کلمه جو
صفحه اصلی

space probe

انگلیسی به فارسی

کاوشگر فضایی


انگلیسی به انگلیسی

• a space probe is a small spacecraft that is sent into space in order to transmit information about what space or other planets are like.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] کاوشگر فضایی سفینه فضایی بدون سرنشینی که اندازه گیریهایی از سطح ماه و سیارات و جو آن، با دماهای خورشیدی و پدیده های دیگر را در فضا انجام می دهد.

جملات نمونه

1. Atlantis was to carry the Galileo space probe on the first leg of a six-year voyage to Jupiter this afternoon.
[ترجمه ترگمان]قرار بود آتلانتیس در اولین قسمت سفر شش روزه به مشتری در بعد از ظهر، کاوشگر فضایی گالیله را حمل کند
[ترجمه گوگل]آتلانتیس برای انتقال پروب فضایی گالیله در اولین مرحله یک سفر شش ساله به مشتری این بعدازظهر بود

2. Artificial satellites and space probes have contributed much new knowledge.
[ترجمه ترگمان]ماهواره های مصنوعی و کاوشگر فضایی دانش جدیدی را ایجاد کرده اند
[ترجمه گوگل]ماهواره های مصنوعی و پروب فضایی دانش جدیدی را به وجود آورده اند

3. Careful scrutiny by telescopes and space probes reveals no trace of any such object.
[ترجمه ترگمان]بررسی دقیق توسط تلسکوپ ها و کاوشگر فضایی هیچ ردی از این شی را نشان نمی دهد
[ترجمه گوگل]بررسی دقیق توسط تلسکوپ ها و پروب های فضایی نشان می دهد هیچ ردی از هر گونه چنین شی

4. The space probe looped toward Jupiter.
[ترجمه ترگمان]کاوشگر فضایی به سوی مشتری بسته شد
[ترجمه گوگل]پروب فضایی به سمت مشتری حرکت کرد

5. The space probe can photograph parts of the electronic spectrum that are invisible to the naked eye.
[ترجمه ترگمان]کاوشگر فضایی می تواند قسمت هایی از طیف الکترونیکی را که برای چشم غیر مسلح نامریی هستند، گرفته باشد
[ترجمه گوگل]پروب فضایی می تواند بخشی از طیف الکترونیکی را که به چشم غیر مسلح غیر قابل مشاهده است، بخواند

6. Space probes operate in dark, cold, remote parts of the solar system.
[ترجمه ترگمان]کاوشگر فضایی در قسمت های تاریک، سرد و دوردست منظومه شمسی فعالیت می کند
[ترجمه گوگل]پروب های فضایی در تاریکی، سرد، بخش های دور از منظومه شمسی فعالیت می کنند

7. The space probe was designed to fly out of the solar system.
[ترجمه ترگمان]کاوشگر فضایی برای خروج از منظومه شمسی طراحی شده است
[ترجمه گوگل]پروب فضایی برای پرواز از منظومه شمسی طراحی شده است

8. The space probe sent back useful information to us.
[ترجمه ترگمان]کاوشگر فضایی اطلاعات مفیدی را برای ما ارسال کرد
[ترجمه گوگل]پروب فضایی اطلاعات مفیدی برای ما ارسال کرد

9. They will make the space probe soft - land.
[ترجمه ترگمان]آن ها کاوشگر فضایی را به زمین نرم تبدیل خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها پروب فضایی را نرم می کنند - زمین

10. Despite serious technical obstacles, space agency officials are considering whether to launch a Jupiter space probe powered entirely by sunlight.
[ترجمه ترگمان]با وجود موانع فنی جدی، مقامات آژانس فضایی در حال بررسی این هستند که آیا یک کاوشگر فضایی مشتری را راه اندازی کنند که به طور کامل با نور خورشید کار می کند
[ترجمه گوگل]مقامات آژانس فضایی علیرغم موانع جدی فنی، در حال بررسی این موضوع هستند که آیا پرتاب فضایی مشتری، به طور کامل توسط نور خورشید به کار گرفته شود

11. This paper is mainly about a three-D coordinate measurement system, which is based on intersection converge imaging principle, using space probe .
[ترجمه ترگمان]این مقاله عمدتا در مورد یک سیستم اندازه گیری مختصات سه بعدی است، که بر مبنای اصول تصویربرداری همگرا با استفاده از کاوشگر فضایی است
[ترجمه گوگل]این مقاله عمدتا در مورد یک سیستم اندازه گیری مختصات سه بعدی است که بر اساس اصل تصویر برداری همگرا تقاطع، با استفاده از پروب فضایی

12. "It's a lot cheaper to go pick it up on the ground than to send a space probe to go get it, " says the director of the NASA Ames Research Center, Simon "Pete" Worden.
[ترجمه ترگمان]مدیر مرکز تحقیقات ایمز ناسا، سایمون \"پیت\" می گوید: \" بهتر است که آن را بر روی زمین بردارید تا یک کاوشگر فضایی برای رسیدن به آن ارسال کنید \"
[ترجمه گوگل]مدیر مرکز تحقیقات NASA Ames، سیمون پیت وردن می گوید: 'بسیار ارزان تر است تا آن را بر روی زمین قرار دهیم تا یک پروب فضایی ارسال کند تا بتواند آن را دریافت کند '

13. Voyager 2 has proved to be the most successful space probe ever launched.
[ترجمه ترگمان]ویه جر ۲ ثابت کرده است که موفق ترین کاوشگر فضایی است که تا کنون راه اندازی شده است
[ترجمه گوگل]Voyager 2 ثابت کرده است که موفق ترین پروب فضایی است که تا کنون راه اندازی شده است

پیشنهاد کاربران

space probe ( نجوم )
واژه مصوب: فضاکاو
تعریف: فضاپیمایی بدون سرنشین برای کاوش جِرم یا اجرامی در فضا یا بررسی شرایط محیطی فضا


کلمات دیگر: