کلمه جو
صفحه اصلی

cut away


دامن گرد,نیم تنه دامن گرد، (در ساختن مدل ساختمان و غیره) مقطع، برین، بریده، دیاگرام، شما، نمودار، ترسیمه، کروکی، (جامه) کت دامن باز (کت مردانه که یک دکمه دارد و ویژه ی مراسم رسمی روزانه است) (cutaway coat هم می گویند)، کروکی a cutaway view نمای مقطع، نمای برین، نمای عرضی

انگلیسی به فارسی

قطع کردن


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of a coat, tapering downward from the waist toward the tails at the back.

(2) تعریف: having part of the outside cut away so the inside may be seen.

- The display model has a cutaway abdomen that shows the interior of the stomach.
[ترجمه ترگمان] مدل نمایشی دارای یک برش شکم است که درون شکم را نشان می دهد
[ترجمه گوگل] مدل نمایش داده شده دارای شکلی است که داخل شکم را نشان می دهد
اسم ( noun )
(1) تعریف: a man's formal daytime coat with sides tapering toward tails at the back.

(2) تعریف: a switch from one scene to another in a film, used to create suspense, show a simultaneous event, or the like; cutaway shot.

• cut off (e.g., "i asked my son to cut away the branches that stick out on the tree"); move fast to another scene or focus on something else when filming (e.g., "while filming the war scene, the director shouted 'cut away now!' when the soldier was wounded ")
cutaway, formal jacket coat which is short in front and has long tails in the rear; model or illustration which has part of the exterior removed in order to show the interior
formal jacket coat which is short in front and has long tails in the rear; model or illustration which has part of the exterior removed in order to show the interior

دیکشنری تخصصی

[سینما] برش - برش انحرافی
[سینما] درون برش - نمای واسطه - نمای ارتباطی - برش خروجی - شات رابط واسطه - بریدن و جدا شدن - برون برش - برون برش (برش به نمای فرعی یا لایی ) - به هم چسباندن دو قسمت از یک واقعه

جملات نمونه

1. a cutaway view
نمای مقطع،نمای برین،نمای عرضی

2. He cut away the material which he didn't need.
[ترجمه ترگمان]چیزی را که نیاز نداشت قطع کرد
[ترجمه گوگل]او موادی را که او نیازی به آن نداشت، برش داد

3. Using a sharp knife, cut away the pith and peel from both fruits.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک چاقوی تیز، مغز و پوست هر دو میوه ها را ببرید
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک چاقوی تیز، ساقه و پوست را از هر دو میوه برش دهید

4. Cut away, children! The motorcade is starting.
[ترجمه ترگمان]بچه ها را ببرید، بچه ها! کاروان موتوری در حال حرکت است
[ترجمه گوگل]فرزندانتان را برید اتوبوس شروع می شود

5. Cut away all the dead wood.
[ترجمه ترگمان] همه چوب ها رو از بین ببر
[ترجمه گوگل]تمام چوب مرده را برید

6. They cut away all the dead branches from the tree.
[ترجمه ترگمان]آن ها همه شاخه های مرده را از درخت جدا کردند
[ترجمه گوگل]آنها تمام شاخه های مرده را از درخت قطع کردند

7. The collar was cut away according to the fashion.
[ترجمه ترگمان]یقه مطابق مد شده بود
[ترجمه گوگل]یقه بر اساس مد بریده شد

8. Use a sharp knife to cut away the spare pastry.
[ترجمه ترگمان]از یک چاقوی تیز برای جدا کردن شیرینی اضافی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]از یک چاقوی تیز استفاده کنید تا شیرینی یدکی را از بین ببرد

9. He threw his gun and cut away.
[ترجمه ترگمان]تفنگش را بالا برد و آن را برید
[ترجمه گوگل]او اسلحه خود را انداخت و دور بریزید

10. Cut away any dead branches.
[ترجمه ترگمان] هر شاخه مرده رو از بین ببر
[ترجمه گوگل]هر شاخه مرده را بردارید

11. Check dahlias in store and cut away any rotten parts before dusting with fungicide.
[ترجمه ترگمان]dahlias را چک کن و قبل از گردگیری با fungicide قسمت های پوسیده را از هم جدا کن
[ترجمه گوگل]قبل از گرد و غبار کردن با قارچ کش، قطعات دندانی را در فروشگاه نگهداری کنید و قبل از گرد و غبار آنرا بریزید

12. It is slightly cut away at the rear and so doesn't put pressure on the Achilles tendon.
[ترجمه ترگمان]آن در قسمت عقب کمی بریده می شود و بنابراین فشار به تاندون آشیل فشار وارد نمی کند
[ترجمه گوگل]این کمی به عقب بریده شده است و بنابراین بر تاندون آشیل فشار نمی آورد

13. Cut away and down behind the bud in a gentle curve.
[ترجمه ترگمان]در یک منحنی آرام از پشت غنچه و پایین ببرید
[ترجمه گوگل]پایین و پایین پشت جوانه را در منحنی ملایم بریزید

14. She cut away the corners to form a circle.
[ترجمه ترگمان]گوشه ها را برید تا دایره ای تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]او دور گوشه ها را برای تشکیل یک دایره قطع کرد

15. A worn braid feels rough and is best cut away and the line joined by a blood knot.
[ترجمه ترگمان]موی بافته رو به سایش حس خشنی دارد و بهترین حالت برش را دارد و خط با یک گره خون به هم متصل می شود
[ترجمه گوگل]طناب پوشانده احساس خشنودی میکند و بهتر است از بین برود و خط با گره خون متصل شود

16. I asked the cameraman to give me some cutaways for the interviews.
[ترجمه ترگمان]من از the خواستم که برای مصاحبه چیزی به من بدهد
[ترجمه گوگل]من از کارگردان سینما خواسته بودم مصاحبه هایی را برای من انجام دهم

17. Firstly, it is reflected and given direction by the cut-away skull bone, acting as a parabolic reflector.
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، آن توسط استخوان جمجمه جدا شده بازتاب داده می شود و به عنوان یک رفلکتور سهمی وار عمل می کند
[ترجمه گوگل]در مرحله اول، منعکس شده و جهت توسط استخوان جمجمه برش داده می شود، به عنوان یک بازتابنده پارابولی عمل می کند

18. Each station has a cutaway wall, framed behind thick glass, showing the strata through which the archaeologists dug.
[ترجمه ترگمان]هر ایستگاه دارای یک دیوار برشی است که پشت شیشه ضخیم قرار دارد و لایه های را نشان می دهد که باستان شناسان در آن حفر شده اند
[ترجمه گوگل]هر ایستگاه دارای یک دیوار برش است که در پشت شیشه ی ضخیم قرار دارد، و نشانگر چیدمان هایی است که باستان شناسان کشف می کنند

19. A cut-away view would show the relative size of the larger plants and indicate where they grew in relation to the banks.
[ترجمه ترگمان]یک نمای دور از برش، اندازه نسبی نیروگاه های بزرگ تر را نشان می دهد و نشان می دهد که آن ها در رابطه با بانک ها رشد می کنند
[ترجمه گوگل]یک نمای برش، اندازه نسبی گیاهان بزرگتر را نشان می دهد و نشان می دهد که در آن نسبت به بانک ها افزایش یافته است

20. With style, cutaway sides, thin straps on the back.
[ترجمه ترگمان]با سبک، دو طرف، تسمه های نازک روی پشته
[ترجمه گوگل]با سبک، طرف مقابل، نوارهای نازک در پشت

21. A cutaway marks the relevant pin on the socket and their may also be a figure 1 painted on the motherboard.
[ترجمه ترگمان]یک برش که پین مربوطه را بر روی سوکت نشان می دهد و ممکن است یک شکل ۱ باشد که روی the کشیده شده است
[ترجمه گوگل]یک قطعه پین ​​مربوطه را در سوکت نشان می دهد و همچنین ممکن است یک شکل 1 بر روی مادربرد باشد

22. There's a double cutaway arrangement and it's a very different body shape from any jazz guitar that I've seen.
[ترجمه ترگمان]از هر نوع گیتار جاز که دیده بودم شکل خیلی متفاوتی دارد
[ترجمه گوگل]یک دکمه دوتایی وجود دارد و این شکل بدن بسیار متفاوت از هر گیتار جاز است که من دیده ام

23. He noticed that the ghost was smartly dressed in a cut-away coat with gilt buttons, a stand-up collar and Scotch cap.
[ترجمه ترگمان]او متوجه شد که روح با لباسی بسیار آراسته با دکمه های طلایی و یقه بلند و کلاه اسکاتلندی پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که شبح هوشمندانه در یک کت برش با دکمه های زره ​​پوش، یقه ایستاده و کلاه اسکاچ پوشانده شده است

24. Cutaway View of the extrusion Press.
[ترجمه ترگمان]نمای کلی از فشار قالب ها
[ترجمه گوگل]Cutaway نمایش اکستروژن را فشار دهید

25. Left: The Brennan model, with a cutaway showing the location of the two gyroscopes.
[ترجمه ترگمان]چپ: مدل برنان، با یک برش که موقعیت دو ژیروسکوپ را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]چپ: مدل Brennan، با یک خط کش نشان می دهد محل دو ژیروسکوپ

26. a cutaway picture of the inside of a nuclear reactor.
[ترجمه ترگمان]یک تصویر متفاوت از داخل یک رآکتور هسته ای
[ترجمه گوگل]یک تصویر برش از داخل یک راکتور هسته ای

27. Formal dress remained similar . The cutaway, dinner jacket or tails were chosen according to the occasion.
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی شبیه هم بود کت یا کت و کت با توجه به موقعیت انتخاب شده اند
[ترجمه گوگل]لباس رسمی باقی ماند کت و شلوار، کت شلوار یا دم به ترتیب انتخاب شدند

28. Also on display will be a 1/20-scale cutaway model of the flagship A380, providing a view of a typical interior layout on the world's largest passenger aircraft.
[ترجمه ترگمان]همچنین در صفحه نمایش، یک مدل برش ۱ \/ ۲۰ مقیاس از درجه دریایی A۳۸۰ وجود خواهد داشت، که نمایی از طرح کلی داخلی را بر روی بزرگ ترین هواپیمای مسافربری دنیا فراهم می کند
[ترجمه گوگل]همچنین بر روی صفحه نمایش یک مدل کراوات 1/20 در مقیاس A380 گل سرسبد، ارائه یک دید کلی از طرح داخلی داخلی در بزرگترین هواپیمای مسافری جهان است

29. Combined with 3D solid modeling, the classification of cutaway drawing and cutaway plane are introduced.
[ترجمه ترگمان]ترکیبی با مدل سازی سه بعدی سه بعدی، طبقه بندی طراحی برش و صفحه برش را معرفی می کنند
[ترجمه گوگل]همراه با مدل سازی سه بعدی جامد، طبقه بندی کشش قطعه و هواپیما برش داده شده معرفی می شود

30. Cutaway of the PW 4000112 - in ( 28 48 cm ) gas turbine engine, showing fan bypass section.
[ترجمه ترگمان]cutaway of PW ۴۰۰۰۱۱۲ - in (۲۸ ۴۸ سانتی متر)موتور توربین گاز، که بخش bypass بادبزن را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]قطع PW 4000112 - در (28 48 سانتی متر) موتور توربین گاز، نشان می دهد بخش بوسیله فن

پیشنهاد کاربران

برش خورده

قطع کردن، جدا کردن sever


کلمات دیگر: