1. cue learning
نشانه آموزی
2. cue in
(در تئاتر) مکالمه یا موسیقی را (در لحظه ی خاصی) آغاز کردن
3. (right) on cue
(درست) به موقع،(درست) در هنگام مناسب
4. follow somebody's cue
از کسی سرمشق گرفتن،به کسی اقتدا کردن
5. take one's cue from somebody
از دیگری سرمشق گرفتن،به اشاره ی دیگری کاری را آغاز کردن
6. the host started yawning, so that was our cue to leave
صاحب خانه شروع کرد به دهان دره کردن و ما فهمیدیم که هنگام رفتن است.
7. when she opens the window, it is our cue to rush into the room
وقتی او پنجره را باز می کند علامت این است که ما باید به درون اتاق هجوم بیاوریم.
8. Our success was the cue for other companies to press ahead with new investment.
[ترجمه ترگمان]موفقیت ما نشانه این بود که سایر شرکت ها با سرمایه گذاری جدید جلو بروند
[ترجمه گوگل]موفقیت ما نشانه ای برای شرکت های دیگر بود تا سرمایه گذاری های جدید را پیش ببرند
9. The actor missed his cue and came onto the stage late.
[ترجمه ترگمان]بازیگر دستش را از دست داد و دیر به صحنه آمد
[ترجمه گوگل]بازیگر نامزدی خود را از دست داد و دیر به مرحله رسید
10. I had never known him miss a cue.
[ترجمه ترگمان]من هرگز او را ندیده بودم که دست از دست بدهد
[ترجمه گوگل]من هرگز متوجه نشدم که نشانه ای از دست بدهم
11. I can't just cry on cue!
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم فریاد بزنم!
[ترجمه گوگل]من نمی توانم فقط روی نشانه گریه کنم!
12. When I nod my head, that's your cue to interrupt the meeting.
[ترجمه ترگمان]وقتی سرم را تکان می دهم، این علامت تو است که جلسه را قطع می کنم
[ترجمه گوگل]هنگامی که من سرم را می شکنم، این نشانه شماست که جلسه را قطع کنید
13. The studio manager will cue you in when it's your turn to sing.
[ترجمه ترگمان]مدیر استودیو وقتی نوبت شماست که آواز بخوانید به شما علامت خواهد داد
[ترجمه گوگل]هنگامی که نوبت شماست، مدیر استودیوی شما را به شما معرفی می کند
14. They all took their cue from their leader.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها نشانه رهبر خود را به دست گرفتند
[ترجمه گوگل]همه آنها رهبر خود را از دست دادند
15. The architects took their cue for the design of the new pub from the nearby Jacobean house, Aston Hall.
[ترجمه ترگمان]این معماران برای طراحی میخانه جدید از استون ویلا در همان نزدیکی، به مسیر خود رفتند
[ترجمه گوگل]معماران خط میخی را برای طراحی میخانه جدید از خانه ی Jacobean در آستون هال برگزیدند
16. Taking his cue from his companion, he apologized for his earlier display of temper.
[ترجمه ترگمان]از همراهی خود با او خداحافظی کرد و به خاطر نشان دادن خلق و خوی او عذرخواهی کرد
[ترجمه گوگل]او از طرف همسایه اش می گوید که نشانه ای از او می گیرد، او برای نمایش قبلی خود از عذر خواهی عذرخواهی کرد