1. Above the kitchen chimney stack, the sky quavers on a high inaudible note.
[ترجمه ترگمان]بالای بخاری آشپزخانه، آسمان صاف و بی صدا بود
[ترجمه گوگل]بالای دودکش آشپزخانه پشته، آسمان کوئوررها را بر روی یک یادداشت بلند یادداشت نمی کند
2. Every room has a fireplace and the double chimney stack rises through the steeply-pitched hipped roof.
[ترجمه ترگمان]هر اتاق یک شومینه دارد و دودکش دو دودکش آن از پشت بوم با شیب تند بالا می رود
[ترجمه گوگل]هر اتاق دارای یک شومینه و پشته دودکش دوگانه از طریق سقف کم عمق است
3. The chimney stack was too high to consider pushing it down, so I had to try fishing it out.
[ترجمه ترگمان]دودکش بالای بخاری خیلی بلند بود که آن را هل دهم، برای همین مجبور شدم آن را صید کنم
[ترجمه گوگل]پشته دودکش خیلی زیاد بود تا بتواند آن را پایین بیاورد، بنابراین مجبور شدم ماهیگیری کنم
4. Due to high winds the chimney stack became unsafe.
[ترجمه ترگمان]لوله دودکش به خاطر باد شدید، ناامن شد
[ترجمه گوگل]با توجه به بادهای زیاد دودکش پشته ناامن شد
5. Well, I'm having some problems with the chimney stack on the latest project.
[ترجمه ترگمان]خب، من یه سری مشکلات با دودکش پروژه آخرین پروژه دارم
[ترجمه گوگل]خوب، من مشکلی با دودکش در آخرین پروژه دارم
6. Well, I'm having some problems with the chimney stack on the latest project. How should I go about modelling the dispersion of the smoke plume?
[ترجمه ترگمان]خب، من با دودکش بخاری در آخرین پروژه مشکل دارم چگونه باید پراکندگی دود را مدل سازی کنم؟
[ترجمه گوگل]خوب، من مشکلی با دودکش در آخرین پروژه دارم چگونه باید در مورد مدل سازی پراکندگی ذرات دود به کار بپردازم؟
7. Chimney stack forms a gap between the day and night areas.
[ترجمه ترگمان]پشته Chimney فاصله بین روز و مناطق شب را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]پشته دودکش یک شکاف بین مناطق روز و شب را تشکیل می دهد
8. Architects kept old construction elements and the chimney stack and combined them with new architectural elements.
[ترجمه ترگمان]معماران عناصر ساختمان سازی قدیمی و دسته دودکش داشتند و آن ها را با عناصر معماری جدید ترکیب کردند
[ترجمه گوگل]معماران عناصر ساختمانی قدیمی و دودکش را نگه داشتند و با عناصر معماری جدید ترکیب می کردند
9. It would have a 100 - metre chimney stack and the tallest building would be 65 m.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه دارای یک دودکش ۱۰۰ متری و بلندترین ساختمان آن ۶۵ متر خواهد بود
[ترجمه گوگل]این یک پشته دودکش 100 متر و بلندترین ساختمان 65 متر خواهد بود
10. Then my torch showed up streaks of water running down the chimney stack.
[ترجمه ترگمان]بعد چراغ قوه من، رگه های آبی از آب را نشان می داد که از دودکش به پایین سرازیر می شد
[ترجمه گوگل]سپس مشعل من نشان داد که رگه هایی از آب که در پایین پشته دودکش قرار دارند
11. The aerial is small and unobtrusive, fitting closely to the chimney stack.
[ترجمه ترگمان]هوائی کوچک و فاقد جسارت است که نزدیک بخاری است
[ترجمه گوگل]این هوا کوچک و بی نظیر است و نزدیک به پشته دودکش قرار دارد
12. Nearly falling off the roof in fright, Hilary grabbed frantically at the chimney stack to keep her balance.
[ترجمه ترگمان]نزدیک بود از بام به زمین بیفتد و پس از این کار، هیلاری با عجله به طرف بخاری رفت تا تعادلش را حفظ کند
[ترجمه گوگل]هیلاری تقریبا سقوط از سقف در حیرت، به طور مستقل از پیست دودکش دستگیر شد تا تعادلش را حفظ کند
13. As Minister for Magic, it is my duty to inform you, Mr. Potter, earlier this evening your uncle's sister was located a little south of Sheffield, circling a chimney stack.
[ترجمه ترگمان]به عنوان وزیر سحر و جادو، این وظیفه منه که به شما اطلاع بدم، اقای پاتر، امروز صبح خواهر عموت در جنوب شفیلد کنار بخاری بود
[ترجمه گوگل]به عنوان وزیر سحر و جادو، وظیفه من اطلاع رسانی به شما، آقای پاتر، در اوایل شب این خواهر عموی شما کمی در جنوب شفیلد واقع شده بود و یک پیست دودکش می چرخید
14. The upper 'viewing' lens is solely for composing and has a reflex mirror which projects the image upwards to a horizontal ground glass shielded by a chimney stack hood.
[ترجمه ترگمان]لنز مشاهده بالایی تنها برای آهنگ سازی است و یک آینه reflex دارد که تصویر را به سمت یک شیشه پایه افقی که توسط یک سرپوش دودکش از آن محافظت می شود، قرار می دهد
[ترجمه گوگل]لنز بالای 'دیدن' تنها برای ساختن است و دارای یک آینه بازتابی است که تصویر را به سمت بالا به یک صفحه ی افقی متصل می کند که محافظ آن توسط یک کاپوت دودکش است