قرض دولـت، بدهی دولـت، بدهی دولت رجوع شود به: national debt
public debt
قرض دولـت، بدهی دولـت، بدهی دولت رجوع شود به: national debt
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: national debt
بدهی عمومی
قرض دولت، بدهی دولت
انگلیسی به انگلیسی
• debt of a country, national debt
اسم ( noun )
• : تعریف: the total amount of money owed to creditors by a local, state, or national government.
جملات نمونه
1. The Maastricht rules also impose strict limits on public debt.
[ترجمه ترگمان]قوانین ماستریخت محدودیت های شدیدی را بر بدهی عمومی تحمیل می کنند
[ترجمه گوگل]قوانین ماستریخت نیز محدودیت های سختی را برای بدهی های عمومی اعمال می کنند
[ترجمه گوگل]قوانین ماستریخت نیز محدودیت های سختی را برای بدهی های عمومی اعمال می کنند
2. That issue, its first public debt sale, was priced to yield 25 percent.
[ترجمه ترگمان]این مساله، اولین فروش بدهی عمومی آن ۲۵ درصد بود
[ترجمه گوگل]این مسئله، فروش اولین بدهی عمومی آن، 25 درصد بود
[ترجمه گوگل]این مسئله، فروش اولین بدهی عمومی آن، 25 درصد بود
3. The criteria for budget deficits and public debt require spending cuts.
[ترجمه ترگمان]معیارهای کسری بودجه و بدهی عمومی نیازمند کاهش هزینه ها هستند
[ترجمه گوگل]معیارهای کسری بودجه و بدهی عمومی نیاز به کاهش هزینه ها دارد
[ترجمه گوگل]معیارهای کسری بودجه و بدهی عمومی نیاز به کاهش هزینه ها دارد
4. As Jamel Belhaj, General Director of Public Debt in Tunisia, puts it, "It is very important for us to maintain an optimal combination of fixed and floating rate debt to manage our debt service costs.
[ترجمه ترگمان]همانطور که Jamel بلحاج، مدیر کل بدهی عمومی در تونس می گوید \" برای ما بسیار مهم است که ترکیب بهینه ای از بدهی ثابت و شناور را برای مدیریت هزینه های خدمات بدهی حفظ کنیم
[ترجمه گوگل]همانطور که جمیل بلهج، مدیر کل امور عمومی تونس، می گوید: 'ما برای حفظ یک ترکیب بهینه از بدهی ثابت و شناور برای مدیریت هزینه های خدمات بدهیمان بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]همانطور که جمیل بلهج، مدیر کل امور عمومی تونس، می گوید: 'ما برای حفظ یک ترکیب بهینه از بدهی ثابت و شناور برای مدیریت هزینه های خدمات بدهیمان بسیار مهم است
5. And although the nominal amount of public debt didn't decline, it did come down from some 30 percent of gross domestic product in the early 1790s to a bit more than 10 percent by 18
[ترجمه ترگمان]و با اینکه مقدار اسمی بدهی عمومی کاهش نیافت، از حدود ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی در اوایل سال ۱۷۹۰ تا کمی بیش از ۱۰ درصد تا ۱۸ کاهش یافت
[ترجمه گوگل]و اگرچه میزان اسمی بدهی عمومی کاهش نیافت، اما از اوایل دهه 1790 تا حدود 30 درصد از تولید ناخالص داخلی به 18 درصد کاهش یافت
[ترجمه گوگل]و اگرچه میزان اسمی بدهی عمومی کاهش نیافت، اما از اوایل دهه 1790 تا حدود 30 درصد از تولید ناخالص داخلی به 18 درصد کاهش یافت
6. Instead, an orderly restructuring of Greece's public debt is needed now.
[ترجمه ترگمان]در عوض، بازسازی منظم بدهی عمومی یونان در حال حاضر مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]در عوض، بازسازی منظم بدهی عمومی یونان اکنون لازم است
[ترجمه گوگل]در عوض، بازسازی منظم بدهی عمومی یونان اکنون لازم است
7. Now, the irredeemable perpetual public debt presupposes the stability of purchasing power.
[ترجمه ترگمان]اکنون، بدهی عمومی دائمی، ثبات قدرت خرید را پیش فرض می کند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، بدهی عمومی دائمی، مستلزم ثبات قدرت خرید است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، بدهی عمومی دائمی، مستلزم ثبات قدرت خرید است
8. Public debt held by banks would set the money supply.
[ترجمه ترگمان]بدهی عمومی که توسط بانک ها برگزار می شود تامین پول را تنظیم خواهد کرد
[ترجمه گوگل]بدهی عمومی که توسط بانک ها نگهداری می شود عرضه پول را تنظیم می کند
[ترجمه گوگل]بدهی عمومی که توسط بانک ها نگهداری می شود عرضه پول را تنظیم می کند
9. Nor was Italy's public debt downgraded.
[ترجمه ترگمان]میزان بدهی عمومی ایتالیا نیز کاهش نیافته است
[ترجمه گوگل]بدهی عمومی ایتالیا نیز کاهش یافت
[ترجمه گوگل]بدهی عمومی ایتالیا نیز کاهش یافت
10. Be the money that goes from public debt remit want invoice?
[ترجمه ترگمان]آیا پولی که از بدهی دولتی گرفته می شود، فاکتور لازم است؟
[ترجمه گوگل]پولی که از پرداخت بدهی های دولتی می گذرد، می خواهید صورتحساب بگیرید؟
[ترجمه گوگل]پولی که از پرداخت بدهی های دولتی می گذرد، می خواهید صورتحساب بگیرید؟
11. He also argued that Italy's huge public debt ( more than its GDP ) makes generosity reckless.
[ترجمه ترگمان]او همچنین مدعی شد که بدهی عمومی بزرگ ایتالیا (بیش از تولید ناخالص داخلی آن)سخاوتمندانه است
[ترجمه گوگل]او همچنین استدلال کرد که بدهی عمومی عظیم ایتالیا (بیش از تولید ناخالص داخلی آن) باعث بی پروایی سخاوتمندانه می شود
[ترجمه گوگل]او همچنین استدلال کرد که بدهی عمومی عظیم ایتالیا (بیش از تولید ناخالص داخلی آن) باعث بی پروایی سخاوتمندانه می شود
12. How the public debt is to be paid or specie payments resumed is not so important as that a plan should be adopted and acquiessced in.
[ترجمه ترگمان]اینکه چگونه بدهی عمومی باید پرداخت شود و یا پرداخت با سیستم پرداخت شود چندان مهم نیست که یک برنامه باید پذیرفته شود و در آن شرکت کند
[ترجمه گوگل]چگونه باید بدهی عمومی پرداخت شود یا پرداخت های خاص از سر گرفته شود، مهم نیست که یک برنامه باید تصویب شود و در اختیار بگیرد
[ترجمه گوگل]چگونه باید بدهی عمومی پرداخت شود یا پرداخت های خاص از سر گرفته شود، مهم نیست که یک برنامه باید تصویب شود و در اختیار بگیرد
13. When an individual finances public debt through the purchase of treasury bills, the individual's time preference will change in favor of future goods.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک فرد بدهی های عمومی را از طریق خرید اوراق قرضه خزانه داری تامین می کند، اولویت زمانی فرد به نفع کالاهای آتی تغییر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک فرد از طریق خرید اوراق قرضه خزانه داری بدهی های عمومی را تامین می کند، اولویت زمان فرد به نفع کالاهای آینده تغییر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک فرد از طریق خرید اوراق قرضه خزانه داری بدهی های عمومی را تامین می کند، اولویت زمان فرد به نفع کالاهای آینده تغییر خواهد کرد
14. Its gross public debt is forecast to be 85 % this year.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی می شود که بدهی عمومی ناخالص ملی این کشور در سال جاری ۸۵ درصد باشد
[ترجمه گوگل]پیش بینی می شود بدهی ناخالص آن 85 درصد در سال جاری باشد
[ترجمه گوگل]پیش بینی می شود بدهی ناخالص آن 85 درصد در سال جاری باشد
15. When you come out of this crisis, public debt in the western world be enormous.
[ترجمه ترگمان]وقتی شما از این بحران خارج شدید، بدهی عمومی در دنیای غرب بسیار زیاد است
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما از این بحران خارج می شوید، بدهی عمومی در جهان غرب بسیار زیاد است
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما از این بحران خارج می شوید، بدهی عمومی در جهان غرب بسیار زیاد است
کلمات دیگر: