(امریکا - عامیانه) جوان تحصیل کرده و پر درآمد، تازه به دوران رسیده
yuppie
(امریکا - عامیانه) جوان تحصیل کرده و پر درآمد، تازه به دوران رسیده
انگلیسی به فارسی
(آمریکا - عامیانه) جوان تحصیل کرده و پر درآمد، تازه به دوران رسیده
yuppie
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) any young urban professional who is ambitious, upwardly mobile, materialistic, faddish, or the like.
• مشابه: bourgeois
• مشابه: bourgeois
• "young urban professional", (slang term for) young wealthy successful person
yuppies are young middle class people who earn a lot of money and spend it on expensive possessions and activities.
yuppies are young middle class people who earn a lot of money and spend it on expensive possessions and activities.
مترادف و متضاد
young upwardly mobile professional
Synonyms: button-down, clone, conspicuous consumer, suit, three-piecer, urban professional, white-collar worker
جملات نمونه
1. It used to be only the City yuppie, but now most people can afford a mobile phone.
[ترجمه ترگمان]قبلا تنها شهر yuppie بود، اما امروزه بسیاری از مردم استطاعت پرداخت یک تلفن همراه را دارند
[ترجمه گوگل]این فقط یوپه شهر بود، اما در حال حاضر اکثر مردم می توانند یک تلفن همراه را تحمل کنند
[ترجمه گوگل]این فقط یوپه شهر بود، اما در حال حاضر اکثر مردم می توانند یک تلفن همراه را تحمل کنند
2. He had on what you'd now call a yuppie look - baggy trousers and braces.
[ترجمه ترگمان]او روی چیزی بود که حالا با یک شلوار گشاد و شلوار گشاد و بند شلوار می نامید
[ترجمه گوگل]او تا به حال به آنچه که شما می خواهم در حال حاضر با یک نگاه Yuppie - شلوار Baggy و braces
[ترجمه گوگل]او تا به حال به آنچه که شما می خواهم در حال حاضر با یک نگاه Yuppie - شلوار Baggy و braces
3. Corporate yuppie culture is oozing insidiously into the development world and the old order is slowly and inexorably crumbling.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ yuppie شرکتی insidiously به دنیای توسعه دارد و نظم قدیمی به کندی و بی وقفه رو به فروریختن است
[ترجمه گوگل]فرهنگ یوپیپ شرکتی به صورت دشمن به دنیای توسعه تبدیل شده است و نظم قدیمی آهسته و بی وقفه در حال فرو ریختن است
[ترجمه گوگل]فرهنگ یوپیپ شرکتی به صورت دشمن به دنیای توسعه تبدیل شده است و نظم قدیمی آهسته و بی وقفه در حال فرو ریختن است
4. A bit twee, I thought, for a prototype Yuppie like Jo.
[ترجمه ترگمان]با خودم گفتم: کمی twee، برای نمونه اولیه نمونه اولیه مثل جو
[ترجمه گوگل]کمی فکر کردم، برای یک نمونه Yuppie مانند Jo
[ترجمه گوگل]کمی فکر کردم، برای یک نمونه Yuppie مانند Jo
5. The word "yuppie" is a coinage of the 1960s which found a new fame in the 1980s.
[ترجمه ترگمان]واژه \"yuppie\" یکی از سکه های دهه ۱۹۶۰ است که در دهه ۱۹۸۰ شهرت جدیدی پیدا کرد
[ترجمه گوگل]کلمه 'yuppie' یک سکه از دهه 1960 است که شهرت جدیدی در دهه 1980 پیدا کرده است
[ترجمه گوگل]کلمه 'yuppie' یک سکه از دهه 1960 است که شهرت جدیدی در دهه 1980 پیدا کرده است
6. But it might well appeal to yuppie climbers.
[ترجمه ترگمان]اما ممکن است به خوبی از کوهنوردان محافظت کند
[ترجمه گوگل]اما ممکن است به کوهنوردان یوپیپی نیز جذاب باشد
[ترجمه گوگل]اما ممکن است به کوهنوردان یوپیپی نیز جذاب باشد
7. We discussed what a yuppie was in more detail.
[ترجمه ترگمان]ما با جزئیات بیشتر در مورد این موضوع بحث کردیم
[ترجمه گوگل]ما درباره یوپگی جزئیات بیشتری صحبت کردیم
[ترجمه گوگل]ما درباره یوپگی جزئیات بیشتری صحبت کردیم
8. They created the teenager, the yuppie, the baby boomer, the singleton and the metrosexual.
[ترجمه ترگمان]آن ها نوجوان، the yuppie، the baby، the و the را خلق کردند
[ترجمه گوگل]آنها نوجوان، یوپی، کودک بومر، تک تک و متروجنس را ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]آنها نوجوان، یوپی، کودک بومر، تک تک و متروجنس را ایجاد کردند
9. My friend is a yuppie. He lives in a huge house in Beverly Hill and earn $ 8000 a year.
[ترجمه ترگمان]دوستم یک yuppie است او در خانه ای بزرگ در بورلی هیل زندگی می کند و سالی ۸۰۰۰ دلار درآمد دارد
[ترجمه گوگل]دوست من yuppie است او در یک خانه بزرگ در بورلی هیل زندگی می کند و سالانه 8000 دلار درآمد دارد
[ترجمه گوگل]دوست من yuppie است او در یک خانه بزرگ در بورلی هیل زندگی می کند و سالانه 8000 دلار درآمد دارد
10. My friend is a yuppie. He lives in a huge house in Manhattan.
[ترجمه ترگمان] دوست من یه yuppie اون توی یه خونه بزرگ تو \"منهتن\" زندگی میکنه
[ترجمه گوگل]دوست من yuppie است او در یک خانه بزرگ در منهتن زندگی می کند
[ترجمه گوگل]دوست من yuppie است او در یک خانه بزرگ در منهتن زندگی می کند
11. This guy is a superficial yuppie with no intellect whatsoever.
[ترجمه ترگمان]این یارو یه آدم سطحی هست که هیچ ایده ای نداره
[ترجمه گوگل]این پسر yuppie سطحی با هیچ عقل نیست
[ترجمه گوگل]این پسر yuppie سطحی با هیچ عقل نیست
12. Anyway, that's a yuppie joint.
[ترجمه ترگمان]به هر حال این مشترکه
[ترجمه گوگل]به هر حال، این یوپیپی است
[ترجمه گوگل]به هر حال، این یوپیپی است
13. The Porsche 911 reminds me of the worst parts of the yuppie era.
[ترجمه ترگمان]پورشه ۹۱۱ مرا به یاد بدترین قسمت های دوران yuppie می اندازد
[ترجمه گوگل]پورشه 911 مرا به بدترین قسمت دوران یوپیایی یاد می دهد
[ترجمه گوگل]پورشه 911 مرا به بدترین قسمت دوران یوپیایی یاد می دهد
14. Unlike 30 years ago, there are some rules that neo-hippie, former hippie and yuppie celebrants alike will want to follow.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف ۳۰ سال پیش، قوانینی وجود دارند که \"هیپی\"، \"هیپی\" و \"yuppie celebrants\" هستند که می خواهند از آن پیروی کنند
[ترجمه گوگل]بر خلاف 30 سال پیش، برخی از قوانین وجود دارد که نئو هیپی، هوپ سابق هیپ ها و یوپگین به طور یکسان می خواهند پیروی کنند
[ترجمه گوگل]بر خلاف 30 سال پیش، برخی از قوانین وجود دارد که نئو هیپی، هوپ سابق هیپ ها و یوپگین به طور یکسان می خواهند پیروی کنند
پیشنهاد کاربران
کسی که در شهره و به سبک پولدارا زندگی میکنه معمولا جوگیر
نوکیسه! تازه به دوران رسیده!
کلمات دیگر: