اب چیزی را گرفتن، بیاب کردن، پسابش داشتن، وابشت کردن
dehydrated
اب چیزی را گرفتن، بیاب کردن، پسابش داشتن، وابشت کردن
انگلیسی به فارسی
خشکشده، اب چیزی را گرفتن، بی آب کردن، پسابش داشتن، وابشت کردن
انگلیسی به انگلیسی
• dried, parched, lacking water
dehydrated food has been through a process that removes all the water from it, often in order to preserve it.
if you are dehydrated, you feel ill because you have lost too much water from your body.
dehydrated food has been through a process that removes all the water from it, often in order to preserve it.
if you are dehydrated, you feel ill because you have lost too much water from your body.
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] پسابیده
[زمین شناسی] پسابیده
[نساجی] آب گیری - آب زدائی از مواد شیمیایی
[زمین شناسی] پسابیده
[نساجی] آب گیری - آب زدائی از مواد شیمیایی
جملات نمونه
1. foods are dehydrated to preserve them
برای حفظ مواد غذایی آنها را خشک (یا آب زدایی) می کنند.
2. the marathon runner dehydrated and fainted
دونده ی ماراتن دچار آب از دست دادگی شد و غش کرد.
3. The substance is dehydrated and stored as powder.
[ترجمه ترگمان]این ماده خشک شده و به عنوان پودر نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]ماده خشک شده و به عنوان پودر ذخیره می شود
[ترجمه گوگل]ماده خشک شده و به عنوان پودر ذخیره می شود
4. Normally specimens have to be dehydrated.
[ترجمه ترگمان]معمولا نمونه ها باید dehydrated شوند
[ترجمه گوگل]به طور معمول نمونه ها باید خشک شود
[ترجمه گوگل]به طور معمول نمونه ها باید خشک شود
5. Her body had dehydrated dangerously with the heat.
[ترجمه ترگمان]بدنش با گرما از بدنش کم شده بود
[ترجمه گوگل]بدن او به شدت با گرما خشک شده بود
[ترجمه گوگل]بدن او به شدت با گرما خشک شده بود
6. Foods are dehydrated to conserve them for future use.
[ترجمه ترگمان]غذاهایی که برای نگهداری از آن ها برای استفاده آینده از آب گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]غذاها برای نگهداری آنها برای استفاده در آینده خشک می شوند
[ترجمه گوگل]غذاها برای نگهداری آنها برای استفاده در آینده خشک می شوند
7. Dehydrated meals, soups and sauces contain a lot of salt.
[ترجمه ترگمان]وعده های غذایی، سوپ و سس های سالاد شامل مقدار زیادی نمک هستند
[ترجمه گوگل]وعده های غذایی خشک شده، سوپ ها و سس حاوی مقدار زیادی نمک است
[ترجمه گوگل]وعده های غذایی خشک شده، سوپ ها و سس حاوی مقدار زیادی نمک است
8. I shove aside a pile of dehydrated red and black typewriter ribbons and set my machine down with a clunk.
[ترجمه ترگمان]یک مشت از red قرمز و سیاه dehydrated را کنار می زنم و با صدای تق تق ماشین را پایین می اندازم
[ترجمه گوگل]من یک شمشیر از نوارهای چاپگر قرمز و سیاه خشک کنار گذاشتم و ماشینم را پایین آوردم
[ترجمه گوگل]من یک شمشیر از نوارهای چاپگر قرمز و سیاه خشک کنار گذاشتم و ماشینم را پایین آوردم
9. One dehydrated camel drank 186 litres of water in two bouts of 94 and 92 litres.
[ترجمه ترگمان]یک شتر با آب بیش از ۱۸۶ لیتر آب در دو کش مکش ۹۴ و ۹۲ لیتر آب نوشید
[ترجمه گوگل]یک شتر نابود شده، 186 لیتر آب را در دو دوره 94 و 92 لیتر نوشید
[ترجمه گوگل]یک شتر نابود شده، 186 لیتر آب را در دو دوره 94 و 92 لیتر نوشید
10. At necropsy the carcass has a dehydrated appearance and there is an enteritis in the ileum.
[ترجمه ترگمان]در necropsy لاشه ظاهر dehydrated دارد و یک enteritis در the وجود دارد
[ترجمه گوگل]در گاو شکم، لاشه دارای یک ظاهر خشک و خالص است و یک انتیت در ileum وجود دارد
[ترجمه گوگل]در گاو شکم، لاشه دارای یک ظاهر خشک و خالص است و یک انتیت در ileum وجود دارد
11. Sections were then dehydrated in ethanol and air dried.
[ترجمه ترگمان]سپس بخش ها در اتانول خشک شدند و هوا خشک شد
[ترجمه گوگل]بخش ها سپس در اتانول خشک و خشک شدند
[ترجمه گوگل]بخش ها سپس در اتانول خشک و خشک شدند
12. The milk is dehydrated and stored as powder.
[ترجمه ترگمان]شیر خشک می شود و به عنوان پودر نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]شیر خشک و ذخیره شده به عنوان پودر است
[ترجمه گوگل]شیر خشک و ذخیره شده به عنوان پودر است
13. When you wake up, your body is dehydrated and needs liquid.
[ترجمه ترگمان]وقتی بیدار می شوید، بدن شما آب می شود و به مایع نیاز دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما از خواب بیدار می شوید، بدن شما کم آب می شود و نیاز به مایعات دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما از خواب بیدار می شوید، بدن شما کم آب می شود و نیاز به مایعات دارد
14. Methods: Samples were extracted by methylene chloride, dehydrated by anhydrous sodium sulfate and determinated by GC - MSD.
[ترجمه ترگمان]روش ها: نمونه ها با متیلن کلراید و dehydrated سدیم anhydrous و determinated توسط GC - MSD استخراج شدند
[ترجمه گوگل]روش ها: نمونه ها توسط کلرید متیلن، خشک شده با سولفات سدیم بی آب و توسط GC - MSD تعیین شد
[ترجمه گوگل]روش ها: نمونه ها توسط کلرید متیلن، خشک شده با سولفات سدیم بی آب و توسط GC - MSD تعیین شد
15. Pod dehydrated drastically at 16 - 18 DAA.
[ترجمه ترگمان]Pod در ۱۸ - ۱۸ daa به میزان چشمگیری دست یافت
[ترجمه گوگل]پودر به طور قابل توجهی در 16 - 18 DAA خشک شده است
[ترجمه گوگل]پودر به طور قابل توجهی در 16 - 18 DAA خشک شده است
پیشنهاد کاربران
از دست دادن آب بدن
خشک کردن، خشکاندن
کم آب ( بدن )
خشک ( میوه و. . . )
خشک ( میوه و. . . )
کلمات دیگر: