unbridgeable
unbridgeable
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• not capable of being bridged, not able to be spanned
جملات نمونه
1. For many teachers, there existed an unbridgeable gulf between home and school life.
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از معلمان یک فاصله کانونی بین خانه و زندگی مدرسه وجود داشت
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از معلمان، یک خلیج غیر قابل تحمل وجود دارد بین زندگی در خانه و مدرسه
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از معلمان، یک خلیج غیر قابل تحمل وجود دارد بین زندگی در خانه و مدرسه
2. It appears, at times that there is an unbridgeable gap between what contemporary business uses and what the school does.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که گاهی اوقات یک فاصله کانونی بین آنچه که کسب وکار امروزی استفاده می کند و آنچه که مدرسه انجام می دهد وجود دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد، گاهی اوقات شکاف بین کارآمدی معاصر و آنچه که مدرسه انجام می دهد، شکافی غیر قابل تقسیم وجود دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد، گاهی اوقات شکاف بین کارآمدی معاصر و آنچه که مدرسه انجام می دهد، شکافی غیر قابل تقسیم وجود دارد
3. The story of Ruth illuminates for me the unbridgeable difference, rather than the similarity, between her situation and mine.
[ترجمه ترگمان]داستان روت بیشتر از شباهت بین موقعیت و موقعیت من برای من روشن می کند
[ترجمه گوگل]داستان روت برای من تفاوت های غیر قابل تحمل، به جای شباهت بین اوضاع و معدن، را روشن می کند
[ترجمه گوگل]داستان روت برای من تفاوت های غیر قابل تحمل، به جای شباهت بین اوضاع و معدن، را روشن می کند
4. It was an almost unbridgeable gulf.
[ترجمه ترگمان]شکاف تقریبا unbridgeable بود
[ترجمه گوگل]این یک خلیج تقریبا غیر قابل عبور بود
[ترجمه گوگل]این یک خلیج تقریبا غیر قابل عبور بود
5. Unbridgeable gaps existed between these three groups.
[ترجمه ترگمان]شکاف بین این سه گروه وجود داشت
[ترجمه گوگل]فاصله بین این سه گروه وجود دارد
[ترجمه گوگل]فاصله بین این سه گروه وجود دارد
6. He believed there was an unbridgeable gulf between him and his parents.
[ترجمه ترگمان]او معتقد بود که بین او و پدر و مادرش فاصله زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]او معتقد بود که خلیج غیر قابل عبور بین او و والدینش وجود دارد
[ترجمه گوگل]او معتقد بود که خلیج غیر قابل عبور بین او و والدینش وجود دارد
7. But the alternative is an unbridgeable gap between town and country – with children such as Zhao Ai stranded in poverty as his urban peers romp ahead.
[ترجمه ترگمان]اما این جایگزین شکاف بزرگی بین شهر و کشور است - با کودکانی مانند ژائو Ai که در فقر گرفتار شده و هم سن و سالان شهری او با یکدیگر بازی می کنند
[ترجمه گوگل]اما این جایگزین یک شکاف غیر قابل تحمل بین شهر و کشور است - با این که بچه ها مانند ژائو ایی در فقر به سر می برند و همسایگان شهری خود را به سمت آن حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]اما این جایگزین یک شکاف غیر قابل تحمل بین شهر و کشور است - با این که بچه ها مانند ژائو ایی در فقر به سر می برند و همسایگان شهری خود را به سمت آن حرکت می کنند
8. of an unbridgeable gap between ideal and reality, which unfolds as follows: A woman was speaking to her friend about her two beaus.
[ترجمه ترگمان]از فاصله unbridgeable بین ایده آل و واقعیت، که به شرح زیر آشکار می شود: یک زن با دوستش درباره دو beaus صحبت می کرد
[ترجمه گوگل]از یک شکاف غیر قابل انطباق بین ایده آل و واقعیت، که به شرح زیر باز می شود یک زن با دوست خود در مورد دو بهش سخن می گفت
[ترجمه گوگل]از یک شکاف غیر قابل انطباق بین ایده آل و واقعیت، که به شرح زیر باز می شود یک زن با دوست خود در مورد دو بهش سخن می گفت
9. We either all get along. Or an unbridgeable divide develops.
[ترجمه ترگمان]همه با هم به راه می افتیم یا شکاف دیجیتالی ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]ما همگی همدیگر را می گیریم یا تقسیم غیر قابل تقسیم توسعه می یابد
[ترجمه گوگل]ما همگی همدیگر را می گیریم یا تقسیم غیر قابل تقسیم توسعه می یابد
10. The gap would have appeared unbridgeable to someone who did not realise - and why would he?
[ترجمه ترگمان]این فاصله برای کسی که متوجه نشده بود به نظر می رسید - و چرا او این کار را می کرد؟
[ترجمه گوگل]این شکاف برای کسی که متوجه نشده بود، غیر قابل تحمل بود - و چرا او؟
[ترجمه گوگل]این شکاف برای کسی که متوجه نشده بود، غیر قابل تحمل بود - و چرا او؟
11. The barriers between species are not necessarily vast, unbridgeable chasms; sometimes they get crossed with marvelous results.
[ترجمه ترگمان]موانع موجود بین گونه ها ضرورتا بزرگ و unbridgeable است؛ گاهی اوقات آن ها با نتایج شگفت انگیز روبرو می شوند
[ترجمه گوگل]موانع بین گونه ها لزوما گسترده و chasms unbridgeable نیست؛ گاهی اوقات با نتایج فوق العاده ای روبرو می شوند
[ترجمه گوگل]موانع بین گونه ها لزوما گسترده و chasms unbridgeable نیست؛ گاهی اوقات با نتایج فوق العاده ای روبرو می شوند
12. A gulf that seemed unbridgeable was created between husbands and wives at times.
[ترجمه ترگمان]شکافی که به نظر می رسید unbridgeable بین زن و زن ایجاد شده باشد
[ترجمه گوگل]خلیج فارس که به نظر می رسید غیر قابل تحمل بود، بین شوهران و همسران ایجاد شده بود
[ترجمه گوگل]خلیج فارس که به نظر می رسید غیر قابل تحمل بود، بین شوهران و همسران ایجاد شده بود
13. This indicate that there are an unbridgeable gap in the tragic theory and A Dream of Red Mansions .
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که یک شکاف جنسیتی در نظریه تراژیک و رویای عمارت قرمز وجود دارد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که شکاف غیر قابل انعطاف در نظریه تراژیک و یک رویای ادیان سرخ وجود دارد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که شکاف غیر قابل انعطاف در نظریه تراژیک و یک رویای ادیان سرخ وجود دارد
14. The division between the two great branches of the Christian Church, Protestantism and Roman Catholicism, no longer seems unbridgeable.
[ترجمه ترگمان]تقسیم میان دو شاخه بزرگ کلیسای مسیحی، پروتستان و کاتولیک رومی دیگر به نظر نمی رسد
[ترجمه گوگل]تقسیم بین دو شاخه بزرگ کلیسای مسیحی، پروتستانتیسم و کاتولیک رومی دیگر به نظر نمی رسد غیرقابل تحمل باشد
[ترجمه گوگل]تقسیم بین دو شاخه بزرگ کلیسای مسیحی، پروتستانتیسم و کاتولیک رومی دیگر به نظر نمی رسد غیرقابل تحمل باشد
15. The gap between the President and his opponents is unbridgeable.
[ترجمه ترگمان]شکافی که بین رئیس جمهور و مخالفان او وجود دارد unbridgeable است
[ترجمه گوگل]شکاف بین رئیس جمهور و مخالفانش غیر قابل تحمل است
[ترجمه گوگل]شکاف بین رئیس جمهور و مخالفانش غیر قابل تحمل است
پیشنهاد کاربران
برطرف نشدنی
the unbridgeable gulf between the rich and the poor
فاصله پرنشدنی بین ثروتمندان و فقرا
the unbridgeable gulf between the rich and the poor
فاصله پرنشدنی بین ثروتمندان و فقرا
برطرف نشدنی، حل نشدنی، غیر قابل حل، مصالحه ناپذیر
کلمات دیگر: