کلمه جو
صفحه اصلی

tantalization

انگلیسی به فارسی

تندالیزاسیون


انگلیسی به انگلیسی

• act of tantalizing, act of tempting or teasing

جملات نمونه

1. Invade technology more and more towards tantalization, complicates, melts, and distributed melting to develop with the direction of scale indirectly.
[ترجمه ترگمان]فن آوری invade بیشتر و بیشتر نسبت به tantalization پیچیده می شود، ذوب می شود، ذوب می شود و ذوب می شود تا با جهت مقیاس به طور غیر مستقیم توسعه یابد
[ترجمه گوگل]تکنولوژی تهاجم بیشتر و بیشتر به سمت تانتالیزاسیون، پیچیده، ذوب و ذوب توزیع شده به طور غیر مستقیم به جهت مقیاس توسعه می یابد

2. Chinese contemporary music education marches toward the tantalization of disciplines. Correct understanding of the comprehensive educational idea can make music education practise tantalization well.
[ترجمه ترگمان]آموزش موسیقی معاصر چین به سمت the رشته ها حرکت می کند درک صحیح از ایده آموزشی جامع می تواند باعث شود که آموزش موسیقی به خوبی انجام شود
[ترجمه گوگل]آموزش موسیقی معاصر چینی به سمت تحریک کردن رشته ها راه می یابد درک درستی از ایده آموزش جامع می تواند آموزش موسیقی را به خوبی انجام دهد

3. His tantalization in Pontefract Castle is said to have resulted in his starving to death.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که tantalization در قلعه Pontefract منجر به مرگ او تا مرگ شده است
[ترجمه گوگل]گفته می شود که تندروی او در قلعه Pontefract باعث مرگ او شده است

4. But the deeper question etymologically is why torment through unsatisfied desire should be called tantalization.
[ترجمه ترگمان]اما سوال عمیق تر از این است که چرا باید از این خواسته ناراضی استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]اما مسئله عمیق از نظر اخلاقی، این است که چرا عذاب از طریق تمایل ناخوشایند باید به نام خشم و نفرت باشد

5. Sadisticum is telling the story of a man who seems to have just one challenge in his life, namely the tantalization and killing of his fellow men.
[ترجمه ترگمان]Sadisticum داستان مردی را روایت می کند که به نظر می رسد تنها یک چالش در زندگی خود، یعنی قتل و کشتن همنوعان خود دارد
[ترجمه گوگل]Sadisticum به داستان مردی می گوید که به نظر می رسد تنها یک چالش در زندگی اش دارد، یعنی تحریک و کشتن هموطنانش


کلمات دیگر: