1. the vast chasm separating catholics and protestants
شکاف عظیمی که کاتولیک ها و پروتستان ها را از هم جدا می کرد.
2. Suddenly a huge chasm opened in the earth.
[ترجمه ترگمان]ناگهان یک حفره بزرگ در زمین باز شد
[ترجمه گوگل]ناگهان یک فاجعه بزرگ در زمین افتاد
3. She stood at the edge of the chasm and stared into the void.
[ترجمه ترگمان]در لبه شکاف ایستاد و به فضای خالی خیره شد
[ترجمه گوگل]او در لبه فضایی ایستاد و به خالی نگاه کرد
4. There's a chasm between rich and poor in that society.
[ترجمه ترگمان]شکافی بین غنی و فقیر در این جامعه وجود دارد
[ترجمه گوگل]بین فقیر و ثروتمند در جامعه وجود دارد
5. A huge chasm gaped before them.
[ترجمه ترگمان]شکاف عظیمی در برابرشان باز شد
[ترجمه گوگل]شکاف بزرگی پیش از آنها شکسته شد
6. The tourists luxuriated in the beauties of the chasm.
[ترجمه ترگمان]توریست ها از زیبایی های این شکاف لذت بردند
[ترجمه گوگل]گردشگران از زیباییهای فضایی لذت میبرند
7. A chasm separates my generation from my parents '.
[ترجمه ترگمان]شکافی که نسل من را از پدر و مادرم جدا می کند
[ترجمه گوگل]فساد نسل من را از پدر و مادر من جدا می کند
8. Even today there is a chasm between white and black cultures in the Deep South.
[ترجمه ترگمان]حتی امروزه شکاف بین فرهنگ های سفید و سیاه در اعماق جنوب وجود دارد
[ترجمه گوگل]حتی امروزه بین فرهنگ سفید و سیاه در جنوب غربی وجود دارد
9. Looking to her heart, she sees the chasm left by a death she narrowly escaped.
[ترجمه ترگمان]به قلبش نگاه می کند، او شکافی را می بیند که با یک مرگ فاصله دارد
[ترجمه گوگل]به دنبال قلب او، او می بیند فتق در سمت چپ توسط مرگ او به شدت فرار کرد
10. Today we halted at the grim-looking chasm which formed the entrance and watched a thundering swell drive into the cave mouth.
[ترجمه ترگمان]امروز در شکاف grim که ورودی را تشکیل داده بود توقف کردیم و با سرعتی سرسام آور به دهانه غار نگاه کردیم
[ترجمه گوگل]امروز ما در فتنه وحشتناک ظاهر شدیم که ورودی را شکل داد و به درون دهانه غار تماشا کرد
11. I felt as if I bad crossed a chasm of time and was some new breed of man.
[ترجمه ترگمان]احساس می کردم که از شکاف زمان گذشتم و از نوع جدیدی از انسان متولد شدم
[ترجمه گوگل]احساس کردم که گاهی اوقات از گذشت زمان عبور می کردم و بعضی از نژاد های جدید انسان بودم
12. Remorse about Dole, reflected in the opinion-poll chasm between him and Bill Clinton, swept the nation.
[ترجمه ترگمان]پشیمانی در حدود دول، منعکس شده در شکاف بین او و بیل کلینتون، کشور را جارو کرد
[ترجمه گوگل]تفکر در مورد Dole، که منعکس کننده بینش و افکار نظر بین او و بیل کلینتون است، کشور را در بر گرفت
13. Tony stomped past, stopped and peered into the chasm, setting up a shot.
[ترجمه ترگمان]تونی از کنار او گذشت، ایستاد و به درون شکاف نگاه کرد و یک تیر پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]تونی گذشته ایستاد، متوقف شد و به فصح نگاه کرد و یک ضربه زد
14. Robins looked offside as he galloped into a chasm of space created by lively winger Ruel Fox.
[ترجمه ترگمان]پدر رالف در حالی که به chasm فضایی که از دوران کودکی و دوران کودکی ساخته شده بود، خیره شد
[ترجمه گوگل]رابین به بیرون نگاه کرد و او را به فضایی از فضای ایجاد شده توسط Ruel Fox پیروز شد
15. Thus there is a huge chasm between the two protagonists of this chapter.
[ترجمه ترگمان]بنابراین شکاف بزرگی بین این دو شخصیت این بخش وجود دارد
[ترجمه گوگل]بنابراین بین دو شخصیت اصلی این فصل اختلاف زیادی وجود دارد