کلمه جو
صفحه اصلی

air pollution

انگلیسی به انگلیسی

• pollutants which contaminate the air

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] آلودگی هوا
[بهداشت] آلودگی هوا
[خاک شناسی] آلودگی هوا
[پلیمر] آلودگی هوا
[آب و خاک] آلودگی هوا

جملات نمونه

1. Air pollution will soon soar above safety levels.
[ترجمه ترگمان]آلودگی هوا به زودی بالاتر از سطح ایمنی خواهد بود
[ترجمه گوگل]آلودگی هوا به زودی بالاتر از سطح ایمنی خواهد بود

2. Researchers have now established a connection between air pollution and asthma.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر محققان ارتباطی بین آلودگی هوا و آسم ایجاد کرده اند
[ترجمه گوگل]محققان ارتباط بین آلودگی هوا و آسم ایجاد کرده اند

3. They devised proposals to deal with air pollution.
[ترجمه ترگمان]آن ها طرح هایی را برای مقابله با آلودگی هوا ابداع کردند
[ترجمه گوگل]آنها پیشنهادی برای مقابله با آلودگی هوا طراحی کردند

4. Stricter controls on air pollution would help to reduce acid rain.
[ترجمه ترگمان]کنترل Stricter در آلودگی هوا به کاهش باران اسیدی کمک می کند
[ترجمه گوگل]کنترل سختگیرانه بر آلودگی هوا کمک می کند تا باران اسیدی را کاهش دهد

5. The air pollution exceeds most acceptable levels by 10 times or more.
[ترجمه ترگمان]آلودگی هوا بیش از حد قابل قبول ۱۰ برابر یا بیشتر است
[ترجمه گوگل]آلودگی هوا 10 برابر بیشتر از حد قابل قبول است

6. Air pollution is a serious health hazard .
[ترجمه ترگمان]آلودگی هوا یک خطر جدی برای سلامتی است
[ترجمه گوگل]آلودگی هوا یک خطر جدی برای سلامتی است

7. Air pollution in the city had reached four times the acceptable levels.
[ترجمه ترگمان]آلودگی هوا در شهر به چهار برابر سطح قابل قبول رسیده است
[ترجمه گوگل]آلودگی هوا در شهر تا چهار برابر سطح قابل قبول رسیده است

8. Air pollution has risen above an acceptable level.
[ترجمه ترگمان]آلودگی هوا بالاتر از سطح قابل قبول است
[ترجمه گوگل]آلودگی هوا بالاتر از حد قابل قبول است

9. There is growing public anxiety over levels of air pollution in our cities.
[ترجمه ترگمان]نگرانی های عمومی در حال افزایش در سطح آلودگی هوا در شهره ای ما وجود دارد
[ترجمه گوگل]اضطراب عمومی درمورد میزان آلودگی هوا در شهرهای ما افزایش یافته است

10. The present study reveals an unacceptable level of air pollution in the city centre.
[ترجمه ترگمان]مطالعه حاضر سطح غیرقابل قبول آلودگی هوا را در مرکز شهر نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این مطالعه میزان آلودگی هوا در مرکز شهر را غیر قابل قبول نشان می دهد

11. There are many sources of air pollution ; exhaust fumes, for example.
[ترجمه ترگمان]منابع زیادی از آلودگی هوا و دود اگزوز وجود دارد
[ترجمه گوگل]منابع زیادی از آلودگی هوا وجود دارد برای مثال، گازهای خروجی بخار

12. Air pollution has become one of the most significant health problems of our time.
[ترجمه ترگمان]آلودگی هوا به یکی از مهم ترین مشکلات سلامتی زمان ما تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]آلودگی هوا یکی از مهمترین مشکلات سلامتی ماست

13. The survey shows a link between asthma and air pollution.
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی ارتباط بین آسم و آلودگی هوا را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این بررسی ارتباط بین آسم و آلودگی هوا را نشان می دهد

14. Among causes of air pollution, car exhaust fumes may be the worst offender .
[ترجمه ترگمان]در بین علل آلودگی هوا، دود اگزوز خودروها ممکن است بدترین مجرم باشد
[ترجمه گوگل]در میان علل آلودگی هوا، گازهای خروجی خودرو ممکن است بدترین مجرم باشد

15. If no pollution control expenditures are made, ambient air pollution concentration will be high and pollution damage costs high.
[ترجمه ترگمان]اگر هیچ مخارج کنترل آلودگی ایجاد نشود، غلظت آلودگی هوای محیط بالا خواهد بود و میزان آلودگی هوا بسیار بالا خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر هزینه های کنترل آلودگی ایجاد نشود، میزان آلودگی هوا در حد بالا خواهد بود و هزینه های خسارت آلودگی بالا خواهد بود

پیشنهاد کاربران

الودگی هوا

آلودگی هوا


کلمات دیگر: