کلمه جو
صفحه اصلی

tank car


(راه آهن) واگن نفتکش، واگن تانکر، واگن مخزن

انگلیسی به فارسی

(راه آهن) واگن نفتکش، واگن تانکر، واگن مخزن


ماشین تانک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a tanklike train car used to transport gases or liquids.

• carriage with a large container used for transporting liquids

جملات نمونه

1. The enemy tank car caught fire and set off a chain of explosions.
[ترجمه ترگمان]ماشین تانک دشمن آتش گرفت و زنجیره ای از انفجارها را به راه انداخت
[ترجمه گوگل]ماشین تانک دشمن آتش گرفت و یک زنجیره انفجار را راه اندازی کرد

2. The result is serious if accident occurs when tank car passes the city or country.
[ترجمه ترگمان]این امر در صورتی جدی است که تصادف هنگام عبور خودرو از شهر یا کشور رخ دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه آن جدی است اگر تصادف اتفاق می افتد زمانی که ماشین مخزن شهرستان یا کشور عبور می کند

3. In this article, the design of train tank car for liquefied petroleum gas is discussed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، طراحی خودرو مخزن قطار برای گاز مایع مایع مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، طراحی ماشین تانک قطار برای گاز مایع شده مورد بحث قرار گرفته است

4. Its entire cargo of milk splashed out of the tank cars willy-nilly and mixed ill puddles on the rain-sodden ground.
[ترجمه ترگمان]کل محموله شیر، خواهی نخواهی و گودال های ناشی از گودال های ناشی از باران بر روی زمین خیس از باران پاشیده شد
[ترجمه گوگل]کل کالای شیرش از ماشینهای مخزن به طور ناگهانی و مخلوط بیمار در زمین باران خشک شده پر شده است

5. Chlorine leak accidents could happen during the transportation by tank car and most leaks happen in safety accessories since there exists many air proof points in it.
[ترجمه ترگمان]نشت کلرین می تواند در طول حمل و نقل توسط ماشین مخزن رخ دهد و اغلب نشت در لوازم جانبی ایمنی رخ می دهد چون نقاط اثبات هوا در آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]حوادث ناشی از نشت کلر می تواند در حین حمل و نقل با استفاده از ماشین مخزن اتفاق بیفتد و بیشترین نشت در لوازم جانبی ایمنی رخ می دهد، زیرا در بسیاری از نقاط ضعف هوا وجود دارد

6. It uses the Elimination and absorption circuit without power to eliminate and absorb the entrance voltage of the tank car, and transform it into heat energy.
[ترجمه ترگمان]از حذف و جذب مدار جذبی بدون قدرت برای حذف و جذب ولتاژ ورودی خودرو استفاده می کند و آن را به انرژی گرمایی تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]این سیستم از سیستم حذف و جذب بدون قدرت برای از بین بردن و جذب ولتاژ ورودی ماشین مخزن استفاده می کند و آن را به انرژی گرمایی تبدیل می کند

7. This paper discussed a passive device which can eliminate the hazard of the static electricity in the tank car.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک وسیله غیرفعال را مورد بحث قرار داد که می تواند خطر الکتریسیته ساکن در ماشین مخزن را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]این مقاله یک دستگاه منفعل است که می تواند خطر الکتریکی استاتیک در ماشین مخزن را از بین ببرد

8. In whole fire, equipment of share of station of down hair - oil, tank car discards as useless.
[ترجمه ترگمان]در کل آتش، تجهیزات به اشتراک گذاشته شده از مو، روغن تانک به هر حال بی فایده است
[ترجمه گوگل]در کل آتش، تجهیزات سهم ایستگاه از موهای پایین - روغن، ماشین مخزن را دور انداختن به عنوان بی فایده است

9. In whole fire, equipment of share of station of burn down hair-oil, tank car discards as useless.
[ترجمه ترگمان]در کل آتش، تجهیزات به اشتراک گذاشته شده در محل سوزاندن مو - نفت، tank که به هدر می رود
[ترجمه گوگل]در کل آتش، تجهیزات سهم ایستگاه از سوختن روغن مو، ماشین مخزن بی مصرف است که بی فایده است

10. Example 2 : Stage of some factory hair - oil fills outfit dissolvent benzine for one car tank car.
[ترجمه ترگمان]مثال ۲: مرحله گروهی از مو - روغن کارخانه، outfit dissolvent را برای یک ماشین تانک خودرو پر می کند
[ترجمه گوگل]مثال 2 مرحله برخی موهای کارخانه - روغن یک بنزین حلال را برای یک ماشین مخزن ماشین پر می کند


کلمات دیگر: