استوای سماوی
celestial equator
استوای سماوی
انگلیسی به فارسی
استوای سماوی
استوا آسمانی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a great circle, corresponding to the earth's equator, on the celestial sphere.
• imaginary circle which separates the celestial sphere into two equal halves
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] استوای سماوی
[زمین شناسی] استوای سماوی دایره بزرگ روی کره سماوی که صفحه آن عمود بر محور چرخش زمین است.
[ریاضیات] استوای سماوی
[زمین شناسی] استوای سماوی دایره بزرگ روی کره سماوی که صفحه آن عمود بر محور چرخش زمین است.
[ریاضیات] استوای سماوی
مترادف و متضاد
imaginary equator in the sky
Synonyms: equator, equinoctial, equinoctial circle, equinoctial line
جملات نمونه
1. Celestial equator is not the same circle as degrees ecliptic and not.
[ترجمه ترگمان]خط استوا آسمان همان دایره ای است که به درجه سانتیگراد می رسد و نه
[ترجمه گوگل]استوایی آسمانی همان دایره ای است که به عنوان درجه ی کلاسیک نیست و نه
[ترجمه گوگل]استوایی آسمانی همان دایره ای است که به عنوان درجه ی کلاسیک نیست و نه
2. Explanation: Today, the Sun crosses the celestial equator heading north at 0548 UT.
[ترجمه ترگمان]توضیح: امروز، خورشید از خط استوا در سمت شمال در ۰۵۴۸ UT عبور می کند
[ترجمه گوگل]توضیح امروز، خورشید عبور از معادله آسمانی که به سمت شمال در 0548 درجه سانتیگراد می رود
[ترجمه گوگل]توضیح امروز، خورشید عبور از معادله آسمانی که به سمت شمال در 0548 درجه سانتیگراد می رود
3. Explanation: Today, the Sun crosses the celestial equator heading north at UT.
[ترجمه ترگمان]توضیح: امروز خورشید از خط استوا در سمت شمال به سمت شمال عبور می کند
[ترجمه گوگل]توضیح امروز، خورشید عبور می کند از استوا آسمانی که در شمال در UT قرار دارد
[ترجمه گوگل]توضیح امروز، خورشید عبور می کند از استوا آسمانی که در شمال در UT قرار دارد
4. As the planets rise and fall on the celestial equator, Declination becomes another factor of planetary karma that we need to consider.
[ترجمه ترگمان]وقتی سیارات بالا و پایین می روند و در خط استوا قرار می گیرند، declination عامل دیگری از کارمای سیاره ای می شود که ما باید در نظر بگیریم
[ترجمه گوگل]همانطور که سیاره ها بر روی استوایی آسمانی سقوط می یابند، تقلیل یکی دیگر از عواملی است که کارمای سیاره ای را در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]همانطور که سیاره ها بر روی استوایی آسمانی سقوط می یابند، تقلیل یکی دیگر از عواملی است که کارمای سیاره ای را در نظر می گیرد
5. As the Sun crosses the celestial equator heading south, spring begins in the southern hemisphere and autumn in the north.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خورشید از خط استوا در جنوب عبور می کند، بهار در نیم کره جنوبی و پاییز در شمال آغاز می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که خورشید عبور می کند از استوا آسمانی به سمت جنوب، بهار در نیمکره جنوبی و پاییز در شمال آغاز می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که خورشید عبور می کند از استوا آسمانی به سمت جنوب، بهار در نیمکره جنوبی و پاییز در شمال آغاز می شود
6. In other words, the annual moment when the sun crosses the celestial equator and steers away from winter.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، لحظه ای که خورشید از خط استوا آسمان می گذرد و از زمستان دور می شود
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، لحظه ای سالی است که خورشید عبور می کند و از زمستان دور می شود
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، لحظه ای سالی است که خورشید عبور می کند و از زمستان دور می شود
7. At the other end of the constellation is Beta, near Rigel and only 5 degrees south of the celestial equator.
[ترجمه ترگمان]در طرف دیگر صورت فلکی بتا، نزدیک Rigel و تنها ۵ درجه در جنوب خط استوا قرار دارد
[ترجمه گوگل]در انتهای دیگر صورت فلکی Beta، نزدیک Rigel و تنها 5 درجه جنوب از استوا آسمانی است
[ترجمه گوگل]در انتهای دیگر صورت فلکی Beta، نزدیک Rigel و تنها 5 درجه جنوب از استوا آسمانی است
8. Equinox means equal night and with the Sun on the celestial equator, Earth dwellers will experience nearly 12 hours of daylight and 12 hours of darkness.
[ترجمه ترگمان]Equinox یعنی شب برابر و با خورشید در خط استوا، ساکنان زمین تقریبا ۱۲ ساعت نور روز و ۱۲ ساعت تاریکی را تجربه خواهند کرد
[ترجمه گوگل]Equinox به معنی شب عادلانه و با خورشید در استوا آسمانی است، ساکنان زمین تقریبا 12 ساعت نور روز و 12 ساعت تاریکی را تجربه خواهند کرد
[ترجمه گوگل]Equinox به معنی شب عادلانه و با خورشید در استوا آسمانی است، ساکنان زمین تقریبا 12 ساعت نور روز و 12 ساعت تاریکی را تجربه خواهند کرد
9. Either half of the celestial sphere as divided by the ecliptic, the celestial equator, or the horizon.
[ترجمه ترگمان]یا نیمی از کره آسمانی به صورت تقسیم شده، خط استوا، خط استوا، یا افق
[ترجمه گوگل]هر نیمی از کره آسمانی به صورت تقسیم شده توسط اکلیپتیک، استوایی آسمانی یا افق
[ترجمه گوگل]هر نیمی از کره آسمانی به صورت تقسیم شده توسط اکلیپتیک، استوایی آسمانی یا افق
10. Either of two points on the celestial sphere at which the ecliptic intersects the celestial equator.
[ترجمه ترگمان]دو نقطه بر روی کره آسمانی که the در آن خط استوا را قطع می کند
[ترجمه گوگل]هر یک از دو نقطه در حوزه آسمانی که در آن کلاسیک تقاطع استوانه آسمانی است
[ترجمه گوگل]هر یک از دو نقطه در حوزه آسمانی که در آن کلاسیک تقاطع استوانه آسمانی است
پیشنهاد کاربران
celestial equator ( نجوم )
واژه مصوب: استوای آسمان
تعریف: دایرهای عظیمه بر کرۀ آسمان که مرز دو نیمکرۀ شمالی و جنوبی آسمان را نشان میدهد و تصویر استوای زمین بر روی کرۀ آسمان است|||متـ . معدلالنهار
واژه مصوب: استوای آسمان
تعریف: دایرهای عظیمه بر کرۀ آسمان که مرز دو نیمکرۀ شمالی و جنوبی آسمان را نشان میدهد و تصویر استوای زمین بر روی کرۀ آسمان است|||متـ . معدلالنهار
کلمات دیگر: