کلمه جو
صفحه اصلی

celerity


معنی : سرعت، تندی، چابکی
معانی دیگر : چستی، چالاکی، جلدی، فرزی

انگلیسی به فارسی

سرعت، تندی، فرزی، چابکی


افزایش سرعت، تندی، چابکی، سرعت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: speed in human action or motion; alacrity.
مترادف: alacrity, dispatch, expedition, promptness, quickness, swiftness
مشابه: haste, hurry, hustle, rapidity, speed

- To perform the surgery successfully, the surgeon must work with both care and celerity.
[ترجمه ترگمان] جراح برای انجام موفقیت آمیز عمل جراحی باید با دقت و سرعت کار کند
[ترجمه گوگل] برای انجام عمل جراحی با موفقیت، جراح باید با هر دو مراقبت و سرعتی کار کند

• alacrity, rapidity, speed

دیکشنری تخصصی

[شیمی] سرعت فاز، سرعت موج
[عمران و معماری] تندی - سرعت - تندی موج - سرعت موج - سرعت حرکت موج - سرعت انتشار
[ریاضیات] سرعت نور
[آب و خاک] تندی موج-سرعت موج

مترادف و متضاد

swiftness


سرعت (اسم)
acceleration, haste, speed, velocity, rapidity, rate, pace, expedition, celerity, promptitude, fastness, headway, speeding, quickness

تندی (اسم)
acceleration, speed, velocity, rapidity, pace, rigor, pungency, celerity, acerbity, fire, acrimony, violence, angularity, virulence, heat, impetuosity, petulance, choler, kick, petulancy, discourtesy, fastness, inflammability, tempest, ginger

چابکی (اسم)
celerity, activity, agility, dexterity, alacrity, legerity, adroitness

Synonyms: alacrity, briskness, dispatch, expedition, expeditiousness, fleetness, gait, haste, hurry, hustle, legerity, promptness, quickness, rapidity, speed, speediness, swiftness, velocity, vivacity


Antonyms: slowness, sluggishness


جملات نمونه

1. The software safeguard advices have characteristic of celerity, facility and inexpensiveness as compared with tradition safeguard advices . It will be . . .
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار در مقایسه با نصیحت حفاظت از سنت، دارای ویژگی سرعت، امکانات و inexpensiveness است این طور خواهد بود
[ترجمه گوگل]توصیه های حفاظتی نرم افزار در مقایسه با توصیه های حفاظتی سنت ها، ویژگی های سرعت، امکانات و ارزان بودن را دارد خواهد بود

2. Shallow Seismic Refraction Survey is one kind of celerity, effective and economic means in engineering exploration.
[ترجمه ترگمان]بررسی لرزه نگاری لرزه ای یک نوع از روش های مقرون به صرفه، موثر و اقتصادی در کاوش مهندسی است
[ترجمه گوگل]بررسی لرزه خبری لرزشی یک نوع از ابزارهای پیشرفته، موثر و اقتصادی در اکتشاف مهندسی است

3. Celerity is the soul of warfare.
[ترجمه ترگمان]Celerity روح جنگ است
[ترجمه گوگل]الهی روح جنگ است

4. It developed very quickly for precision celerity and big capacity.
[ترجمه ترگمان]سرعت و سرعت بسیار زیادی به سرعت رشد کرد
[ترجمه گوگل]این بسیار سریع به منظور افزایش سرعت و ظرفیت بزرگ توسعه یافته است

5. The peak of the wave celerity probability distribution appears mean velocity region of the two - phase flow.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که پیک توزیع احتمال موج به معنی منطقه سرعت جریان دو فازی است
[ترجمه گوگل]اوج توزیع احتمالی سرعت موج به نظر می رسد که میانگین سرعت جریان دو فاز است

6. On the premise of achieving the intention of the safe testing, people now are searching for new means with celerity, high efficiency and succinctness.
[ترجمه ترگمان]با فرض دستیابی به هدف آزمایش ایمن، افراد در حال حاضر به دنبال ابزار جدید با سرعت، کارایی بالا و succinctness می گردند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر هدف از دستیابی به هدف تست ایمن، افراد در حال جستجو برای وسایل جدید با سرعت، کارایی بالا و مختصر هستند

7. It is an effective liquid separation tool with advantages such as simpleness, celerity and veracity.
[ترجمه ترگمان]این ابزار جداسازی موثر مایع با مزایایی از قبیل simpleness، سرعت و صحت است
[ترجمه گوگل]این یک ابزار مؤثر جداسازی مایع با مزایایی مانند ساده بودن، سرعت و صحت است

8. The characteristics of the stationary wave are presented in this paper, including its stability and wave celerity.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های موج ساکن در این مقاله، از جمله ثبات و سرعت موج، ارائه شده است
[ترجمه گوگل]ویژگی های موج ثابت در این مقاله، از جمله پایداری و سرعت موج آن ارائه شده است

9. The power supply have the advantage of compact size, high reliability, celerity and accuracy in voltage adjustment. It i. . .
[ترجمه ترگمان]تامین توان دارای مزیت اندازه فشرده، قابلیت اطمینان بالا، سرعت و دقت در تنظیم ولتاژ است من …
[ترجمه گوگل]منبع تغذیه از مزایای اندازه جمع و جور، قابلیت اطمینان بالا، سرعت و دقت در تنظیم ولتاژ می باشد این من

10. I am by no means convinced that you would be gone with such celerity.
[ترجمه ترگمان]من به هیچ وجه مطمئن نیستم که تو با چنین سرعتی از اینجا بروی
[ترجمه گوگل]من به هیچ وجه متقاعد شده ام که شما با چنین پیشرفتی رفته اید

11. The results showed that series - determine method with merits of nicety and celerity has notable effects.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که روش تعیین سری با ویژگی های of و سرعت تاثیرات قابل توجهی دارد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که مجموعه ای از روش های تعیین شده با شایستگی های شادی و تندرستی تاثیر قابل توجهی دارد

12. It will be used more widely due to convenience, accuracy, celerity and briefness .
[ترجمه ترگمان]این روش به خاطر راحتی، دقت، سرعت و سرعت به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]به دلیل راحتی، دقت، سرعت و شفاف بودن آن، به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد

13. The results showed that this method had good selectivity, celerity, stabilization and repetition.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که این روش انتخاب پذیری خوب، سرعت، تثبیت و تکرار دارد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که این روش انتخابی مناسب، سرعت، ثبات و تکرار دارد

14. Conclusion: Reptilase used for the treatment of phthisic hemoptysis simple, convenient, safe, celerity and easy to be accepted by patients.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Reptilase مورد استفاده برای درمان phthisic hemoptysis ساده، راحت، ایمن، سریع و راحتی قابل پذیرش توسط بیماران است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ریبولاسیون برای درمان هموپتیز فتیکی ساده، راحت، امن، کیفیت و آسان برای بیماران قابل قبول است

پیشنهاد کاربران

سرعت انتشار صوت در سیال ( مکانیک سیالات )


کلمات دیگر: