کلمه جو
صفحه اصلی

convoke


فراخواندن، دعوت کردن، (برای شرکت در گردهمایی) احضار کردن، برای تشکیل جلسه وشورا یاکمیسیون دعوت کردن

انگلیسی به فارسی

برای تشکیل جلسه و شورا یا کمیسیون دعوت کردن


جمع کن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: convokes, convoking, convoked
مشتقات: convocant (n.), convoker (n.)
• : تعریف: to summon to an assembly; convene.
متضاد: adjourn
مشابه: convene, marshal, muster, summon

- The council was convoked in order to bring the question to an immediate vote.
[ترجمه ترگمان] این شورا به منظور آوردن این پرسش به یک رای فوری به اجلاس فراخوانده شد
[ترجمه گوگل] این شورا برای قرار دادن این سوال به رای فوری متصل شد

• call together, call to meeting, summon

جملات نمونه

1. The king convoke parliament to cope with the impending danger.
[ترجمه ترگمان]پادشاه از پارلمان خواست تا با خطر قریب الوقوع مقابله کند
[ترجمه گوگل]پادشاه مجلس را مجبور می کند تا با خطر پیشگیرانه مواجه شود

2. The president of the board of directors convoked a conference to discuss the future of the company.
[ترجمه ترگمان]رئیس هیات مدیران کنفرانسی را برای بحث در مورد آینده شرکت به اجلاس فراخواند
[ترجمه گوگل]رئیس هیئت مدیره یک کنفرانس برای بحث درباره آینده شرکت ایجاد کرد

3. Separate meetings had been convoked by the two opposing factions.
[ترجمه ترگمان]جلسات جداگانه توسط دو جناح مخالف به اجلاس فرا خوانده شد
[ترجمه گوگل]جلسات جداگانه توسط دو جناح مخالف تشکیل شده است

4. A conference was convoked to discuss the situation.
[ترجمه ترگمان]در یک کنفرانس به اجلاس فرا خوانده شد تا درباره اوضاع بحث و تبادل نظر کند
[ترجمه گوگل]یک کنفرانس برای بحث در مورد وضعیت تشکیل شد

5. Convoke is a static ability that lets you tap your creatures to help pay for other spells.
[ترجمه ترگمان]این یک توانایی است که به شما اجازه می دهد که به موجودات خود ضربه بزنید تا به بقیه افسون ها کمک کنند
[ترجمه گوگل]Convoke یک توانایی استاتیک است که به شما امکان می دهد موجودات خود را برای کمک به پرداخت جادوها به دیگران ضربه بزنید

6. In 1978 the Argentinian trainer Menotti didnt convoke Maradona, as he considered him too young.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۸، مربی آرژانتین، Menotti، او را خیلی جوان در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]در سال 1978، مربی آرژانتینی Menotti مارادونا را به رسمیت نشناخت، چرا که او خیلی جوان بود

7. "Convoke" means "As an additional cost to play this spell, you may tap any number of untapped creatures you control.
[ترجمه ترگمان]\"convoke\" به این معنی است که \" به عنوان یک هزینه اضافی برای پخش این افسون، شما می توانید از هر تعداد از موجودات بکر که کنترل خود را کنترل می کنید، دست یابید \"
[ترجمه گوگل]'Convoke' به معنی 'به عنوان یک هزینه اضافی برای بازی این طلسم، شما می توانید هر گونه موجودات بی مورد که شما کنترل می کنید ضربه بزنید

8. Turn a mode to convoke through blog, it's not fangle, however, maybe better than a forum.
[ترجمه ترگمان]یک مد را برای convoke از طریق وبلاگ تبدیل کنید، با این حال، شاید بهتر از یک فروم باشد
[ترجمه گوگل]حالت را برای برقراری ارتباط از طریق وبلاگ غیرفعال کنید، با این حال، شاید بهتر از یک انجمن باشد

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

10. The pope's intention now was for a diet of princes to be convoked - to be chaired by a papal legate.
[ترجمه ترگمان]پاپ در این هنگام قصد داشت که به عنوان نماینده پاپ، به ریاست پاپ منصوب گردد
[ترجمه گوگل]قصد پاپ در حال حاضر برای یک رژیم غذایی از شاهزادگان متولد شد - که توسط یک قاعده پاپایی هدایت می شود

11. It is of course possible that, if he wins, he may be true to his promises and convoke a Parliament for all China; but it is at least equally possible that he may not.
[ترجمه ترگمان]البته ممکن است که اگر او برنده شود، ممکن است به وعده های خود وفادار باشد و یک پارلمان برای همه چین بسازد؛ اما حداقل به همان اندازه ممکن است که او نتواند
[ترجمه گوگل]البته این امکان وجود دارد که، اگر او برنده شود، ممکن است به وعده هایش درست باشد و مجلس برای همه چین را احضار کند اما حداقل به همان اندازه ممکن است که او ممکن است نباشد

12. When it is necessary for the interests of State, the King may convoke an extraordinary session of the National Assembly.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که برای منافع دولت لازم است، پادشاه می تواند یک جلسه فوق العاده از مجلس ملی را برگزار کند
[ترجمه گوگل]پادشاه ممکن است زمانی که برای منافع دولت ضروری است، جلسه فوق العاده مجمع عمومی را به عهده گیرد

The next gathering of the delegates will be convoked tomorrow.

همایش بعدی نمایندگان فردا تشکیل خواهد شد.



کلمات دیگر: