاداش نقدی بدون توجه به صورت خودکار از دست خواهد رفت
[ترجمه گوگل]پس از انقضای دوره 30 روزه فوق، پاداش Uncollected $ به صورت خودکار بدون اطلاع قبلی محروم خواهد شد
[ترجمه گوگل]پس از انقضای دوره 30 روزه فوق، پاداش Uncollected $ به صورت خودکار بدون اطلاع قبلی محروم خواهد شد
کلمات دیگر: