1. Aye, sculpted in whitest alabaster to emphasize his purity.
[ترجمه ترگمان]آ ره، sculpted که از مرمر سفید ساخته شده بود تا به پاکی او تاکید کنند
[ترجمه گوگل]آه، در خلال بافت آلبالو نقاشی شده است تا بر خلوص او تأکید داشته باشد
2. The alabaster face of Rogal Dorn branded his retinas: a crag of a face, with lush tough lips.
[ترجمه ترگمان]چهره مرمر گون Dorn بر شبکیه چشم می خورد: صخره ای بر چهره، با لبان سخت و شاداب
[ترجمه گوگل]صورت آلاباستر روگل دونن سبب بازتولید رتین ها شده است: یک شکم یک چهره، با لب های سفت و سخت
3. Granite and alabaster were also imported with precious materials such as porphyry to give richness and lustre to interiors.
[ترجمه ترگمان]گرانیت و مرمر نیز با مواد قیمتی از قبیل مس پورفیری برای دادن غنا و درخشش به فضای داخلی وارد شدند
[ترجمه گوگل]گرانیت و آلبالو نیز با مواد گرانبها مانند پورفیری وارد شده اند تا به ظاهر و جذابیت خود برسند
4. Poppy by Ruth Harris Poppy's flesh is alabaster, below a cap of bandages.
[ترجمه ترگمان]خشخاش از پوست خشخاش روت هریس سفید است و در زیر کلاهی از نوارهای زخم بندی قرار دارد
[ترجمه گوگل]خشخاش توسط روت هریس گوشت خشخاش، بطری زیر بشکهای باند است
5. No purple mountain majesty there and no alabaster city, just waves of grain and the Co-op Elevator.
[ترجمه ترگمان]نه اعلی حضرت، نه از شهر مرمر، نه از شهر مرمر، بلکه فقط امواج غله و the
[ترجمه گوگل]هیچ برجای کوه بنفش وجود دارد و هیچ شهر آلاباستر، فقط امواج دانه و لایه Co-op نیست
6. And her alabaster skin, always such a stunning foil for her violet eyes, was an alarming shade of yellow.
[ترجمه ترگمان]و پوستش از مرمر سفید بود، همیشه برای دیدن چشمان بنفش رنگش، یک رنگ هشدار دهنده زرد بود
[ترجمه گوگل]و پوست او آلبالو، همیشه مانند یک فویل خیره کننده برای چشم های بنفش او، سایه هشدار زرد بود
7. The windows above glow because of their alabaster filling but make the interior darker than it would be with glass.
[ترجمه ترگمان]پنجره های بالای آتش به خاطر پر کردن مرمر آن ها، اما فضای داخلی را تیره تر از آن که با شیشه باشد، می سازند
[ترجمه گوگل]پنجره هایی که از بالا به نظر می رسند به دلیل پر کردن آلاباسر خود، اما داخلی را تیره تر از شیشه ای می سازند
8. Her shoulders shook with laughter, her alabaster cheeks flushed with warmth.
[ترجمه ترگمان]شانه هایش از خنده لرزید، و گونه هایش از فرط گرما سرخ شد
[ترجمه گوگل]شانه هایش با خنده می چرخید، گونه هایی که با آلاباستیک او گرما داشتند
9. My fingers are as white, alabaster white, as the hands of a corpse.
[ترجمه ترگمان]انگشتانم به سفیدی یک جسد سفید، سفید و سفید هستند
[ترجمه گوگل]انگشتان من سفید، سفید و سفید است، به عنوان دست یک جسد
10. The floor was marble tile, and the columns alabaster.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق کاشی مرمری و ستون های مرمر سفید بود
[ترجمه گوگل]کف کاشی سنگ مرمر، و ستون های آلبالو بود
11. Her skin was white as alabaster.
[ترجمه ترگمان]پوستش مثل مرمر سفید بود
[ترجمه گوگل]پوست او سفید به نظر می رسید
12. Rosette gives the impression of alabaster wax suffused with violet.
[ترجمه ترگمان] روزت \"تاثیر\" alabaster \"رو با\" بنفش \"میزاره\"
[ترجمه گوگل]Rosette تصور می کند که موم آلاباستر با بنفش است
13. These pearls are imported alabaster glass enrobed in real pearlescence.
[ترجمه ترگمان]این مرواریدهای گردنبندش را در pearlescence واقعی وارد می کنند
[ترجمه گوگل]این مروارید شیشه آلاباستر وارد شده در مروارید واقعی واقع شده است
14. She wore a fine chain about her alabaster neck.
[ترجمه ترگمان]زنجیر زیبایی به دور گردن alabaster انداخته بود
[ترجمه گوگل]او یک زنجیر خوب را در مورد گردن آلبالوست خود داشت
15. They admire her alabaster complexion.
[ترجمه ترگمان]آن ها پوست alabaster را تحسین می کنند
[ترجمه گوگل]آنها رنگ پوست او را تحسین می کنند