کلمه جو
صفحه اصلی

alluvium


معنی : رسوب، ابرفت، ته نشین
معانی دیگر : آبرفت

انگلیسی به فارسی

( alluvia - alluviums . pl ) ته‌نشین، رسوب، آبرفت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: alluvia, alluviums
• : تعریف: sand, soil, gravel, or the like deposited by moving water, as along a river bed. (Cf. eluvium.)

- Alluvium often produces fertile soil.
[ترجمه ترگمان] Alluvium اغلب خاک حاصل خیز را تولید می کند
[ترجمه گوگل] آلوویو اغلب خاک بارور را تولید می کند

• mud or sand deposited by flowing water

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] آبرفت - مواد آبرفتی - مصالح رسوبی - زمین رسوبی - گل رسوبی
[نساجی] رسوب - ته نشین
[آب و خاک] آبرفت، نهشته آبرفتی

مترادف و متضاد

رسوب (اسم)
alluvium, sediment, fouling, sinter, tartar, condensate, residuum, dreg

ابرفت (اسم)
illuviation, alluvium

ته نشین (اسم)
residual, alluvium, sediment, tartar, deposit, residue, lees, dreg

جملات نمونه

1. The soils are developed on marine or estuarine alluvium found between the normal high-water mark and the limit of highest spring tides.
[ترجمه ترگمان]خاک بر روی آب های دریایی یا estuarine شکل می گیرد که بین نقطه اوج سطح آب و محدوده بالاترین جزر و مد بهاره یافت می شود
[ترجمه گوگل]خاک ها بر روی آبرفت های دریایی یا استوایی دریایی بین علامت معمول آب بالا و حد بالای بالاترین توفنده های بهاری یافت می شوند

2. Usually floodplains are not veneers of alluvium explicable by lateral channel movements, but considerable thicknesses smoothing over more complex relief.
[ترجمه ترگمان]معمولا floodplains با استفاده از حرکات کانال افقی امکان پذیر نیست، اما ضخامت قابل توجهی نسبت به تسکین پیچیده بیشتری دارد
[ترجمه گوگل]معمولا سیلاب ها فرسایشی از آلیوم نیست که با حرکت کانال های جانبی توضیح داده شود، اما ضخامت قابل توجهی در برابر تسکین پیچیده تر می شود

3. The soils are developed on freshwater alluvium.
[ترجمه ترگمان]خاک در آب های شیرین ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]خاک ها در آبرفت های آب شیرین توسعه می یابند

4. Plant area was distributed over Quaternary system alluvium and deposit of oxbow lake facies, base rock is Tertiary red rock.
[ترجمه ترگمان]مساحت Plant بر روی سیستم چهارتایی نقره و رسوب of دریاچه oxbow توزیع شد و سنگ پایه تخت قرمز سوم است
[ترجمه گوگل]محوطه گیاهی بر روی آلومینیوم سیستم کواترنر و رسوب رخساره های دریاچه اشکواب توزیع شد، سنگ پایه سنگ سنگ قرمز ترشی است

5. The upper part of the main river alluvium in modern times, the lower the pour - shaped alluvium.
[ترجمه ترگمان]قسمت بالایی رودخانه اصلی در دوران مدرن شکل می گیرد و the شکل موج را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]قسمت بالایی آبرفت رودخانه اصلی در زمان های مدرن، آبیاری به شکل زیر آبی پایین تر است

6. The Cruor Alluvium event in Deathtoll will now progress properly.
[ترجمه ترگمان]رویداد Cruor Alluvium در Deathtoll اکنون به درستی پیشرفت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]رویداد کورور آلوویو در Deathtoll اکنون به درستی پیشرفت خواهد کرد

7. This saphire deposit is occurred in the Holocene alluvium.
[ترجمه ترگمان]این رسوب saphire در رسوب Holocene رخ داده است
[ترجمه گوگل]این سپرده سیب زمینی در آلوویوس Holocene رخ داده است

8. Using open cut excavation where possible, Nuttall has moved about 2000 cu m of alluvium and gravel.
[ترجمه ترگمان]Nuttall با استفاده از قسمت خاکبرداری باز در جایی که امکان پذیر است، حدود ۲۰۰۰ متر مکعب of و ریگ را جابجا کرده است
[ترجمه گوگل]Nuttall با استفاده از حفاری های برش باز، در حدود 2000 مترمربع آلومینیوم و شن ساخته شده است

9. A broad, gently base of a steeper slope, often covered with alluvium, formed primarily by erosion.
[ترجمه ترگمان]دامنه وسیعی از شیب تندتر که اغلب با alluvium پوشانده می شود، عمدتا با فرسایش تشکیل می شود
[ترجمه گوگل]پایه گسترده و به آرامی شیب تند، که اغلب با آلوویو پوشیده شده است، عمدتا به دلیل فرسایش است

10. The angle dimension parameters of surface movement, tokens of space shape, are analyzed in this paper based on the observation data of strip mining under thick alluvium and thin bedrock.
[ترجمه ترگمان]پارامترهای بعد زاویه حرکت سطحی، نشانه شکل فضا، در این مقاله براساس داده های مشاهده of در زیر سنگ بس تر ضخیم و سنگ بس تر نازک مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]پارامترهای ابعاد زاویه حرارتی سطح، نشانه های شکل فضا، در این مقاله بر اساس داده های مشاهده شده در معدن نوار در زیر آلومینیوم ضخیم و پایه نازک تجزیه می شود

11. Examples of application of the method include the results of a regional water and alluvium study.
[ترجمه ترگمان]نمونه هایی از کاربرد این روش شامل نتایج یک مطالعه آب و آب منطقه ای است
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از کاربرد این روش عبارتند از: نتایج مطالعات آب و آلودگی منطقه ای

12. The soil is classified to tidal sandy soil, derived from river alluvium with sandy loam texture.
[ترجمه ترگمان]خاک به خاک ماسه ای جزر و مد طبقه بندی می شود که از alluvium رودخانه ای با بافت شنی شنی گرفته شده است
[ترجمه گوگل]خاک به خاک ماسه ای جزر و مدی از آلیوم رودخانه با بافت لوم شنی تقسیم می شود

13. Many mining engineering subjects are established on geologic condition of alluvium.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از موضوعات مهندسی معدن در شرایط زمین شناسی of پایه ریزی شده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از موضوعات مهندسی معدن در شرایط زمین شناسی آلوویو ایجاد شده است

14. Examples of application of the method the results of a regional stream water and alluvium study.
[ترجمه ترگمان]نمونه هایی از کاربرد روش استفاده از روش آب جوی منطقه ای و مطالعه alluvium
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از استفاده از روش نتایج حاصل از مطالعه جریان آب منطقه ای و آلوویو

پیشنهاد کاربران

[زمین شناسی و جغرافی]

آب آورد ، آب آورده

alluvium ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: آبرفت
تعریف: مواد آواری سستی که در نتیجۀ جریان آب های جاری نهشته می‏شود


کلمات دیگر: