1. She familiarised herself with the case history of her new patient.
[ترجمه ترگمان]با توجه به سابقه بیمار جدید خود، خود را فریب داد
[ترجمه گوگل]او خود را با تاریخچه بیمار جدید خود آشنا کرد
2. She familiarized herself with the case history of her new patient.
[ترجمه ترگمان]با سابقه بیمار جدید خود آشنا شده بود
[ترجمه گوگل]او خود را با تاریخچه بیمار جدید خود آشنا کرد
3. It is a case history of a range of courses designed for teachers and involving the study of language and of languages.
[ترجمه ترگمان]این یک تاریخچه موردی از مجموعه ای از دوره هایی است که برای معلمان طراحی شده اند و شامل مطالعه زبان و زبان می شوند
[ترجمه گوگل]این یک مورد تاریخی از مجموعه ای از دوره های طراحی شده برای معلمان است که شامل مطالعه زبان و زبان ها می شود
4. We've used an imaginary case history to illustrate them.
[ترجمه ترگمان]ما از یک تاریخ فرضی خیالی برای نشان دادن آن ها استفاده کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما یک سابقه خیالی خیالی برای نشان دادن آنها استفاده کرده ایم
5. A case history will illustrate what I mean.
[ترجمه ترگمان]یک تاریخ موردی نشان خواهد داد که منظورم چیست
[ترجمه گوگل]تاریخچه موردی نشان دهنده آنچه من منظورم است
6. Finally, case history study is made for the purpose of checking its application result.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، مطالعه تاریخ به منظور بررسی نتیجه کاربردی آن انجام شده است
[ترجمه گوگل]در نهایت، مطالعه تاریخچه موردی با هدف بررسی نتایج حاصل از آن انجام می شود
7. This case history showed that an overlarge pretightening torque and oxygen corrosion caused the cracking of 4 bolts, while overloading fracture occurred to the other 4 bolts.
[ترجمه ترگمان]در این حالت تاریخچه نشان داد که یک گشتاور pretightening pretightening و خوردگی اکسیژن باعث ایجاد شکاف در ۴ پیچ شده است در حالی که شکستگی overloading برای ۴ پیچ دیگر رخ داده است
[ترجمه گوگل]این پرونده تاریخچه نشان داد که گشتاور سخت افزاری و اکسیژن زیاد موجب شکست 4 پیچ شد، در حالی که شکست بیش از حد به 4 پیچ دیگر مربوط می شد
8. Based on the case history, the authors propose an effective, easy - doing and economic preservation method.
[ترجمه ترگمان]براساس تاریخچه موردی، نویسندگان یک روش حفظ و نگهداری آسان و موثر را پیشنهاد می کنند
[ترجمه گوگل]بر اساس تاریخچه پرونده، نویسندگان پیشنهاد روش حفظ و نگهداری موثر، آسان و اقتصادی را ارائه می دهند
9. All case history sheet paper has been used up.
[ترجمه ترگمان]همه کاغذ تاریخ مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تمام ورق های کاغذ سابقه مورد استفاده قرار گرفته اند
10. The's case history ; the doctor's physical examination the patient and the results of various medical tests.
[ترجمه ترگمان]در مورد تاریخچه پرونده؛ معاینه فیزیکی پزشک بیمار و نتایج آزمایش ها پزشکی مختلف
[ترجمه گوگل]تاریخچه پرونده؛ معاینه بالینی پزشک و نتایج آزمایشات پزشکی مختلف
11. A case history of the application of the P-wave reflection method in that area to investigate the bedding plane of bedrock, karst cave, fault and the distribution of the dissolution belt is given.
[ترجمه ترگمان]تاریخچه مورد استفاده از روش انعکاس موج P در آن ناحیه برای بررسی صفحه بس تر سنگ بس تر، غار کارست، خطا و توزیع تسمه انحلال داده شده است
[ترجمه گوگل]تاریخچه مورد استفاده از روش انعکاس موج P در این منطقه به منظور بررسی سطح بستر سنگ بستر، غار کارست، گسل و توزیع کمربند انحلال داده شده است
12. The principle, method and case history how to predict the average uranium mass concentration in lixivium of in-situ leaching are introduced and the existing problems are discussed.
[ترجمه ترگمان]اصل، روش و چگونگی پیش بینی میزان غلظت کل اورانیوم در آزمایش های لیچینگ مخزنی به طور متوسط معرفی و مشکلات موجود مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]اصل، روش و تاریخچه پرونده چگونه پیش بینی میانگین غلظت اورانیوم توده در لیکسیوم لیچینگ موضعی معرفی شده و مشکلات موجود مورد بحث قرار گرفته است
13. I took her to a homoeopath, who started by taking a very long and detailed case history.
[ترجمه ترگمان]او را به یک homoeopath بردم که با گرفتن یک تاریخچه طولانی و دقیق شروع به کار کرد
[ترجمه گوگل]من او را به هومیوپات بردم، که با در نظر گرفتن تاریخچه بسیار طولانی و دقیق، شروع به کار کرد