بیع نامه، سند فروش، (استرالیا) ایستاب، مانداب
billabong
بیع نامه، سند فروش، (استرالیا) ایستاب، مانداب
انگلیسی به فارسی
(استرالیا) ایستاب، مانداب
billabong
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: in Australia, a pool formed by a backwater channel of a stream.
• branch of a river that does not lead into another body of water, "dead-end" channel; riverbed that is only covered in water during the rainy season; pool of stagnant water
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] آبراهه کور
[زمین شناسی] کانال کور الف) اصطلاحی که در استرالیا استفاده می شود برای یک کانال بن بست که از یک رودخانه خارج می شود و به یک بستر جریان خشک ختم می شود که ممکن است بطور فصلی پر شده باشد. ب) یک اصطلاح استرالیایی برای یک آبگیر طویل که بوسیله طغیان موقتی از یک جریان آب تولید شده است و همچنین برای یک دریاچه شاخ گاوی که ممکن است بطور دائمی از آب پر نباشد. ریشه کلمه: اصطلاح انورجنیالی، به معنای رودخانه مرده.
[زمین شناسی] کانال کور الف) اصطلاحی که در استرالیا استفاده می شود برای یک کانال بن بست که از یک رودخانه خارج می شود و به یک بستر جریان خشک ختم می شود که ممکن است بطور فصلی پر شده باشد. ب) یک اصطلاح استرالیایی برای یک آبگیر طویل که بوسیله طغیان موقتی از یک جریان آب تولید شده است و همچنین برای یک دریاچه شاخ گاوی که ممکن است بطور دائمی از آب پر نباشد. ریشه کلمه: اصطلاح انورجنیالی، به معنای رودخانه مرده.
جملات نمونه
1. The Billabong had been saved at the eleventh hour.
[ترجمه ترگمان]The در ساعت یازدهم ذخیره شده بود
[ترجمه گوگل]Billabong در ساعت یازدهم ذخیره شده است
[ترجمه گوگل]Billabong در ساعت یازدهم ذخیره شده است
2. On one hand agricultural capital the circumstance to billabong of blame farming domain still very serious.
[ترجمه ترگمان]در یک سو، وضعیت کشاورزی مورد نظر، هنوز بسیار جدی است
[ترجمه گوگل]از یک طرف سرمایه کشاورزی، شرایط برای بیلبورگ سرزنش سرزمین کشاورزی هنوز بسیار جدی است
[ترجمه گوگل]از یک طرف سرمایه کشاورزی، شرایط برای بیلبورگ سرزنش سرزمین کشاورزی هنوز بسیار جدی است
3. Handle economic substance, begin personnel billabong to achieve close, involve an issue much, already specific complex.
[ترجمه ترگمان]دسته اقتصادی را بررسی کنید، پرسنل billabong را برای رسیدن به نزدیکی آغاز کنید، یک مساله بسیار پیچیده را در پیش بگیرید
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده اقتصادی را مدیریت کنید، برای رسیدن به نزدیکان پرسنل، باید یک مسئله را به وجود آورید، در حالیکه پیچیده خاصی وجود دارد
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده اقتصادی را مدیریت کنید، برای رسیدن به نزدیکان پرسنل، باید یک مسئله را به وجود آورید، در حالیکه پیچیده خاصی وجود دارد
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
5. Difficulty of job of billabong of depletion of numbers and pressure are quite great.
[ترجمه ترگمان]سخت بودن کار در مورد تخلیه اعداد و فشار بسیار عالی است
[ترجمه گوگل]دشواری شغلی از قبیل کاهش تعداد و فشار بسیار عالی است
[ترجمه گوگل]دشواری شغلی از قبیل کاهش تعداد و فشار بسیار عالی است
6. Once a jolly swagman camped by a billabong.
[ترجمه ترگمان]زمانی که در آنجا یک swagman شاد در آنجا توقف کرد و در آنجا توقف کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک قاتل شلوغ با یک قاچاقچی به اردوگاه می نشیند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک قاتل شلوغ با یک قاچاقچی به اردوگاه می نشیند
7. And the billabong handle of new design makes strong water form becomes follow one's inclinations, design of all these style makes water bath more free from worry and satisfied.
[ترجمه ترگمان]و دسته billabong طراحی جدید باعث می شود که شکل آب قوی شود، طراحی تمام این سبک، حمام آب را از نگرانی و رضایت معاف می کند
[ترجمه گوگل]و طراحی دسته جدید طراحی جدید باعث می شود که فرم آب قوی به دنبال گرایش های خود باشد، طراحی همه این سبک ها باعث می شود تا حمام آب بیشتر از نگرانی و رضایت نباشد
[ترجمه گوگل]و طراحی دسته جدید طراحی جدید باعث می شود که فرم آب قوی به دنبال گرایش های خود باشد، طراحی همه این سبک ها باعث می شود تا حمام آب بیشتر از نگرانی و رضایت نباشد
8. Carry original name, personnel billabong, bank debt is assumed by office.
[ترجمه ترگمان]نام اصلی، پرسنل billabong، بدهی بانک به دست اداره می شود
[ترجمه گوگل]اسم اصلی، اسناد شخصی، اسناد و مدارک بانکی را با اداره در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]اسم اصلی، اسناد شخصی، اسناد و مدارک بانکی را با اداره در نظر بگیرید
9. Barton had clinched the world title - his subsequent victory in the Billabong was almost a formality.
[ترجمه ترگمان]بارتون عنوان قهرمانی جهان را به دست آورد و پیروزی بعدی او در the تقریبا یک تشریفات بود
[ترجمه گوگل]بارتون عنوان جهان را به دست آورد - پیروزی بعدی وی در Billabong تقریبا یک فرمول بود
[ترجمه گوگل]بارتون عنوان جهان را به دست آورد - پیروزی بعدی وی در Billabong تقریبا یک فرمول بود
10. Conjuring an image as old as his ancestors, an Aboriginal teenager dons a mask of mud while swimming in a billabong, or water hole.
[ترجمه ترگمان]یک نوجوان بومی که در حال شنا کردن یک تصویر به قدمت نیاکانش می باشد، در حالی که شنا کنان در گودالی آب یا آب شنا می کند، یک ماسک گل را بر روی خود می گذارند
[ترجمه گوگل]یک تصویر قدیمی را به عنوان اجداد خود محکوم می کند، یک نوجوان بومی، یک ماسک از گل را در حالی که در یک بالنباب، یا سوراخ آب شنا می کند، می پوشاند
[ترجمه گوگل]یک تصویر قدیمی را به عنوان اجداد خود محکوم می کند، یک نوجوان بومی، یک ماسک از گل را در حالی که در یک بالنباب، یا سوراخ آب شنا می کند، می پوشاند
11. Gang says, roll out board right board market impact is not big, won't billabong board capital.
[ترجمه ترگمان]دسته می گوید، \" فشار وارد شده بر روی صفحه سمت راست، بزرگ نیست، به عنوان پایتخت هیات مدیره انتخاب نمی شود
[ترجمه گوگل]باند می گوید، رول هیئت مدیره بازار هیئت مدیره تاثیر بزرگ نیست، نخواهد بود Billabong هیئت مدیره هیئت مدیره
[ترجمه گوگل]باند می گوید، رول هیئت مدیره بازار هیئت مدیره تاثیر بزرگ نیست، نخواهد بود Billabong هیئت مدیره هیئت مدیره
12. The product line of dried noodles of the gram, offer for billabong personnel manage convenient.
[ترجمه ترگمان]خط تولید of خشک گرم، پیشنهاد برای پرسنل billabong مناسب است
[ترجمه گوگل]خط تولید رشته فرنگی خشک از گرم، پیشنهاد برای کارکنان Billabong راحت مدیریت می شود
[ترجمه گوگل]خط تولید رشته فرنگی خشک از گرم، پیشنهاد برای کارکنان Billabong راحت مدیریت می شود
13. "The net is handed in meeting " carry network sale channel just about, go to billabong of slow-moving foreign trade product home market, lend the trade inside this open the market.
[ترجمه ترگمان]این شبکه در حالی که \"شبکه فروش شبکه را فقط در مورد آن قرار می دهد\" به بازار فروش گذاشته می شود، به billabong از بازار داخلی بازار داخلی که به آرامی حرکت می کنند، کمک می کند و تجارت داخل این بازار را به این بازار قرض می دهد
[ترجمه گوگل]'شبکه در جلسه فروش کانال فروش شبکه فقط در مورد، به billabong از بازار آهسته در حال حرکت تجارت خارجی بازار کالا تحویل، وام تجاری در داخل این باز بازار است
[ترجمه گوگل]'شبکه در جلسه فروش کانال فروش شبکه فقط در مورد، به billabong از بازار آهسته در حال حرکت تجارت خارجی بازار کالا تحویل، وام تجاری در داخل این باز بازار است
14. Apart from being a popular surfing destination Jeffreys Bay is also renowned for its blue flag beaches and for hosting the annual Billabong Pro WCT surfing event at Supertubes during July.
[ترجمه ترگمان]خلیج جفریز در کنار سواحل پرچم آبی مشهور است و میزبان مسابقات سالانه Billabong پرو WCT در Supertubes در طی ماه ژوئیه است
[ترجمه گوگل]به غیر از یک مقصد گشت و گذار محبوب جفری خلیج نیز برای سواحل پرچم آبی مشهور است و برای میزبانی سالانه Billabong Pro WCT رویداد گشت و گذار در Supertubes در طول ماه جولای
[ترجمه گوگل]به غیر از یک مقصد گشت و گذار محبوب جفری خلیج نیز برای سواحل پرچم آبی مشهور است و برای میزبانی سالانه Billabong Pro WCT رویداد گشت و گذار در Supertubes در طول ماه جولای
کلمات دیگر: