کلمه جو
صفحه اصلی

youthfulness

انگلیسی به فارسی

جوان بودن


انگلیسی به انگلیسی

• quality of being youthful, quality of being young (immature, childish; vigorous, active)

جملات نمونه

1. I wonder at her perennial youthfulness.
[ترجمه ترگمان]من در این فکر بودم که چگونه او را دوست دارم
[ترجمه گوگل]من در جوانی چند ساله خودم را متعجب می کنم

2. Lorne wanted reassurance about his youthfulness, athleticism and general popularity.
[ترجمه ترگمان]Lorne می خواست به جوانی، athleticism و شهرت عمومی خود اطمینان خاطر بدهد
[ترجمه گوگل]لورن خواهان اطمینان در مورد جوان بودن، ورزشگری و محبوبیت عمومی بود

3. It shows every sign of youthfulness and intense feeling, but absolutely no sign of technical immaturity.
[ترجمه ترگمان]این نمایش هر نشانه ای از جوانی و احساس قوی را نشان می دهد، اما مطلقا هیچ نشانه ای از عدم بلوغ فنی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد هر نشانه ای از جوان و احساس شدید، اما کاملا نشانه ای از عدم بلوغ فنی است

4. Rachel allowed herself a brief smile at such youthfulness.
[ترجمه ترگمان]را شل به این جوانی لبخند کوتاهی زد
[ترجمه گوگل]راشل در چنین جوانی به او لبخند مختصری داد

5. His youthfulness was as striking as hers.
[ترجمه ترگمان]جوانی مثل او به هیجان آمده بود
[ترجمه گوگل]جوانگی او نیز به همان اندازه شگفت انگیز بود

6. Youthfulness is a matter of attitude to life, not of the year of birth.
[ترجمه ترگمان]youthfulness یک مساله نگرش به زندگی است، نه سال تولد
[ترجمه گوگل]جوان بودن موضوع نگرش نسبت به زندگی است نه سال تولد

7. Its campus is beautiful and filled with youthfulness and vitality.
[ترجمه ترگمان]پردیس آن زیبا و سرشار از جوانی و سرزندگی است
[ترجمه گوگل]محوطه دانشگاه آن زیبا و پر از جوان و زنده گی است

8. Her look of youthfulness made her seem neither hard nor dull, but only primitive and pure.
[ترجمه ترگمان]طراوت جوانی او را نه کسل و نه کسل می کرد، بلکه بدوی و خالص می نمود
[ترجمه گوگل]نگاه او از جوان بودن او را به نظر می رسد نه سخت و نه کسل کننده است، اما فقط ظاهری و خالص است

9. Much was made at the time of the Prince's engagement of the youthfulness and consequent innocence of his bride.
[ترجمه ترگمان]در زمان نامزدی شاهزاده واسیلی و نیز بی گناهی عروس خود خیلی چیزها درست شده بود
[ترجمه گوگل]در زمان دخالت پرنس از جوانی و بی عدالتی عروس او خیلی زیاد ساخته شد

10. Smoothly synchronised endocrine function, an intrinsic factor in determining youthfulness, is also notoriously liable to become unbalanced through stress.
[ترجمه ترگمان]Smoothly (endocrine synchronised synchronised endocrine)، یک عامل ذاتی در تعیین youthfulness، به طور آشکاری ممکن است از طریق استرس، نامتعادل شود
[ترجمه گوگل]تابع غدد درون ریز هماهنگ شده، یک عامل ذاتی در تعیین جوان بودن، همچنین به شدت در معرض نامطلوب استرس است

11. I must say again that I heartily admire your gallantry and youthfulness.
[ترجمه ترگمان]باز هم باید بگویم که از صمیم قلب، gallantry و جوانی شما را تحسین می کنم
[ترجمه گوگل]من باید دوباره بگویم که من به شدت با تحسین و آرامش شما جوانان را تحسین می کنم

12. May the elders have happiness, and with more age have more youthfulness.
[ترجمه ترگمان]بزرگان در ماه مه سعادت دارند، و با سن بیشتر، شادابی بیشتری دارند
[ترجمه گوگل]بزرگان می توانند شادی داشته باشند و با سن بیشتری جوان تر می شوند

13. Take time to play, it is the foundation of youthfulness.
[ترجمه ترگمان]زمان بگذارید و بازی کنید، این پایه جوانی است
[ترجمه گوگل]وقت خود را صرف بازی کنید، این پایه ی جوان است

14. It would never do to appear sedate and elderly before Melanie's sweet youthfulness.
[ترجمه ترگمان]این کار هرگز با وقار و پیری در برابر جوانی شیرین ملانی جلوه نمی کرد
[ترجمه گوگل]هرگز پیش از ظهور جوانان ملانی، به نظر می رسد که آرام و سالم نیست

پیشنهاد کاربران

طراوت


کلمات دیگر: