کلمه جو
صفحه اصلی

young girl

انگلیسی به انگلیسی

• girl of a young age; woman of a young age

جملات نمونه

1. He was superseded by a young girl for the post.
[ترجمه ترگمان]یک دختر جوان را به جای پست به جای دیگری برده بود
[ترجمه گوگل]او توسط یک دختر جوان برای پست جایگزین شد

2. They befriended the young girl, providing her with food and shelter.
[ترجمه ترگمان]آن ها با دختر جوان دوست شدند و او را با غذا و سرپناه تامین کردند
[ترجمه گوگل]آنها دختر جوان را دوست داشتند و غذا و پناهگاه او را فراهم می کردند

3. A young girl and her little brother were seriously hurt when a car ploughed into them on a crossing.
[ترجمه ترگمان]یک دختر جوان و برادر کوچک او هنگام عبور کردن به آن ها صدمه می خوردند
[ترجمه گوگل]یک دختر جوان و برادر کوچک او به طور جدی آسیب دیده بود، زمانی که یک ماشین به آنها بر روی عبور عبور کرد

4. As a young girl, she spent every weekend riding her pony.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دختر جوان، تمام آخر هفته را با اسب her می گذراند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک دختر جوان، او هر آخر هفته را صرف اسب خود کرد

5. Bad companions had debauched the young girl.
[ترجمه ترگمان]رفقای بد دخترک هرزه را گمراه کرده بودند
[ترجمه گوگل]اصحاب بد، دختر جوان را گمراه کرده بودند

6. The young girl had a gold chain about her neck.
[ترجمه ترگمان]دختر جوان زنجیر طلایی دور گردنش بود
[ترجمه گوگل]دختر جوان زنجیر طلایی در گردنش داشت

7. This was a savage attack on a defenceless young girl.
[ترجمه ترگمان]این یک حمله وحشیانه به یک دختر بی دفاع بود
[ترجمه گوگل]این یک حمله وحشیانه به یک دختر جوان بی دفاع بود

8. Matthews was in earnest conversation with a young girl.
[ترجمه ترگمان]متیو \"با یه دختر جوان خیلی جدی صحبت می کرد\"
[ترجمه گوگل]متیو در صحبت جدی با یک دختر جوان بود

9. The young girl adorned herself with jewels.
[ترجمه ترگمان]دختر جوان خود را با جواهرات آراسته بود
[ترجمه گوگل]دختر جوان خود را با جواهرات تزئین کرد

10. What does a young girl like you want with an old crock like me?
[ترجمه ترگمان]یک دختر جوان مثل تو با یک مشت پیر مثل من چه کار می کند؟
[ترجمه گوگل]یک دختر جوان مانند شما می خواهید با یک قلعه قدیمی مثل من چه می خواهید؟

11. He was pensioned off and replaced with a young girl.
[ترجمه ترگمان]او رفت و با یک دختر جوان جایگزین شد
[ترجمه گوگل]او بازنشسته شد و با یک دختر جوان جایگزین شد

12. The gentleman is besotted by a beautiful young girl.
[ترجمه ترگمان]این آقا با یک دختر زیبا و زیبا besotted
[ترجمه گوگل]نجیب زاده توسط یک دختر جوان زیبا محاصره شده است

13. The trip seemed rather daunting for a young girl.
[ترجمه ترگمان]سفر به نظر کمی ترسناک می رسید برای یک دختر جوان
[ترجمه گوگل]این سفر برای یک دختر جوان به نظر می رسید

14. A young girl came up to me and asked for money.
[ترجمه ترگمان]یک دختر جوان به طرف من آمد و تقاضای پول کرد
[ترجمه گوگل]یک دختر جوان به من آمد و از پول خواسته بود

پیشنهاد کاربران

دخترک، دخترجوان، دختر نوجوان


کلمات دیگر: