کلمه جو
صفحه اصلی

munificent


معنی : کریم، سخاوتمند، بخشنده
معانی دیگر : سخاوتمندانه، پر کرم، گشاده دست

انگلیسی به فارسی

بخشنده، کریم


محتاطانه، بخشنده، کریم، سخاوتمند


انگلیسی به انگلیسی

• generous, lavish in giving
a munificent person is very generous; a formal word.

مترادف و متضاد

کریم (صفت)
merciful, benevolent, munificent

سخاوتمند (صفت)
noble, big-hearted, charitable, munificent, bounteous, lavish, magnanimous, free-handed, great-hearted, forgiving, open-handed, high-minded, large-hearted, whole-souled

بخشنده (صفت)
merciful, munificent, generous, bounteous, bountiful, gracious, placable, open-handed, good-hearted, indulgent, large-hearted

giving, generous


Synonyms: beneficent, benevolent, big, big-hearted, bounteous, bountiful, charitable, free, handsome, kind, lavish, liberal, loose, magnanimous, openhanded, philanthropic, rich, unsparing, unstinting


Antonyms: careful, greedy, mean, selfish, stingy


جملات نمونه

1. a munificent reward
پاداش سخاوتمندانه

2. A former student has donated a munificent sum of money to the college.
[ترجمه ترگمان]یک دانش آموز سابق مبلغ سخاوتمندانه ای را به این کالج اهدا کرده است
[ترجمه گوگل]یک دانش آموز سابق، مبلغی معقول برای پول به کالج اهدا کرده است

3. He enjoys being munificent on a princely scale.
[ترجمه ترگمان]او از سخاوتمندانه بودن در یک ترازوی شاهانه برخوردار است
[ترجمه گوگل]او لذت بردن از مقبولیت در مقیاس شاهزاده خانم است

4. In the political field he supplied munificent financial support to the Liberal Party and its numerous causes.
[ترجمه ترگمان]در عرصه سیاست، به طور سخاوتمندانه حمایت مالی از حزب لیبرال و دلایل متعدد آن را تامین می کرد
[ترجمه گوگل]در زمینه سیاسی وی حمایت مالی منان به حزب لیبرال و علل متعدد آن عرضه می شود

5. What is more munificent, this reward all roles can enjoy to the account number under!
[ترجمه ترگمان]این پاداش به صورت سخاوتمندانه تر است، این پاداش می تواند از تعداد حسابی که در زیر آورده شده است لذت ببرد!
[ترجمه گوگل]بیشترین اهمیت دادن به این پاداش است که تمام نقشها میتوانند به شماره حساب زیر دسترسی داشته باشند!

6. Has the munificent technical force and the abundant economic basis.
[ترجمه ترگمان]دارای نیروی فنی و اساس اقتصادی فراوان است
[ترجمه گوگل]دارای نیروی فنی مهیج و پایه اقتصادی فراوان است

7. What is the first-class teacher?They have munificent bearing, advanced scientific attainments, upper humanities accomplishment and favorable psychological feature.
[ترجمه ترگمان]معلم کلاس اول چیست؟ آن ها سخاوتمند، دستاوردهای علمی پیشرفته، دستاوردهای علوم انسانی بالا و ویژگی های روانی مطلوب دارند
[ترجمه گوگل]معلم کلاس اول است؟ آنها دارای تحمل زیاد، پیشرفت های علمی، پیشرفت های علوم انسانی و ویژگی های روانی مطلوب هستند

8. In such context, between such gilt-lettered cloth-bound boards, the concession was nothing less than munificent.
[ترجمه ترگمان]در چنین شرایطی، بین این تابلوهای نقاشی شده با پارچه طلایی رنگ، این امتیاز چیزی کم تر از munificent بود
[ترجمه گوگل]در چنین زمینه ای، از جمله چنین تخته هایی از قبیل دستمال کاغذی خاردار، این امتیاز، چیزی کمتر از غرور بود

9. His father gave him a half - dollar and his mother a quarter and he thought them munificent.
[ترجمه ترگمان]پدرش یک سکه نیم دلاری به او داد و فکر کرد که سخاوتمندانه است
[ترجمه گوگل]پدرش نصف دلار و یک چهارم مادرش را نصیحت می کرد و فکر می کرد که آنها مشتاق هستند

10. Our property was confiscated, and loaned back to us by a munificent state.
[ترجمه ترگمان]اموال ما مصادره شد و به صورت سخاوتمندانه در اختیار ما قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اموال ما مصادره شد و به وسیله یک دولت محکم به ما واگذار شد

11. She exhorts me to accept that new position, although that position reward is not munificent.
[ترجمه ترگمان]او مرا به قبول این وضع جدید تشویق می کند، هر چند که پاداش موقعیت به طور سخاوتمندانه نیست
[ترجمه گوگل]او از من میخواهد که موضع جدیدی را قبول کند، اگرچه این جایزه جایز نیست

12. Certainly those who spread the message of Godhead are most munificent.
[ترجمه ترگمان]قطعا کسانی که پیام of را منتشر می کنند، سخاوتمند هستند
[ترجمه گوگل]مطمئنا کسانی که پیام خداحافظی را منتشر می کنند، بیشتر شایسته هستند

a munificent reward

پاداش سخاوتمندانه


پیشنهاد کاربران

بسیار بسیار سخاوتمند


کلمات دیگر: