در مرخصی، غایب با اجازه
on leave
در مرخصی، غایب با اجازه
انگلیسی به انگلیسی
• on vacation
جملات نمونه
1. He is home on leave from the Navy.
[ترجمه ترگمان]او خانه مرخصی از نیروی دریایی است
[ترجمه گوگل]او در حال ترک خانه از نیروی دریایی است
[ترجمه گوگل]او در حال ترک خانه از نیروی دریایی است
2. Soldiers wear mufti on leave, not uniform.
[ترجمه ترگمان]سربازان از مفتی بر روی مرخصی استفاده می کنند، نه یونیفورم
[ترجمه گوگل]سربازان مفتی را ترک می کنند، نه یکنواخت
[ترجمه گوگل]سربازان مفتی را ترک می کنند، نه یکنواخت
3. Richard has gone on leave for two weeks.
[ترجمه ترگمان]ریچارد به مدت دو هفته به مرخصی رفته است
[ترجمه گوگل]ریچارد برای دو هفته رفته است
[ترجمه گوگل]ریچارد برای دو هفته رفته است
4. I will be on leave during the week commencing 15 February.
[ترجمه ترگمان]من در طول هفته شروع می شود که ۱۵ فوریه شروع می شود
[ترجمه گوگل]من در هفته ای که از 15 فوریه آغاز می شود، در حال ترک است
[ترجمه گوگل]من در هفته ای که از 15 فوریه آغاز می شود، در حال ترک است
5. I'm covering for Jane while she's on leave.
[ترجمه ترگمان]من دارم برای جین کار می کنم تا او برود
[ترجمه گوگل]من برای جین در حالی که او در حال ترک است، پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]من برای جین در حالی که او در حال ترک است، پوشش می دهد
6. She's on leave until the end of the month.
[ترجمه ترگمان]اون تا آخر ماه داره میره
[ترجمه گوگل]او تا پایان ماه باز است
[ترجمه گوگل]او تا پایان ماه باز است
7. I see, you are on leave.
[ترجمه ترگمان] می بینم که داری میری
[ترجمه گوگل]من می بینم، شما در حال ترک هستید
[ترجمه گوگل]من می بینم، شما در حال ترک هستید
8. The doctor has been sent on leave from her post as an assistant professor of psychiatry at Harvard.
[ترجمه ترگمان]دکتر به عنوان استادیار روان پزشکی در دانشگاه هاروارد اخراج شده است
[ترجمه گوگل]دکتر به عنوان دستیار استاد روانپزشکی در دانشگاه هاروارد از پست خود اخراج شده است
[ترجمه گوگل]دکتر به عنوان دستیار استاد روانپزشکی در دانشگاه هاروارد از پست خود اخراج شده است
9. He's just gone on leave.
[ترجمه ترگمان]اون تازه از اینجا رفته
[ترجمه گوگل]او فقط رفته است
[ترجمه گوگل]او فقط رفته است
10. I had come on leave first, so I was first to return.
[ترجمه ترگمان]من اول آمده بودم، برای همین اول می خواستم برگردم
[ترجمه گوگل]اولین بار من برای اولین بار آمده بودم، بنابراین برای اولین بار بود که برگشتم
[ترجمه گوگل]اولین بار من برای اولین بار آمده بودم، بنابراین برای اولین بار بود که برگشتم
11. These officers are on leave.
[ترجمه ترگمان]این افسران در حال ترک هستند
[ترجمه گوگل]این افسران در حال ترک هستند
[ترجمه گوگل]این افسران در حال ترک هستند
12. The worst record for absence while on leave of any of the three battalions, the Brigadier had grumbled.
[ترجمه ترگمان]the که در غیاب هر سه گردان از هر سه گردان به این سو و آن سو می رفت، بدترین چیز را در نظر گرفته بود
[ترجمه گوگل]بدترین رکورد برای غیبت در حالی که در ترک هر یک از سه گردان، Brigadier خراب شد
[ترجمه گوگل]بدترین رکورد برای غیبت در حالی که در ترک هر یک از سه گردان، Brigadier خراب شد
13. They would come back on leave and wear their scarlet tunics in the dale.
[ترجمه ترگمان]آن ها دوباره بر می گشتند و tunics ارغوانی خود را در دیل به پا می کردند
[ترجمه گوگل]آنها باز می گردند و تونیک های قرمز را در دیل می پوشند
[ترجمه گوگل]آنها باز می گردند و تونیک های قرمز را در دیل می پوشند
14. He stayed with us, sometimes, when he come on leave.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها وقتی که او از اینجا می رفت، با ما می ماند
[ترجمه گوگل]او گاهی اوقات با او باقی ماند
[ترجمه گوگل]او گاهی اوقات با او باقی ماند
15. The constable was on leave and wearing civilian clothes.
[ترجمه ترگمان]ژاندارم در حال ترک کردن و پوشیدن لباس های غیر نظامی بود
[ترجمه گوگل]کنسولگری در حال ترک و پوشیدن لباس غیرنظامی بود
[ترجمه گوگل]کنسولگری در حال ترک و پوشیدن لباس غیرنظامی بود
پیشنهاد کاربران
در مرخصی بودن
I was on leave
مرخصی بودم
مرخصی بودم
کلمات دیگر: