(فیزیک) موج صوت، آوا موج، موج صوتی
sound wave
(فیزیک) موج صوت، آوا موج، موج صوتی
انگلیسی به فارسی
موج صوتی
انگلیسی به انگلیسی
• vibration in the air
a sound wave is a vibration through air or water on which sound is carried.
a sound wave is a vibration through air or water on which sound is carried.
اسم ( noun )
• : تعریف: a longitudinal pressure wave in an elastic medium such as air, esp. one that is in an audible range.
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] موج صوت - موج صدا موج عبوری تولید شده در محیط کشسان با ارتعاشهایی در محدوده ی بسامدی صوتی . سرعت تقریبی امواج صدا 335m/s ،1100ft/s در هوای 0 درجه c و m/s1463 (4800ft/s) در آب 500m/s (16400ft/s(در فولاد است .
مترادف و متضاد
wave that transmits sound
Synonyms: acoustic wave, radio wave, sound propagation
جملات نمونه
1. Short sound waves bounce off even small objects.
[ترجمه ترگمان]امواج صوتی کوتاه حتی اشیا کوچکی را بازتاب می کنند
[ترجمه گوگل]امواج صوتی کوتاه گزاف گویی حتی اشیاء کوچک
[ترجمه گوگل]امواج صوتی کوتاه گزاف گویی حتی اشیاء کوچک
2. Sound waves cannot travel through a vacuum.
[ترجمه ترگمان]امواج صوتی نمی توانند از خلا عبور کنند
[ترجمه گوگل]امواج صوتی نمی توانند از طریق یک خلاء حرکت کنند
[ترجمه گوگل]امواج صوتی نمی توانند از طریق یک خلاء حرکت کنند
3. Sound waves are measured by their amplitude.
[ترجمه ترگمان]امواج صوتی با دامنه خود اندازه گیری می شوند
[ترجمه گوگل]امواج صوتی توسط دامنه آنها اندازه گیری می شود
[ترجمه گوگل]امواج صوتی توسط دامنه آنها اندازه گیری می شود
4. Sound waves bounce off objects in their path.
[ترجمه ترگمان]امواج صوتی اشیا را در مسیر خود بازتاب می کنند
[ترجمه گوگل]امواج صوتی در مسیر خود گسسته اند
[ترجمه گوگل]امواج صوتی در مسیر خود گسسته اند
5. Sound waves will not travel through a vacuum.
[ترجمه ترگمان]امواج صوتی از خلا عبور نخواهند کرد
[ترجمه گوگل]امواج صوتی از طریق خلاء حرکت نمی کند
[ترجمه گوگل]امواج صوتی از طریق خلاء حرکت نمی کند
6. Sound waves, light waves, and radio waves have a certain frequency, or number of waves per second.
[ترجمه ترگمان]امواج صوتی، امواج نور و امواج رادیویی فرکانس خاصی دارند و یا تعداد امواج در ثانیه
[ترجمه گوگل]امواج صوتی، امواج نور و امواج رادیویی فرکانس خاصی دارند و یا تعداد امواج در ثانیه است
[ترجمه گوگل]امواج صوتی، امواج نور و امواج رادیویی فرکانس خاصی دارند و یا تعداد امواج در ثانیه است
7. Sound waves can go where light cannot.
[ترجمه ترگمان]امواج صوتی می توانند به جایی بروند که نور نمی تواند
[ترجمه گوگل]امواج صوتی می توانند جایی که نور نمی تواند باشد
[ترجمه گوگل]امواج صوتی می توانند جایی که نور نمی تواند باشد
8. Sound waves can also travel through solids, even such as bricks and mortar.
[ترجمه ترگمان]امواج صوتی نیز می توانند از طریق جامدات، حتی از قبیل آجر و ملات حرکت کنند
[ترجمه گوگل]امواج صوتی نیز می توانند از طریق جامدات، حتی مانند آجر و ملات، سفر کنند
[ترجمه گوگل]امواج صوتی نیز می توانند از طریق جامدات، حتی مانند آجر و ملات، سفر کنند
9. Vibrations or sound waves cause the eardrum to vibrate and these vibrations move through the middle ear to the inner ear.
[ترجمه ترگمان]امواج صوتی یا صدا باعث لرزش پرده گوش می شوند و این ارتعاشات از گوش میانی به گوش داخلی حرکت می کند
[ترجمه گوگل]لرزش یا امواج صوتی موجب ارتعاش سرفه می شود و این ارتعاشات از طریق گوش میانی به گوش داخلی حرکت می کند
[ترجمه گوگل]لرزش یا امواج صوتی موجب ارتعاش سرفه می شود و این ارتعاشات از طریق گوش میانی به گوش داخلی حرکت می کند
10. The telephone changes sound waves into electrical signals.
[ترجمه ترگمان]تلفن امواج صوتی را به سیگنال های الکتریکی تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]تلفن باعث تغییر امواج صوتی به سیگنال های الکتریکی می شود
[ترجمه گوگل]تلفن باعث تغییر امواج صوتی به سیگنال های الکتریکی می شود
11. A sound wave has a much greater chance of being scattered and absorbed by such dense vegetation.
[ترجمه ترگمان]موج صوتی شانس بسیار بیشتری برای پراکنده شدن و جذب شدن توسط این پوشش گیاهی متراکم دارد
[ترجمه گوگل]یک موج صوتی شانس بیشتری برای پراکندگی و جذب این پوشش گیاهی دارد
[ترجمه گوگل]یک موج صوتی شانس بیشتری برای پراکندگی و جذب این پوشش گیاهی دارد
12. The ear picks up sound waves and converts them into signals that it sends to the brain.
[ترجمه ترگمان]گوش امواج صوتی را برمی دارد و آن ها را به سیگنال هایی تبدیل می کند که به مغز ارسال می کند
[ترجمه گوگل]گوش، امواج صوتی را جذب می کند و آنها را به سیگنال هایی تبدیل می کند که به مغز می فرستد
[ترجمه گوگل]گوش، امواج صوتی را جذب می کند و آنها را به سیگنال هایی تبدیل می کند که به مغز می فرستد
13. Sound waves travel more easily through solid objects than through the air.
[ترجمه ترگمان]امواج صوتی به راحتی از طریق اجسام جامد حرکت می کنند تا از طریق هوا
[ترجمه گوگل]امواج صوتی از طریق اشیاء جامد به راحتی از طریق هوا عبور می کنند
[ترجمه گوگل]امواج صوتی از طریق اشیاء جامد به راحتی از طریق هوا عبور می کنند
14. The device works by bouncing sound waves off objects and measuring the time it takes for the sound to return.
[ترجمه ترگمان]این وسیله با بالا بردن امواج صوتی اشیا و اندازه گیری زمان برای بازگشت صدا کار می کند
[ترجمه گوگل]این دستگاه با تکان دادن امواج صوتی از اشیاء و اندازه گیری زمان لازم برای بازگشت صدا است
[ترجمه گوگل]این دستگاه با تکان دادن امواج صوتی از اشیاء و اندازه گیری زمان لازم برای بازگشت صدا است
15. Based on the practice of the use of sound wave transillumination in pier foundation test, analysis is made on the related precautions during pier foundation quality assessment and onsite test.
[ترجمه ترگمان]براساس عمل استفاده از transillumination موج صوتی در تست پایه اسکله، تحلیل بر روی اقدامات احتیاطی مربوط به ارزیابی کیفیت پایه و آزمایش در محل انجام شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس عمل استفاده از نوردهی صدای موج در تست پایه پایه، بر روی اقدامات احتیاطی مربوطه در طول ارزیابی کیفیت پایه پایه و آزمایش در محل انجام شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس عمل استفاده از نوردهی صدای موج در تست پایه پایه، بر روی اقدامات احتیاطی مربوطه در طول ارزیابی کیفیت پایه پایه و آزمایش در محل انجام شده است
کلمات دیگر: