کلمه جو
صفحه اصلی

airline


معنی : خط مستقیم هوایی
معانی دیگر : شرکت هواپیمایی، کوتاه ترین مسافت بین دو نقطه ی کره ی زمین، خط مستقیم هوایی شرکت هواپیمایی airlines compete against railways شرکتهای هواپیمایی با راهآهنها رقابت میکنند airline employees کارکنان هواپیمایی، خط مستقیم هوایی، سرویس هوایی

انگلیسی به فارسی

کوتاه‌ترین مسافت بین دو نقطه‌ی کره‌ی زمین، خط مستقیم هوایی


خطوط هوایی، خط مستقیم هوایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a system of transportation by air offering scheduled flights between various points, or a business that owns and operates the equipment required by such a system.

- Detroit is served by many national and international airlines.
[ترجمه ترگمان] دیترویت به وسیله بسیاری از خطوط هوایی ملی و بین المللی خدمت کرده است
[ترجمه گوگل] دیترویت توسط بسیاری از خطوط هوایی ملی و بین المللی خدمت می شود

(2) تعریف: a tube or hose used to carry air to where it will be used, as to a deep-sea diver.

• company which offers air travel services
an airline is a company which provides regular services carrying people or goods in aeroplanes.
path through the air, line through the air

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] خط هوایی - شرکت هواپیمایی
[مهندسی گاز] لوله ای که هوادرآن جریان دارد

مترادف و متضاد

air carrier


Synonyms: commercial airline, air passenger carrier, air service, air shuttle, air taxi, charter airline, commuter airline


خط مستقیم هوایی (اسم)
airline

جملات نمونه

Airlines compete against railways.

شرکت‌های هواپیمایی با راه‌آهن‌ها رقابت می‌کنند.


1. airline employees
کارکنان هواپیمایی

2. the airline is hiring
شرکت هواپیمایی (کارمند) استخدام می کند.

3. this airline has been bought out by a german company
این خط هوایی توسط یک شرکت آلمانی خریداری شده است.

4. he parlayed a few old airplanes into a major airline
از چند فروند هواپیمای قراضه یک شرکت هواپیمایی عمده به وجود آورد.

5. He spent seventeen years as an airline pilot.
[ترجمه Miss.ronny.mohsen] او هفده سال را به عنوان خلبان در یک شرکت هواپیمایی گذراند
[ترجمه ترگمان]او هفده سال را به عنوان خلبان خطوط هوایی گذراند
[ترجمه گوگل]او هفده سال را به عنوان خلبان هواپیمایی گذراند

6. The airline apologizes for long delays at check-ins today.
[ترجمه Elina] شرکت هواپیمایی از تاخیرات طولانی مدت امروزش متاسف است
[ترجمه ترگمان]این شرکت هواپیمایی از تاخیرات طولانی مدت در این روزها عذرخواهی می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت هواپیمایی امروز به دلیل تاخیرهای طولانی مدت در ثبت نام عذرخواهی می کند

7. The airline is beginning to claw back some of the business it lost after the bomb explosion.
[ترجمه ترگمان]این شرکت هواپیمایی شروع به برگرداندن برخی از کارهایی کرده است که پس از انفجار بمب از دست رفته است
[ترجمه گوگل]خطوط هوایی شروع به عقب نشینی برخی از کسب و کار پس از انفجار بمب را از دست داده است

8. All scheduled airline services will be affected by the strike.
[ترجمه ترگمان]تمام خدمات خطوط هوایی برنامه ریزی شده نیز تحت تاثیر این اعتصاب قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]تمام خدمات خطوط هوایی برنامه ریزی شده تحت تأثیر اعتصاب قرار خواهد گرفت

9. Electronic ticketing now allows customers to buy airline seats over the phone.
[ترجمه ترگمان]این شرکت اکنون به مشتریان اجازه می دهد تا صندلی های خطوط هوایی را از طریق تلفن خریداری کنند
[ترجمه گوگل]فروش بلیط الکترونیکی در حال حاضر به مشتریان اجازه می دهد صندلی های خطوط هوایی را از طریق تلفن خریداری کنند

10. The airline reimbursed me for the amount they had overcharged me.
[ترجمه فاطمه] این شرکت هواپیمایی مبلغی که پرداخت کرده بودم را به من برگرداند
[ترجمه Atena] این شرکت ویا خط هواپیمایی پول پرداختی من را به من بازگرداند
[ترجمه ترگمان]این خط هوایی به خاطر پولی که از من گرفته بود به من پرداخت
[ترجمه گوگل]این شرکت هواپیمایی به من پرداخت مبلغی را که به من پرداخت کرده بود بازپرداخت کرد

11. The jury determined that the airline was negligent in training and supervising the crew.
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه مشخص کرد که این شرکت هواپیمایی در آموزش و نظارت بر خدمه در حال مسامحه است
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه اعلام کرد که شرکت هواپیمایی در آموزش و نظارت بر خدمه سهل انگاری کرده است

12. Passengers should tell the airline in advance if they have any special dietary needs.
[ترجمه ترگمان]مسافران باید در صورتی که نیازهای رژیم غذایی ویژه ای داشته باشند از قبل به این شرکت هواپیمایی اطلاع دهند
[ترجمه گوگل]مسافران باید به طور پیشفرض به هواپیمایی بپردازند در صورتی که نیاز خاصی به رژیم غذایی داشته باشند

13. The airline has reduced its prices so sharply that it has been accused of predatory pricing.
[ترجمه ترگمان]این شرکت هواپیمایی قیمت خود را به گونه ای کاهش داده است که به قیمت گذاری predatory متهم شده است
[ترجمه گوگل]خطوط هوایی این قیمت ها را به شدت کاهش داده است که به قیمت گذاری غارتگر متهم شده است

14. The strike affecting the country's largest airline is producing easy pickings for smaller companies.
[ترجمه ترگمان]این اعتصاب که بزرگ ترین شرکت هواپیمایی کشور را تحت تاثیر قرار داده است، در حال تولید طعمه های آسان برای شرکت های کوچک تر است
[ترجمه گوگل]اعتصاب که بر روی بزرگترین شرکت هواپیمایی کشور تأثیر می گذارد، برای شرکت های کوچکتر تولید آسان می کند

15. The airline has been offering discounted tickets to woo passengers away from their competitors.
[ترجمه ترگمان]این شرکت هواپیمایی بلیط های با تخفیف را ارائه کرده است تا مسافران را از رقبای خود دور کند
[ترجمه گوگل]این شرکت هواپیمایی با ارائه بلیط با تخفیف ویژه به مسافران بی نظیر از رقبای خود می پردازد

16. The weather played havoc with airline schedules.
[ترجمه مهسا] خطوط هواپیمایی به خاطر هوا خراب شد
[ترجمه ترگمان]آب و هوا برنامه های هواپیمایی را به هم زد
[ترجمه گوگل]هوا با برنامه های هواپیمایی خراب شد

airline employees

کارکنان هواپیمایی


پیشنهاد کاربران

خطوط هوایی

شرکت هواپیمایی

کمپانی ای که خدمات هوایی به مردم ارائه میدهد

کمپانی که پرواز را برای مردم فراهم میکند

A company that provides flights for people^

فراهم کردن خط هوایی برای مردم ^

معنی: مسیر هواپیما

تاب اوری


آژانس هوایی

Nown
a company that proides flight fo people
شرکت هواپیمایی. . شرکتیه ک پروازارو واسه مردم فراهم میکنه
کانون زبان ایران


( noun ( COUNT
🔴 a company that owns and operates many airplanes which are used for carrying passengers and goods to different places
◀️a major airline
— often used before another noun
◀️an airline pilot
◀️airline passengers
◀️She works for a commercial airline

در اصل میشه هواپیمای مسافربری

a company that provides flights for people

تعریف=a company that provides flights for people

معنی=یک شرکت که پرواز ها را برای مردم فراهم میکند

صد در صد درست👆👆👆👆👆👆👆👆

مسیر هواپیما ( جایی که هواپیما در ان راه میرود ) .

خط مستقیم هوایی

airline ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: خط هوایی 1
تعریف: شرکت حمل‏ونقل هوایی ذی صلاح


کلمات دیگر: