کلمه جو
صفحه اصلی

حرامیه

لغت نامه دهخدا

حرامیة. [ ح َ می ی َ ] (اِخ ) محله ای به کوفه که بنوحرام کرده اند. (منتهی الارب ).


( حرامیة ) حرامیة.[ ح َ می ی َ ] ( اِخ ) آبی ازآن بنی زنباع از بنی عمروبن کلاب است که تا نزدیک نسیر میرسد. ( معجم البلدان ).

حرامیة. [ ح َ می ی َ ] ( اِخ ) محله ای به کوفه که بنوحرام کرده اند. ( منتهی الارب ).

حرامیة.[ ح َ می ی َ ] (اِخ ) آبی ازآن بنی زنباع از بنی عمروبن کلاب است که تا نزدیک نسیر میرسد. (معجم البلدان ).



کلمات دیگر: