کلمه جو
صفحه اصلی

uncleanly


ناپاک، کثیف، پلید، شوخگن، ناپاکانه، به طور کثیف

انگلیسی به فارسی

ناپاک، کثیف، پلید، شوخگن


ناپاکانه، به طور کثیف


ناخالص


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: uncleanliness (n.)
• : تعریف: not clean or cleanly.
متضاد: cleanly
قید ( adverb )
• : تعریف: in an unclean manner.
متضاد: dirtily, messily

• not cleanly, dirty
in an unclean manner; dirtily; in an impure way


کلمات دیگر: