• supervision of a business' manufacturing activities until the stage where the product is ready for marketing
production control
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] کنترل تولید دستورالعملهای برنامه ریزی، مسیریابی، زمانبندی، توزیع و گسترش جریان حرکت مواد، قطعات، زیرمجموعه ها و مجموعه ها در داخل کارخانه، از ماده خام تا محصول تمام شده، به روش مؤثر و کار آمد.
[ریاضیات] کنترل تولید
[ریاضیات] کنترل تولید
جملات نمونه
1. But, in general, they include systems for design, production control, distribution, electronic data interchange and so on.
[ترجمه ترگمان]اما به طور کلی آن ها شامل سیستم هایی برای طراحی، کنترل تولید، توزیع، تبادل داده الکترونیکی و غیره هستند
[ترجمه گوگل]اما به طور کلی، آنها عبارتند از سیستم های طراحی، کنترل تولید، توزیع، تبادل اطلاعات الکترونیکی و غیره
[ترجمه گوگل]اما به طور کلی، آنها عبارتند از سیستم های طراحی، کنترل تولید، توزیع، تبادل اطلاعات الکترونیکی و غیره
2. It includes industrial production control, analysis of high purity materials, food, human organs and biomonitoring.
[ترجمه ترگمان]آن شامل کنترل تولید صنعتی، تجزیه و تحلیل مواد خلوص بالا، غذا، اندام های انسانی و biomonitoring است
[ترجمه گوگل]این شامل کنترل تولید صنعتی، تجزیه و تحلیل مواد خلوص بالا، مواد غذایی، ارگان های بدن و بیومونیزاسیون است
[ترجمه گوگل]این شامل کنترل تولید صنعتی، تجزیه و تحلیل مواد خلوص بالا، مواد غذایی، ارگان های بدن و بیومونیزاسیون است
3. Unicenter is designed for automated production control, security, data center administration, resource accounting and storage management.
[ترجمه ترگمان]Unicenter برای کنترل خودکار تولید، امنیت، مدیریت مرکز داده ها، مدیریت منابع و مدیریت ذخیره طراحی شده است
[ترجمه گوگل]Unicenter برای کنترل تولید خودکار، امنیت، اداره مرکز داده، حسابداری منابع و مدیریت ذخیره سازی طراحی شده است
[ترجمه گوگل]Unicenter برای کنترل تولید خودکار، امنیت، اداره مرکز داده، حسابداری منابع و مدیریت ذخیره سازی طراحی شده است
4. In addition, special efforts over and above the production control plan requirements should be implemented.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تلاش های ویژه ای در مورد الزامات برنامه کنترل تولید باید اجرا شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تلاش های ویژه ای بر روی نیازهای برنامه کنترل تولید باید انجام شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تلاش های ویژه ای بر روی نیازهای برنامه کنترل تولید باید انجام شود
5. Procurement of raw materials, production control, product testing, marketing and other aspects of stringent checks.
[ترجمه ترگمان]تهیه مواد خام، کنترل تولید، تست محصول، بازاریابی و دیگر جنبه های کنترل سخت
[ترجمه گوگل]تدارک مواد اولیه، کنترل تولید، تست محصول، بازاریابی و سایر جنبه های تفتیش دقیق
[ترجمه گوگل]تدارک مواد اولیه، کنترل تولید، تست محصول، بازاریابی و سایر جنبه های تفتیش دقیق
6. At last, an actual shop production control system based on Holon control is accomplished and the effect of the system is analyzed.
[ترجمه ترگمان]در نهایت یک سیستم کنترل تولید کارگاهی واقعی مبتنی بر کنترل Holon انجام می شود و اثر سیستم تحلیل می شود
[ترجمه گوگل]در نهایت، یک سیستم کنترل واقعی تولید فروشگاه بر اساس کنترل هولون انجام می شود و اثر سیستم مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در نهایت، یک سیستم کنترل واقعی تولید فروشگاه بر اساس کنترل هولون انجام می شود و اثر سیستم مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
7. In production control system, the functions and contents of demand decision control, assembling control, components-supplying control and stock control are studied.
[ترجمه ترگمان]در سیستم کنترل تولید، کارکردها و محتوای کنترل تصمیم گیری، مونتاژ مونتاژ، کنترل اجزا و کنترل سهام مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]در سیستم کنترل تولید، توابع و محتویات کنترل تصمیم گیری تقاضا، کنترل مونتاژ، کنترل تامین قطعات و کنترل و سهام بررسی می شود
[ترجمه گوگل]در سیستم کنترل تولید، توابع و محتویات کنترل تصمیم گیری تقاضا، کنترل مونتاژ، کنترل تامین قطعات و کنترل و سهام بررسی می شود
8. This thesis designed a set of intelligent underground production control system to meet above-mentioned requirement.
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه مجموعه ای از سیستم کنترل تولید زیرزمینی هوشمند را برای برآورده کردن نیازمندی های ذکر شده فوق طراحی کرده است
[ترجمه گوگل]این پایان نامه مجموعه ای از سیستم هوشمند کنترل تولید زیرزمینی را طراحی کرد تا به نیازهای ذکر شده فوق برسد
[ترجمه گوگل]این پایان نامه مجموعه ای از سیستم هوشمند کنترل تولید زیرزمینی را طراحی کرد تا به نیازهای ذکر شده فوق برسد
9. By combining the production control system with the plant management system, true optimisation of all resources can be approached.
[ترجمه ترگمان]با ترکیب سیستم کنترل تولید با سیستم مدیریت نیروگاه، بهینه سازی صحیح تمامی منابع قابل دستیابی است
[ترجمه گوگل]با ترکیب سیستم کنترل تولید با سیستم مدیریت کارخانه، بهینه سازی درست همه منابع می تواند نزدیک شود
[ترجمه گوگل]با ترکیب سیستم کنترل تولید با سیستم مدیریت کارخانه، بهینه سازی درست همه منابع می تواند نزدیک شود
10. The production control system based on MAS improved real - time characteristics and robustness of the manufacturing system.
[ترجمه ترگمان]سیستم کنترل تولید مبتنی بر MAS می تواند ویژگی های زمان واقعی و نیرومندی سیستم تولید را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل تولید را بر اساس MAS بهبود واقعی - ویژگی های زمان و استحکام سیستم تولید
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل تولید را بر اساس MAS بهبود واقعی - ویژگی های زمان و استحکام سیستم تولید
11. To adjust the means of production and production control, conduct tests and take limIt'samples.
[ترجمه ترگمان]برای تنظیم ابزار تولید و کنترل تولید، آزمایش ها را انجام داده و نمونه های limit را بردارید
[ترجمه گوگل]برای تنظیم ابزار تولید و کنترل تولید، آزمایشات را انجام دهید و نمونه های محدود را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]برای تنظیم ابزار تولید و کنترل تولید، آزمایشات را انجام دهید و نمونه های محدود را انتخاب کنید
12. During the test print, any production control was taken?
[ترجمه ترگمان]در طول چاپ آزمایشی، هر گونه کنترل تولید گرفته شد؟
[ترجمه گوگل]در طول چاپ، هر کنترل تولیدی گرفته شد؟
[ترجمه گوگل]در طول چاپ، هر کنترل تولیدی گرفته شد؟
13. The CDQ production control, system improvement and running results at Masteel are mainly presented.
[ترجمه ترگمان]کنترل تولید CDQ، بهبود سیستم و نتایج اجرایی در Masteel عمدتا ارائه شده است
[ترجمه گوگل]کنترل تولید CDQ، بهبود سیستم و نتایج در حال اجرا در Masteel عمدتا ارائه می شوند
[ترجمه گوگل]کنترل تولید CDQ، بهبود سیستم و نتایج در حال اجرا در Masteel عمدتا ارائه می شوند
14. Factory production control system designed unit, the structure solid and stable.
[ترجمه ترگمان]سیستم کنترل تولید کارخانه، واحد، جامد و پایدار است
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل تولید کارخانه واحد طراحی شده، ساختار جامد و پایدار است
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل تولید کارخانه واحد طراحی شده، ساختار جامد و پایدار است
کلمات دیگر: