کلمه جو
صفحه اصلی

cellular


معنی : خانه خانه، بافت سلولی، حجروی، سلول دار
معانی دیگر : یاخته مانند، یاخته ای، سلولی، (به ویژه در مورد برخی سنگ های آذرین مثل سنگ پا) سوراخدار، حفره دار، دارای خلل و فرج

انگلیسی به فارسی

بافت سلولی، سلول‌دار، خانه خانه


سلولی، بافت سلولی، حجروی، سلول دار، خانه خانه


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: cellularly (adv.), cellularity (n.)
(1) تعریف: of, pertaining to, or resembling cells.

- Microscopes allow us to see cellular structure.
[ترجمه ترگمان] میکروسکوپ ها به ما اجازه می دهند که ساختار سلولی را ببینیم
[ترجمه گوگل] میکروسکوپ ها به ما اجازه می دهند ساختار سلولی را ببینیم
- These molecules cannot penetrate the cellular membrane.
[ترجمه ترگمان] این مولکول ها نمی توانند به غشا سلولی نفوذ کنند
[ترجمه گوگل] این مولکول ها نمی توانند به غشای سلولی نفوذ کنند

(2) تعریف: of or pertaining to cellular phones.

- They live in an isolated area where there is no cellular service yet.
[ترجمه ترگمان] آن ها در منطقه ای دورافتاده زندگی می کنند که در آن هیچ خدمات تلفن همراه وجود ندارد
[ترجمه گوگل] آنها در یک منطقه جداگانه زندگی میکنند که در آن هیچ سرویس تلفن همراه وجود ندارد

• pertaining to cells; composed of cells
cellular means relating to the cells of animals or plants.
cellular fabrics are loosely woven and keep you warm.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] روزنه دار
[زمین شناسی] سلولی به بافت یک سنگ گویند (مثلاً یک دولومیت سلولی) که بوسیله منفذها یا حفراتی که ممکن است بهم پیوسته باشند و یا نباشند، تشخیص داده می شود. با وجود اینکه هیچ حدود اندازه بخصوصی وجود ندارد، این اصطلاح بیشتر برای حفراتی بزرگتر از روزنه و کوچکتر از غار کاربرد دارد. مترادف: vesicular حفره دار/ متخلخل در زمان توصیف و تعریف سنگهای آذرین، ارجح می باشد. مقایسه شود با: cavernous/ porous.

مترادف و متضاد

خانه خانه (صفت)
alveolate, cellular

بافت سلولی (صفت)
cellular

حجروی (صفت)
cellular

سلول دار (صفت)
cellular, loculate, locular

جملات نمونه

1. cellular phone (or telephone)
تلفن همراه،تلفن سیار

2. basic cellular structures
ساختارهای بنیادی یاخته ها

3. The organization has a cellular structure.
[ترجمه سها سروری] این سازمان ساختاری لانه زنبوری دارد.
[ترجمه ترگمان]سازمان یک ساختار سلولی دارد
[ترجمه گوگل]این سازمان ساختار سلولی دارد

4. She has a cellular telephone in her car.
[ترجمه سها سروری] او یک تلفن همراه در ماشینش دارد.
[ترجمه ترگمان] اون یه تلفن همراهش تو ماشینش داره
[ترجمه گوگل]او یک ماشین تلفن همراه دارد

5. Many toxic effects can be studied at the cellular level.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اثرات سمی را می توان در سطح سلولی مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه گوگل]بسیاری از اثرات سمی را می توان در سطح سلولی مورد مطالعه قرار داد

6. A cellular telephone beeped.
[ترجمه ترگمان]یه تلفن همراه با بوق تلفن
[ترجمه گوگل]یک تلفن همراه بیهوده است

7. People with a cellular phone in the car run a 34 percent higher risk of having an accident, researchers say.
[ترجمه ترگمان]محققان می گویند که افراد با تلفن همراه در خودرو دارای ۳۴ درصد احتمال خطر داشتن یک تصادف هستند
[ترجمه گوگل]محققان می گویند افرادی که دارای یک تلفن همراه در ماشین هستند، 34 درصد بیشتر از خطر وقوع تصادف هستند

8. Businessmen talk on their cellular phones while holding on to the reins of their strong-legged animals at stoplights.
[ترجمه ترگمان]تجار در حال صحبت بر روی تلفن های همراه خود در حین نگه داشتن افسار حیوانات با پای محکم خود در stoplights هستند
[ترجمه گوگل]بازرگانان در تلفن های همراه خود صحبت می کنند در حالیکه نگه داشتن حیوانات قوی خود را در چراغ های عقب نگه می دارند

9. His cellular telephone rings in the Bull's car.
[ترجمه ترگمان]تلفن همراه با تلفن همراه با تلفن از ماشین رد شد
[ترجمه گوگل]تلفن سلولی او در ماشین بولز زنگ می زند

10. Now, however, no fewer than 23 countries have cellular networks up and running.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اکنون، کم تر از ۲۳ کشور شبکه های سلولی را راه اندازی و اجرا می کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، کمتر از 23 کشور، شبکه های تلفن همراه را راه اندازی کرده اند

11. The cellular source of the catalytically active PLA2 in serum of patients suffering from acute pancreatitis and other diseases is unknown.
[ترجمه ترگمان]منبع سلولی of فعال کاتالیستی در سرم بیمارانی که از بیماری های حاد و دیگر بیماری ها رنج می برند، نامعلوم است
[ترجمه گوگل]منبع سلولی PLA2 فعال کاتالیستی در سرم بیماران مبتلا به پانکراتیت حاد و سایر بیماری ها ناشناخته است

12. Records of several cellular phone conversations between Ramsey and other individuals confirmed this, Wasserman said.
[ترجمه ترگمان]Wasserman گفت که سوابق چندین مکالمه تلفنی بین رمزی و دیگر افراد این موضوع را تایید کرده است
[ترجمه گوگل]وسترمن گفت، ضبط چندین مکالمه تلفن همراه بین رمزی و سایر افراد این را تایید کرد

13. Some other cellular event was involved, but its nature remained obscure and unexplained for another 30 years.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر از رویداده ای سلولی مورد بحث قرار گرفتند، اما ماهیت آن برای ۳۰ سال دیگر مبهم و غیرقابل توضیح باقی ماند
[ترجمه گوگل]برخی از رویدادهای سلولی دیگر درگیر بود، اما طبیعت آن 30 سال دیگر باقی ماند و ناشناخته بود

14. When he's out on the road, office calls are forwarded to the cellular phone in his truck.
[ترجمه ترگمان]وقتی از جاده بیرون می اید، تماس تلفنی با تلفن همراه با تلفن همراه می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در جاده است، تماس های دفتر به تلفن همراه خود را در کامیون خود ارسال می شود

basic cellular structures

ساختارهای بنیادی یاخته‌ها


پیشنهاد کاربران

موبایلی

متخلخل

شبکه موبایل

بافت سلولی


کلمات دیگر: