کلمه جو
صفحه اصلی

slopes

انگلیسی به فارسی

دامنه ها، شیب، سراشیبی، سرازیری، انحراف، زمین سراشیب، کجی، سرزیری، سرازیر کردن، سراشیب کردن، سرازیر شدن


جملات نمونه

1. here the road slopes down a little
در اینجا جاده کمی سراشیب می شود.

2. some of the boys were draggling on the mountain slopes
برخی از پسرها در سرازیری کوه وامانده بودند.

پیشنهاد کاربران

سراشیبی - سرازیری - شیب


کلمات دیگر: