تلقین به خود، خودتلقینی، القا به خود، تلقین بنفس، القاء بنفس
autosuggestion
تلقین به خود، خودتلقینی، القا به خود، تلقین بنفس، القاء بنفس
انگلیسی به فارسی
تلقینبهنفس، القابهنفس
خودآموزی، القاء بنفس، تلقین بنفس
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: autosuggestible (adj.), autosuggestive (adj.), autosuggestibility (n.)
مشتقات: autosuggestible (adj.), autosuggestive (adj.), autosuggestibility (n.)
• : تعریف: in psychology, a technique of changing one's own behavior or beliefs by repeating certain phrases or ideas to oneself.
• influencing one's attitudes or behavior through self-suggestion, self-hypnosis (psychology)
جملات نمونه
1. Autosuggestion is the power of mind over matter - if you convince yourself that you are cured, you will be.
[ترجمه ترگمان]اگر شما خودتان را متقاعد کنید که درمان شده اید، این قدرت ذهن را به خود جذب می کند - اگر شما خودتان را متقاعد کنید که درمان شده اید، خواهید شد
[ترجمه گوگل]خودآموزی قدرت ذهن بیش از ماده است - اگر خودتان متقاعد شوید که شما درمان می شوید، شما خواهد شد
[ترجمه گوگل]خودآموزی قدرت ذهن بیش از ماده است - اگر خودتان متقاعد شوید که شما درمان می شوید، شما خواهد شد
2. Mass hypnosis, mass psychosis, as related to auto-suggestion.
[ترجمه ترگمان]هیپنوتیزم جمعی، جنون جمعی، مربوط به پیشنهاد اتوموبیل سازی
[ترجمه گوگل]هیپنوتیزم توده، روانشناسی توده ای، به صورت خودکار پیشنهادی مرتبط است
[ترجمه گوگل]هیپنوتیزم توده، روانشناسی توده ای، به صورت خودکار پیشنهادی مرتبط است
3. The autosuggestion integrates mark run may enhance accuracy of run-up to a great extent.
[ترجمه ترگمان]The با هم ادغام می شوند، ممکن است دقت اجرا را تا حد زیادی افزایش دهند
[ترجمه گوگل]پیش گویی خودکار به کار رفته در علامت ممکن است به دقت مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]پیش گویی خودکار به کار رفته در علامت ممکن است به دقت مورد توجه قرار گیرد
4. Inflation is the autosuggestion, the hypnotism, the anesthetic, that has dulled the pain of the operation for him.
[ترجمه ترگمان]تورم is است، hypnotism، بی حسی، و درد عمل جراحی را کاهش داده است
[ترجمه گوگل]تورم پیشگویی خودکار، هیپنوتیزم، بیهوشی است که درد عملیات را برای او خالی کرده است
[ترجمه گوگل]تورم پیشگویی خودکار، هیپنوتیزم، بیهوشی است که درد عملیات را برای او خالی کرده است
5. Stated in another way, autosuggestion is self - suggestion.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، autosuggestion به خودی خود یک پیشنهاد است
[ترجمه گوگل]به روش دیگری بیان شده است، خودآزمایی پیشنهاد خود است
[ترجمه گوگل]به روش دیگری بیان شده است، خودآزمایی پیشنهاد خود است
6. The principle of autosuggestion works in precisely the same manner when your dominating thought are fixed, through controlled attention, upon success and security.
[ترجمه ترگمان]اصل of دقیقا به همان شیوه عمل می کند که افکار غالب شما با توجه کنترل شده، بر موفقیت و امنیت متمرکز می شوند
[ترجمه گوگل]اصل توزیع خودکار به همان شیوه ای عمل می کند که تفکر غلط خود را از طریق توجه کنترل شده بر موفقیت و امنیت ثابت می کند
[ترجمه گوگل]اصل توزیع خودکار به همان شیوه ای عمل می کند که تفکر غلط خود را از طریق توجه کنترل شده بر موفقیت و امنیت ثابت می کند
7. The principle of autosuggestion works in precisely the same manner when your dominating thoughts are fixed, through controlled attention, upon success and security.
[ترجمه ترگمان]اصل of دقیقا به همان شیوه عمل می کند که افکار حاکم بر موفقیت و امنیت بر روی موفقیت و امنیت متمرکز هستند
[ترجمه گوگل]اصل توزیع خودکار به همان شیوه ای عمل می کند که افکار غلط خود را از طریق توجه کنترل شده بر موفقیت و امنیت ثابت می کند
[ترجمه گوگل]اصل توزیع خودکار به همان شیوه ای عمل می کند که افکار غلط خود را از طریق توجه کنترل شده بر موفقیت و امنیت ثابت می کند
8. There is nothing to hinder you from "deceiving" your subconscious mind when giving it instructions through autosuggestion, as I deceived my son's subconscious mind.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز برای جلوگیری از فریب ذهن نیمه هشیار شما در ذهن نیمه هشیار شما وجود ندارد، همان طور که ذهن نیمه هشیار خود را فریب دادم
[ترجمه گوگل]هیچ چیز مانع از 'فریب دادن' ذهن ناخودآگاه شما در هنگام دادن دستورالعمل از طریق پیشگویی خودکار نیست، زیرا ذهن ناخودآگاه پسر من را فریب می دهد
[ترجمه گوگل]هیچ چیز مانع از 'فریب دادن' ذهن ناخودآگاه شما در هنگام دادن دستورالعمل از طریق پیشگویی خودکار نیست، زیرا ذهن ناخودآگاه پسر من را فریب می دهد
9. Keep yourself sold on the idea that you will obtain your definite major purpose, no matter how far away that moment seems. Autosuggestion is a powerful force in developing enthusiasm.
[ترجمه ترگمان]به این ایده که هدف اصلی خود را به دست خواهید آورد و مهم نیست که آن لحظه چقدر دور است، خود را به فروش برسانید Autosuggestion یک نیروی قدرتمند در توسعه اشتیاق است
[ترجمه گوگل]خودتان را در این ایده فروخته اید که شما اهداف مشخص و قطعی خود را به دست خواهید آورد، مهم نیست که تا چه اندازه این لحظه به نظر می رسد خودآموزی نیروی قدرتمندی است که در حال رشد شور و شوق است
[ترجمه گوگل]خودتان را در این ایده فروخته اید که شما اهداف مشخص و قطعی خود را به دست خواهید آورد، مهم نیست که تا چه اندازه این لحظه به نظر می رسد خودآموزی نیروی قدرتمندی است که در حال رشد شور و شوق است
10. Controlled attention, when it is focused on the object of your definite major purpose, is the medium by which you positively apply the principle of autosuggestion.
[ترجمه ترگمان]توجه کنترل شده، زمانی که بر روی هدف هدف اصلی خود متمرکز است، وسیله ای است که شما به طور مثبت اصل of را اعمال می کنید
[ترجمه گوگل]توجه کنترل شده، هنگامی که بر روی هدف اصلی هدف مشخص شما متمرکز می شود، رسانه ای است که شما به طور مثبت از اصل پیشنهاد خودکفا استفاده می کنید
[ترجمه گوگل]توجه کنترل شده، هنگامی که بر روی هدف اصلی هدف مشخص شما متمرکز می شود، رسانه ای است که شما به طور مثبت از اصل پیشنهاد خودکفا استفاده می کنید
11. If your thoughts are fixed on poverty or the physical signs of poverty, these influences are transformed to your subconscious by autosuggestion.
[ترجمه ترگمان]اگر افکار شما بر روی فقر یا نشانه های فیزیکی فقر ثابت بماند، این تاثیرات به ناخودآگاه ذهن نیمه هشیار شما تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]اگر افکار شما بر روی فقر یا علائم فیزیکی فقر ثابت شده باشند، این تأثیرات توسط خودآزمایی تغییر می کند تا ناخودآگاه شما
[ترجمه گوگل]اگر افکار شما بر روی فقر یا علائم فیزیکی فقر ثابت شده باشند، این تأثیرات توسط خودآزمایی تغییر می کند تا ناخودآگاه شما
کلمات دیگر: