کلمه جو
صفحه اصلی

tank top


زیرپیراهن رکابی

انگلیسی به فارسی

زیرپیراهن رکابی


زیرپوش رکابی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a sleeveless top for casual wear, similar to an undershirt but having wider straps.

• sleeveless shirt made from lightweight fabric

جملات نمونه

1. My tank top kept falling off my shoulders as we flew down the stairs.
[ترجمه ترگمان]همان طور که از پله ها پایین می رفتیم، top از روی شانه هایم افتاد
[ترجمه گوگل]وقتی که ما از پله ها پرواز کردیم، بالای مخزن من شانه های من را سقوط کرد

2. Cindy's loose hair and sporty tank top are used to suggest a late twentieth-century femininity which is supposedly more liberated.
[ترجمه ترگمان]برای نشان دادن یک نوع زنانه در اواخر قرن بیستم که ظاهرا آزاد شده، از موهای آزاد و tank sporty به بالا استفاده می شود
[ترجمه گوگل]موی سیندی و بالای مخزن ورزشی برای نشان دادن زنانه بودن قرن بیستم که ظاهرا بیشتر آزاد است استفاده می شود

3. She wore a red tank top, black jeans, high white sneakers.
[ترجمه ترگمان]او یک شلوار جین قرمز، یک شلوار جین سیاه و کفش های کتانی بلند پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او بالای تانک قرمز، شلوار جین سیاه و سفید، کفش های ورزشی سفید بالا پوشید

4. Put a manhole cover on the tank top for removing filters and strainer.
[ترجمه ترگمان]دریچه فاضلاب را بر بالای مخزن بگذار برای از بین بردن فیلترها و strainer
[ترجمه گوگل]برای از بین بردن فیلترها و سینر، یک سوراخ سوراخ در بالای مخزن قرار دهید

5. Mount the mixer at the tank top, and fix its base at the tank top horizontally.
[ترجمه ترگمان]در بالای مخزن سوار شوید و پایه خود را در بالای مخزن قرار دهید
[ترجمه گوگل]مخزن را در بالای مخزن نصب کنید و پایه خود را در بالای مخزن به صورت افقی بچرخانید

6. It is mounted at the tank top body is submerged in the liquid, resulting no pollution.
[ترجمه ترگمان]آن بر روی بدنه مخزن بالا قرار می گیرد و در مایع فرو می رود و منجر به آلودگی نمی شود
[ترجمه گوگل]این در بدن تانک نصب شده است در مایع غرق شده است، و در نتیجه بدون آلودگی

7. I like this tank top. It goes with my baggy jeans.
[ترجمه ترگمان]من این تانک رو دوست دارم با شلوار جینم بر می گرده
[ترجمه گوگل]من این بالای مخزن را دوست دارم با شلوار بچگانه من می آید

8. Wow, you are so hot in the tank top, but your Dad will kill you.
[ترجمه ترگمان]واو، تو اون بالا خیلی داغی، اما بابات تو رو می کشه
[ترجمه گوگل]وای، شما خیلی بالا در بالای مخزن است، اما پدر شما شما را بکشند

9. Tank top: Adopt the preservative zinc plating board flame plating patent technology.
[ترجمه ترگمان]بالا: استفاده از روکش فلزی روی ظرف روکش نقره روکش دار را به دست بگیرید
[ترجمه گوگل]بالا مخزن اتخاذ پوشش محافظ روی روی هیئت مدیره شعله تابلو فناوری ثبت اختراع

10. Pads will be arranged on the tank top for the container seatings.
[ترجمه ترگمان]Pads در بالای مخزن قرار داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]پد های در بالای مخزن برای صندلی های صندوق قرار می گیرند

11. Consider the image of the Mona Lisa on a tank top.
[ترجمه ترگمان]تصویر مونا لیزا را در بالای مخزن در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]تصویری از مونا لیزا در بالای مخزن را در نظر بگیرید

12. With his blond hair and blue eyes, Spelling plays a Valley dude who wears a tank top and blue jeans.
[ترجمه ترگمان]با موهای بلوند و چشمان آبی، هجی کردن نقش یک دره را بازی می کند که یک شلوار جین و شلوار جین آبی می پوشد
[ترجمه گوگل]با موی بلوند و چشم های آبی خود، املای شخصیت دره را بازی می کند که یک شلوار جین بالا و آبی را می پوشد

13. Once on deck he stopped to admire Ellen who was dressed in a brief pair of shorts and a faded tank top.
[ترجمه ترگمان]یک بار روی عرشه ایستاد تا الن را تحسین کند که لباس کوتاه کوتاه پوشیده بود و از آن بالا رفته بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که در عرشه، او متوقف شد تا تحسین الن که در یک جفت کوتاه از شلوار کوتاه و یک تانک تابیده شده پوشید

14. Where else can you go at the Olympics wearing a swimsuit, tank top and flip-flops and still feel overdressed?
[ترجمه ترگمان]در کجا می توانید به المپیک بروید که لباس شنا، تانک بالا و فلیپ فلاپ ها را به تن کنید و هنوز هم احساس overdressed دارید؟
[ترجمه گوگل]در کجای دیگر می توانید در المپیک با لباس شنا، بالای تانک و فلیپ فلاپ بپوشید و همچنان احساس خستگی می کنید؟

پیشنهاد کاربران

استین حلقه اى مردانه

رکابی یا زیر پیراهنی

تیشرت

تک پوش

زیر پیراهنی، رکابی
Undershirt

تیشرت استین حلقه ای


کلمات دیگر: